[nahid]

[font=Verdana][font=Verdana][font=Verdana][size=10pt][size=10pt][size=10pt][size=10pt][size=10pt][size=10pt]
[color=navy] اضافه کاری و فشار کاری موجب بروز افسردگی می شود � �
عادت به اضافه کاري و کارکردن بيش از حد باعث بروز افسردگي در افراد مي شود
دکتر اليزابت کليپا و همکارانش از دانشگاه برجين نروژ ، با طرح سئوالاتي ميزان علائم نگراني و افسردگي را در مردان و زنان نروژي بررسي کردند و توانستند رابطه افسردگي و نگراني را با ساعات کاري بين ۴۱ تا ۱۰۰ ساعت در هفته بين ۱۳۵۰ نفر و ساعات کاري متعادل (۴۰ ساعت درهفته) را در ۹ هزار نفر ديگر مورد بررسي قرار دهند كه براساس نتايج آن اضافه کاري با افزايش سطح نگراني و افسردگي براي مرداني که ساعت کاري مناسب داشتند ۹ درصد و براي افرادي که اضافه کاري داشتند ۵/۱۲ درصد برآورد شد .
اين ميزان افسردگي براي زناني که ساعت کاري مناسب و يا اضافه کاري داشتند به ترتيب ۷ و ۱۱ درصد بود.
همچنين سطح نگراني در مردان و زناني که درآمد پايين و فاقد مهارت‌هاي تخصصي بودند، بيشتر بود.
بررسي‌ها حاکي از آن بود که ارتباط نگراني يا افسردگي با افزايش ساعات کاري براي آنهايي که ۴۹ تا ۱۰۰ ساعت در هفته کار مي‌کردند بسيار عجيب بود.
اين افراد داراي کارهاي سنگين و شيفت کاري و سطح پايين‌تر مهارت‌هاي تخصصي و تحصيل نيز بودند.
به هرحال نتایج این پژوهش نشان می دهد که حتي يک اضافه کاري مناسب به نظر مي رسد که باعث افزايش اختلالات مغزي مي شود، هنوز علت اين موضوع مشخص نيست و مطالعات بيشتر در اين رابطه مورد نياز است.

[شهرزاد]

اضافه کاری خطر ابتلا به افسردگی شدید را افزایش می‌دهد



افرادی که روزانه 11 ساعت و یا بیشتر کار می‌کنند، دو برابر آنهایی که هفت تا هشت ساعت مشغول کار هستند، در خطر ابتلا به افسردگی شدید قرار دارند

به گزارش ایرنا، پژوهشگران موسسه فنلادی سلامت شغلی و دانشگاه کالج لندن در یک تحقیق 2000 کارمند انگلیسی میانسال را مورد بررسی قرار دادند.

آنها پس از تحقیقات گسترده به ارتباط بین اضافه کاری و زیاد کار کردن با افسردگی پی بردند.

پژوهشگران پیش از این تحقیقاتی در این زمینه انجام داده و به نتایج متفاوتی دست یافته بودند. اما این محققان تاکید دارند اگرچه معمولا زیاد کار کردن فوایدی را برای خود فرد و جامعه در پی دارد اما باید دانست که اضافه کاری و کارکردن زیاد می‌تواند خطر بروز افسردگی شدید را افزایش دهد.

[nahid]

اگر از شغل خود راضی نیستید بخوانید!

انتخاب شغل در سنین جوانی به نوعی برای خیلی ها از سر اجبار است. هنوز شخصیت و علایق انسان شکل ثابتی به خود نگرفته است و از طرفی، اجبارهایی هم به درست یا غلط از سوی اجتماع، جلوی راه هر آدمی سبز می شود و انتخاب شغل را در مسیری متفاوت از آن چه می خواسته ایم قرار می دهد.

در سال های بعدی، اندکی که زندگی شکل ثابت به خود گرفت، تناقضات رخ می نماید و فرد را دچار مشکل می کند. هم افت در کیفیت شغل فعلی پیش می آید و هم آرزوهای نه چندان در دسترس درمورد شغل ایده آل شکل می گیرد. این گونه است که فرد دچار حال و هوایی می شود که غیر از اتلاف وقت و انرژی، مضرات بی شمار دیگری هم دارد که گاه به فاجعه هم می رسد.
از طرف دیگر، خیلی از مشاغل هستند که برای سنین آغازین عمر کاری مفید هستند ولی در ادامه از هر جهت مناسب به نظر نمی رسند. در این جا لازم است، فرد، رویه ای در پیش گیرد که اولا در زندگی فعلی اش مشکل حادی پیش نیاید و بعد، در شغل آتی اش هم بهترین اقدامات را جهت ثبات و پیشرفت انجام دهد.

در پرونده ای که در ادامه می خوانید همین موضوع را بحث کرده ایم. همه مواردی را که باعث شکل گیری این مشکل در زندگی می شود، برشمرده ایم و در ضمن راهکارهایی را نیز ارایه داده ایم که با استفاده از آن می توانید یک تغییر نه تنها بی خطر بلکه مفید را در زندگی خود تجربه کنید.

راهکارها و مراحل تغییر شغل دادن

یک تغییر اساسی و بزرگ در شغل کار ساده ای نیست. به خصوص اگر شما مجبور باشید فرزندان خود را هم مورد حمایت قرار دهید و هزینه مربوط به وام های مختلف را بپردازید و نگران هزینه های اتومبیل شخصی خود هم باشید. اما اگر انگیزه کافی داشته باشید، می توانید این کار را انجام دهید.

• گام اول
سوال طلایی این جاست: اگر همه پول دنیا متعلق به شما بود، چه کار می کردید؟ فهرستی از همه چیزهایی که می خواهید و زمان انجام آن را دارید، تهیه کنید. مسلما اولین پاسخ های شما چیزی شبیه یک تعطیلات خوب، وقت گذراندن با فرزندان و... هستند.

اما ذهن خود را فراتر از این مسایل ببرید. از خودتان بپرسید که آیا از این تعداد ساعت کاری فعلی راضی هستید یا نه. اگر این شغل چیزی که شما می خواهید، نیست، پس دنبال کاری باشید که به شما دقیقا آن چه را می خواهید یا امیدوار هستید به آن دست پیدا کنید می دهد.

• گام دوم
مهارت ها و استعدادهایتان را پرورش دهید. از خودتان بپرسید در چه کارهایی توانمند هستید. از انجام چه کاری بیشتر لذت می برید. همه مهارت های خود را روی کاغذ بنویسید. خجالتی نباشید. ببینید آیا شغل فعلی شما رضایت خاطر را و این که از تمامی توان خود بهره گیری کنید به شما می دهد یا نه.

• گام سوم
مهارت های قابل انتقال خود را بشناسید. وقتی درمورد این که چه کاری برای شما خوب است، تصمیم گرفتید و فهرستی از مهارت های خود تهیه کردید، مهارت هایی را که بهتر به شغل جدید شما مربوط می شوند، شناسایی کنید.

مسلما هرچه فهرست شما طولانی تر باشد مهارت های تان راحت تر قابل انتقال هستند. اگر تعداد این مهارت ها کم یا هیچ است، مایوس نشوید. همیشه به یاد داشته باشید که مهارت های جدیدی می توان در زندگی یاد گرفت. تجربه های دیگر زندگی می توانند خیلی راحت این انتقال را انجام دهند. برای خودتان اعتبار قائل شوید.

• گام چهارم
به شغل هایی فکر کنید که به شما امکان می دهد آنچه را که واقعا می خواهید انجام دهید و هر روز توانایی های خود را به کار گیرید. خلاق باشید و ذهن بازی داشته باشید. روی احساسات درونی خود تمرکز کنید و بگذارید آن ها شما را هدایت کنند.

• گام پنجم
شرایط مالی خود را در نظر بگیرید. برای این که استاندارد سطح زندگی خود را حفظ کنید، چه مقدار پول نیاز دارید. آیا می خواهید استاندارد زندگی خود را پایین بیاورید؟ در این شرایط می توانید شغلی انتخاب کنید که به شما پول کمتری بپردازد.
درآمد خود را به اشکال مختلف خرج کنید. سرمایه گذاری های کوچک یا تجارت نیمه وقت می توانند درصورتی که شغل جدید شما درآمد کمتری برای تان دارد، برخی از مشکلات مربوط به کسری بودجه را حل کنند. این که بخواهید کاری را که دلتان می خواهد انجام دهید حتی اگر پول کمتری دریافت کنید، می تواند شما را شاد و خوشبخت کند.

• گام ششم
فهرستی از هر چیزی که در شغل جدید خود می خواهید، تهیه کنید. فهرستی از کارهایی که نمی توانید هم تهیه کنید. تمرکز خود را حفظ کنید و اجازه ندهید حواس تان پرت شود.

• گام هفتم
دنبال موسساتی باشید که کلاس ها و برنامه هایی می گذارند که به شما مهارت های بیشتری می آموزند. می توانید اگر صبح ها سر کار هستید، در کلاس های شبانه شرکت کنید. وقتی در حال اقدام برای کار جدیدی هستید، معلمان شما می توانند راهنمایی های لازم ارایه دهند. زمان خود را به شکلی موثر تقسیم بندی کنید.

• گام هشتم
در سازمان هیای که به شغل جدید شما مربوط هستند، به طور داوطلبانه کار کنید. از این طریق کسب تجربه می کنید.

• گام نهم
با مردم در برنامه شغل موردنظر خود کار کنید. شرایط خود را به آن ها توضیح دهید. از آن ها مشاوره بخواهید. اطلاعات خود را به آن ها بدهید. اگر آنچه آن ها می گویند درست است، از توصیه های آن ها استفاده کنید.

برای استفاده بهینه از این شبکه اجتماعی یک سری قوانین پایه ای وجود دارند: ارزش های فردی و قدرت خود را شناسایی کنید. اگر نمی توانید این کار را انجام دهید، بدانید هیچ کس دیگری هم نمی تواند. دست کم با سه نفر مجرب دیگر که بتوانند به شما مشاوره حرفه ای دهند، حرف بزنید.

یکی از اساسی ترین قوانین در این شبکه های اجتماعی نگه داشتن منظم ارتباط با دیگران است. نه این که فقط وقتی چیزی می خواهید، سراغ آن ها را بگیرید. سعی کنید به جای حرف زدن تلفنی یا ایمیل زدن به آن ها، حتما آن ها را از نزدیک ببینید. به آن ها نشان دهید که ملاقات با آن ها برای تان اهمیت دارد، نه این که فقط بخواهید از این فرصت برای راه انداختن کار خود استفاده کنید.

به افراد نشان دهید که شما هم چیزی برای آموختن به آن ها دارید. انتظار هیچ چیزی به غیر از مشاوره و اطلاعات نداشته باشید. بعد از هر ملاقاتی، نظر افراد را درمورد خود جویا شوید. با افرادی که به شما کمک می کنند، برخوردی سخاوتمندانه داشته باشید. این یکی از مهم ترین قوانین است. این شبکه اجتماعی برای زندگی شماست، نه برای شغل جدید. روی آن کار کنید تا برای شما کار کند.

• گام دهم
پول کافی برای زندگی کردن در مدت 3 تا 6 ماه که پیداکردن شغل جدید زمان می برد یافتن شغل جدید زمان می برد، زندگی کنید، پس انداز کنید.

• گام یازدهم
مرتب رزومه های خود را به روز کنید. اهداف، تحصیلات و تجربیات خود را حتما در این رزومه قید کنید. رزومه نویسی را هم خوب تمرین کنید.

• گام دوازدهم
برای شغل هایی اقدام کنید که شاید همه شرایط لازم برای آن ها را نداشته باشید. اگر موقعیت شغلی خوبی پیدا می کنید، حتی اگر همه شرایط لازم برای استخدام در آن شغل را ندارید، باز هم برای آن اقدام کنید. هیچ شانسی برای از دست دادن ندارید.


منبع: مجله خلاقیت 5 بهمن 1390

[ارزو]

من همه این کارهارو انجام دادم بی نتیجه بود.

بند پ ، باید قوی باشه که نیست.

آخه ادم که از 6 صبح بره سرکار تا 6 عصر دیگه به کجای زندگی وقت داره که برسه

اما واقعا مشغول بودن به کاری که بهش علاقه داری لذتبخشه

[شفا یافته]

مقاله خیلی جالبی بود. روحیات آدم در هر سنی تغییر میکنه. البته شرایط هم در رضایت شغلی خیلی تاثیرگذار هست.

اما در هر صورت محیط کار تنش های خاص خودش را داره. به گذشته که نگاه میکنم میبینم که میشد از کنار خیلی از تنشها گذر کرد اما در یه سنی آدم فکر میکنه که میتونه محیط و دیگران را تغییر بده، نظر دیگران براش مهمه، فکر میکنه بخاطر تلاشش باید ازش قدردانی بشه و...

[nazii]

من که خيلی دلم ميخواد برم سر کار ولی با اين انتظاراتی که بابام داره نمی تونم,فکر ميکنه من بايد يه مايکروسافت ديگه تاسيس کنم