2011/06/13, 11:10 AM
ای نازنین جون نمیدونی اینجا چه خبره
نه من کاری ندارم به مردم ولی به اطرافیانم چرا وقتی حرفی میزنم یهو دلم میریزه پایین درسته شاید راست بگن ام اسی بودن یعنی فلجی یعنی پایان زندگی به نظر اونا ولی برای من یعنی اینکه بفهمم دور و برم چه خبرم مردم چی میگن طاقتم بیشتر بشه ولی ایکاش لبریز نشه
میدونی بعضی اوقات یکی یه حرفی میزنه دلم میخواد بگم بابا من ام اس دارماااااااااااااااااااااا نشستی جفتم هر چی دلت میخواد میگی ولی بازم میگم بیخیال ولش کن خودتی و خدای خودت خودش میدونسته من کیم که این بیماری رو بهم داده
اینقدرم روم داد نزن پا میشم میام تهران میزنمتا پوستتم میکنم میندازم جلو در خونمون بعنوان یه ام اسی نشاخته شده
نه من کاری ندارم به مردم ولی به اطرافیانم چرا وقتی حرفی میزنم یهو دلم میریزه پایین درسته شاید راست بگن ام اسی بودن یعنی فلجی یعنی پایان زندگی به نظر اونا ولی برای من یعنی اینکه بفهمم دور و برم چه خبرم مردم چی میگن طاقتم بیشتر بشه ولی ایکاش لبریز نشه
میدونی بعضی اوقات یکی یه حرفی میزنه دلم میخواد بگم بابا من ام اس دارماااااااااااااااااااااا نشستی جفتم هر چی دلت میخواد میگی ولی بازم میگم بیخیال ولش کن خودتی و خدای خودت خودش میدونسته من کیم که این بیماری رو بهم داده
اینقدرم روم داد نزن پا میشم میام تهران میزنمتا پوستتم میکنم میندازم جلو در خونمون بعنوان یه ام اسی نشاخته شده