ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23485 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
شما همان هستيد كه خودتان باور داريد
شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ تفريح را كه زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد و با این «باور» که استاد آنها را به عنوان تکلیف منزل داده است، تمام آن روز و آن شب برای حل کردن آنها فکر کرد. هیچیک را نتوانست حل کند. اما ...
طی هفته دست از کوشش برنداشت. سرانجام یکی از آنها را حل كرد و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آن دو را به عنوان دو نمونه از مسایل غیر قابل حل ریاضی روي تخته نوشته بود.
در یک آزمايش ديگر كه در باشگاه بدنسازی انجام شد، پس از اضافه کردن 5 کیلوگرم به رکورد قبلی ورزشکاری از وی خواستند که رکورد جدیدی برای خود ثبت کند. اما او موفق به این کار نشد. پس از او خواستند وزنه ای که 5 کیلوگرم از رکوردش کمتر است را امتحان کند. این دفعه او براحتی وزنه را بلند کرد. این مسئله برای ورزشکار جوان و دوستانش امری کاملا طبیعی به نظر می رسید اما برای طراحان این آزمایش جالب و هیجان انگیز بود. چرا که آنها اطلاعات غلط به وزنه بردار داده بودند. او در مرحله اول از عهده بلند کردن وزنه ای برنیامده بود که در واقع 5 کیلوگرم از رکوردش کمتر بود و در حرکت دوم ناخودآگاه موفق به بهبود رکوردش به میزان 5 کیلوگرم شده بود. او در حالی و با این «باور» وزنه را بلند کرده بود که خود را قادر به انجام آن می دانست.
هر فردی خود را ارزیابی میکند و این برآورد مشخص خواهد ساخت که او چه خواهد شد. شما نمی توانید بیش از آن چیزی بشوید که باور دارید«هستید». اما بیش از آنچه باور دارید «می توانید» انجام دهید
نوشته نورمن وینست پیل
منبع :پزشكي نت
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 405
موضوعها: 107
تاریخ عضویت: Jan 2010
تشکر های اهدا شده: 911
تشکر های دریافت شده :2505 بار در 772 پست
سال تشخيص بيماري : 1386
دكتر معالج : ------
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : قم
انسان وقتی در شرائط اضطراری قرار می گیره کارهائی می تونه بکنه که یک دهم اونها رو در موقعیت معمولی نه جراتش رو داره نه توانش رو . این به شخصه بهم ثابت شده .
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم ... که دل به دست کمان ابروئیست کافر کیش
ارسالها: 169
موضوعها: 36
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 1372
تشکر های دریافت شده :1885 بار در 911 پست
سال تشخيص بيماري :
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : نمیزارن بنویسیم که!
من به این موضوع ایمان دارم! چون به من هم ثابت شده...
گفتی گل گیلاس عمرش از همه کوتاه تر است و با بادی می ریزد.
اما من لحظه ای را به یاد دارم که گل زندگی ام پژمرد با یک حرف،
باد هم نمی وزید...
ارسالها: 258
موضوعها: 7
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 1176
تشکر های دریافت شده :707 بار در 405 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : Shiraz
Absoulutly
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنی است
ارسالها: 405
موضوعها: 107
تاریخ عضویت: Jan 2010
تشکر های اهدا شده: 911
تشکر های دریافت شده :2505 بار در 772 پست
سال تشخيص بيماري : 1386
دكتر معالج : ------
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : قم
(2010/09/30, 03:33 PM)zaynab نوشته است: Absoulutly
زینب جان پس چرا اغلب موارد دپرسی . البته اینجور به نظر من اومده .
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم ... که دل به دست کمان ابروئیست کافر کیش
ارسالها: 258
موضوعها: 7
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 1176
تشکر های دریافت شده :707 بار در 405 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : Shiraz
2010/09/30, 06:19 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2010/09/30, 06:26 PM، توسط zaynab.)
na mojtaba aghlabe mavared nist ye moddate dochare ye bohran shode zendegim
bara in in harfo ghabool daram chon man har vaght mikham kkhob rah miram yani har vaght khodamo bavar mikonam
ey kash zendegi hashie nadasht
hashieha zaiatam mikone
ziad ham deppress nistam hala.....
yadam raf begam man az lahaze jesmi migam chon harvaght bavar mikoonam khobam vaghean aliam
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنی است
ارسالها: 4
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2010
تشکر های اهدا شده: 67
تشکر های دریافت شده :26 بار در 8 پست
سال تشخيص بيماري : .
دكتر معالج : .
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : .
ارسالها: 111
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 1085
تشکر های دریافت شده :379 بار در 136 پست
سال تشخيص بيماري : 2011
دكتر معالج : دکتر عظیمی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
تحمل این نظریه برای کسانی که از قدرت تلقین در ایجاد بیماری و سلامتی باخبرند، سخت نخواهد بود. در بیماران سرطانی آنچه بیش از سرطان در مرگ بیمار مؤثر بوده، باور مرگ بوده است. اضطراب شدید و تلقین مأیوسکننده مرگ، شانس درمان را در بیماران لاعلاج تضعیف میکند. معدود بیمارانی که توانستهاند، سرطان خود را درمان کنند، اذعان میکنند که سلامتی خود را به دست آوردهاند؛ چون امیدشان را از دست ندادهاند. آنها باور داشتهاند که میتوانند خود را درمان کنند و زنده بمانند. با اعتقاد به شفا این امید برای هر بیماری فراهم است.
شفا میتواند نقطه اوج تلقین باشد که به یکباره اضطراب و یأس را از بین میبرد و امید اثربخشی به وجود میآورد. بر این اساس اگر بیماری با توسل و تضرع شدید به آنچه آن را مقدس میپندارد، آمادگی لازم و زمینه مناسب را برای دریافت شفا پیدا کند، سپس این زمینه و استعداد مثلاً با یک خواب روحانی تحکیم شود، یک شوک روانی مثبت به وی وارد شده است و او خود را سلامت فرض میکند. در اثر این باور و اطمینان قوی، آثار شفا و بهبودی هم بسیار سریع و گاهی آنی نمایان میشود.
اشکال اساسی این نظریه، نقش محوری تلقین در شفایافتن است. بنابر اصل استقراء وجود یک بیمار شفایافته که در شفایش ردی از اعتقاد و باور (لوازم تلقین) وجود نداشته باشد، برای رد این مطلب کافی است؛ البته مردود دانستن نقش محوری تلقین در شفا به معنی انکار کلی تأثیر آن نیست؛ به عبارتی دیگر شاید بتوان پذیرفت که در شفا گاهی از تلقین استفاده میشود.
فردریک بیلز در مورد نقش تلقین در شفا میگوید: «برای بعضی مردم مشکل است که پس از عمری تکیه بر روشهای مادی، بیدرنگ به اوج درک برسند ... کسی که به نظر میرسد، عملکرد خطاناپذیر قانون روحی را بهخوبی درک کرده است، با بیماران، رفتاری معقول و متعادل دارد. عیسی مسیح از یک اصل واحد برای معالجه بیمارانش استفاده میکرد؛ ولی نحوه برخورد و روشش همواره متفاوت بود. مسیح با مردم در همان سطحی که بودند، برخورد میکرد. در بعضی موارد به زبانآوردن کلمات، برای شفا کافی بود. در برخی دیگر، او فقط بیمار را لمس میکرد؛ ولی دستکم در یک مورد، هنگامی که چشمان مرد نابینایی را به «گل رس» آغشته کرد، از وسایل مادی استفاده کرد. او میدانست که هیچگونه خاصیت شفادهندهای در گل رس وجود ندارد؛ ولی از طرفی نیز میدانست که آن مرد نابینا برای شفا احتیاج به تکیهگاهی مادی دارد و به همین دلیل در بهکاربردن آن تردید نکرد.»
دعاها و اذکار ویژهای که برای شفایافتن در دین ما وارد شده است نیز خالی از اثر تلقینی نیستند؛ بهویژه که بیشتر آن اذکار و اسامی باید به تعداد مشخص و زیادی تکرار شوند؛ بنابراین طبیعی است که اگر بیمار در هنگام ادای آنها اعتقادی به آنها نداشته باشد و یا اصلاً معنایشان را نداند یا توجهی به معنا نداشته باشد و فقط لقلقه زبانش باشند، در نتیجهگیری موفق نشود.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم , موجیم که آسودگی ما عدم ماست ....