2018/12/20, 09:28 PM
ظرفیت سفر دوباره تکمیل شد
چون راننده مون گفت باید خبر بدید سریع تر . با توجه به تعداد ثبت نامی ها ماشینمون دوباره به میدل باس تغییر کرد و در نتیجه ظرفیت تکمیل شد.
ای جان
آره آره مواظب نی نی ت باششششش . ام اس سنتر روی نی نی های جدید شدیدا حساسه هااااا
ایول حله
خیلی ناجور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
و در وحله آخر مجدد با هواشناسی در خدمت شما عزیزان هستیم
پنجشنبه : ۷ تا ۱۹ درجه و آفتابی
جمعه : ۳ تا ۱۶ درجه و بارون صدای احساسه نم بارون چشاتو میشناسه
چای ذغالی با نم نم بارون اگه بخوایم زود بخوابیم کنسله ولی
طی یک برنامه منظم با همکاری چند نفر از شما داوطلبان ، ساعت ۲ بامداد به کلبه دوستان حمله میکنیم
در یک اقدام رسمی به صرف چای ذغالی ازشون دعوت میکنیم که به پای آتیش بیان
بعدش همین جوری چایی داره قل قل میکنه
سیب زمینی ها دارن جیلیز ویلیز میکنن
همین جوری نم نم بارون صدای شر شر ناودون باز دلم بی قراره
دخترا دارن فحش و بد و بیراه میگن که چرا بیدارشون کردیم
اکثر پسرا شدیدا از این اقدام خوشحال و شادمان هستن لبخندهای شیطانی به لب دارن
در این بین یدونه از این جونورایی که محمد گفت رو یکی پیدا میکنه و کباب میکنیم میخوریم (این قسمت تقصیره من نبود . شیطان درونم بود وگرنه من حیوانات رو دوست دارم بسی زیاد)
از وقت خوابم گذشته یعنی ؟
ساعت ۹ ه تازه
چون راننده مون گفت باید خبر بدید سریع تر . با توجه به تعداد ثبت نامی ها ماشینمون دوباره به میدل باس تغییر کرد و در نتیجه ظرفیت تکمیل شد.
(2018/12/18, 07:53 PM)minas نوشته است: خیلی دوست دارم اما تو استراحت مطلقم باید مواظب نی نی ام باشم
ای جان
آره آره مواظب نی نی ت باششششش . ام اس سنتر روی نی نی های جدید شدیدا حساسه هااااا
(2018/12/19, 08:34 PM)hourieh نوشته است:حميد به بخاري پوست پرتغال بچسبون
ایول حله
(2018/12/19, 06:09 PM)mohammadbahreini1990 نوشته است: تابلو شدم؟
خیلی ناجور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
و در وحله آخر مجدد با هواشناسی در خدمت شما عزیزان هستیم
پنجشنبه : ۷ تا ۱۹ درجه و آفتابی
جمعه : ۳ تا ۱۶ درجه و بارون صدای احساسه نم بارون چشاتو میشناسه
چای ذغالی با نم نم بارون اگه بخوایم زود بخوابیم کنسله ولی
طی یک برنامه منظم با همکاری چند نفر از شما داوطلبان ، ساعت ۲ بامداد به کلبه دوستان حمله میکنیم
در یک اقدام رسمی به صرف چای ذغالی ازشون دعوت میکنیم که به پای آتیش بیان
بعدش همین جوری چایی داره قل قل میکنه
سیب زمینی ها دارن جیلیز ویلیز میکنن
همین جوری نم نم بارون صدای شر شر ناودون باز دلم بی قراره
دخترا دارن فحش و بد و بیراه میگن که چرا بیدارشون کردیم
اکثر پسرا شدیدا از این اقدام خوشحال و شادمان هستن لبخندهای شیطانی به لب دارن
در این بین یدونه از این جونورایی که محمد گفت رو یکی پیدا میکنه و کباب میکنیم میخوریم (این قسمت تقصیره من نبود . شیطان درونم بود وگرنه من حیوانات رو دوست دارم بسی زیاد)
از وقت خوابم گذشته یعنی ؟
ساعت ۹ ه تازه
مث حس ی عشق تازه بودی
مث افسانه بی اندازه بودی ...
مث افسانه بی اندازه بودی ...