خب سلام
ممنون از همه عزیزانی که تشریف اوردن و با حضورشون گرمی رو به دل مجموعه بخشیدن
تو این قرار چند تا کار برای اولین بار(حداقل به شکل اینچنینی) اجرا شد که بد نیست باهم یه مرور بکنیم.
اجرای دوبیتی مخصوص ام اس در شروع برنامه
اجرای دونوازی دونفر از اعضای ام اس سنتر برای اولین بار با دو ساز مختلف
اجرای زنده آهنگ مخصوص سایت که بعدا تنظیم شدش رو در اختیارتون قرار میدیم
نگارش و خواندن بیش از 30 متن ، پیشنهاد و انتقاد اعضایی که حضور داشتند صرف نظر از تاثیر مثبت ، منفی و بار محتوایی
بریم یه چند تا انتقاد و بعد تشکر
1- وقتی قصد بر اجرای گردهمایی تو فضای بستست چند تا مساله خیلی مهمه . یکیش اینکه فضا مستطیلی نباشه .همونطور که حمید هم اشاره کرد فضای مستطیلی باعث دو دسته شدن مهمانان میشه . یکی اینکه جای مخصوصی مثل سن داشته باشه یا حداقل نقطه ای از اون سالن باشه که همه بهش اشراف کامل داشته باشن. و همچنین دسترسی مناسب برای تمام اعضا
2- وقتی یک مجموعه برای 9 سال داره فعالیت میکنه هرازگاهی گردش خون جدید میخواد و اون گردش چیزی نیست جز ایده های دوستان. توی یه مجموعه چند هزار نفری که هر قرار حداقل پنجاه نفرشون حضور دارن کمتر از پنج نفر ایده میدن که حتی اگه اصل پارتو(80-20) رو هم در نظر بگیریم 10% از اون تعداد نرمال هم کمتر. طبعا ایده های هر انسانی هرچقدر هم که خلاق باشه حدی داره و از یه حدی بیشتر نیاز به همفکری داره.
3 - وقتی شما چند سال یک آهنگ رو مدام گوش بدید اون آهنگ براتون عادی میشه و حتی ضعف هاش خیلی به چشمتون میاد ، ولو اینکه اون آهنگ ناتینگ الس مترز متالیکا یا مرغ سحر شجریان باشه ولی برای کسی که بار اول شنیده میشه در نود درصد مواقع قطعا جذابیت های خیلی خیلی زیادی رو داره. وقتی شما کنار اون بشینید و از اهنگی که برای شما تکراری شده صحبت کنید قطعا بر دید اون نسبت به این آهنگ تاثیر منفی بذاره. وای به حال اینکه با تانک بزنید آهنگ رو بترکونید . حالا قضیه قرارهای عمومی هم همینه. هرچند که فضای کافه به خصوص اون کانتر وسط اصلا جالب نبود ولی برای خیلی ها (حتی کاربران قدیمی) قرار خوبی بود و بنظرم بیان یه سری حرف ها یا میتونست صورت نگیره یا حداقل جای تانک، با تیرکمونی آجری سنگی چیزی باشه
4 - متاسفانه خیلی از برنامه ها به یه سری دلایل حذف شد. یکیش سرما خوردگی خود من بود. یکی دیگش فضا و حالت کافه بود که جلوی اجرای یه سری مسابقات رو ازمون گرفت.
و اما تشکرها
مطابق معمول همیشه اول از همه باید از کسی تشکر کرد که 9 سال این مجموعه رو بدون چشم داشت و سود به صورت خصوصی اداره کرد.
نگاه خیلی از ادمارو با برگزاری یه سری کارها مثل کوه نوردی ، پاکسازی محیط زیست ، قرارهای عمومی و ... تا حد خیلی خیلی زیادی به ام اس تغییر داد(ای کاش انجمن مرکزی ذره ای به فکر تغییر نگرش مردم به ام اس بود که مردم متوجه شن این بیماری در 90% مواقع چیزی مثل میگرن یا دیابت هست و هیچ خطر خاصی نداره.)
بله
باید از حمید تشکر کرد که اگر نبود شاید این مجموعه هم نبود.
از علی عزیز تشکر ویژه دارم که الان 1 سال از دوستی صمیمیمون میگذره و تو این مدت خیلی جاها پشت من و خیلی از بچه ها بوده و دوستی رو به شکل درست برای خیلی ها معنا کرده. علی حکم اون ادمی هست که لحظه آخر میرسه و دستتو میگیره که جات محکم بمونه. همونطور که حمید گفت علی وقتی رسید که مجموعه دچار انگیزه کم و روحیه ضعیف شده بود. بذارید بهتر بگم. درست وقتی رسید که باید میرسید.
از تمام دوستانی که تشریف آوردن ، صحبت کردن ، خندوندن و خندیدن
از مریم و دوست خوبشون که قطعه خاطره انگیزی رو دونوازی کردن و منو بردن به جاده شمال و خاطرات سال 90-91
چقدر حرف زدم خسته شدم
ممنون از همه عزیزانی که تشریف اوردن و با حضورشون گرمی رو به دل مجموعه بخشیدن
تو این قرار چند تا کار برای اولین بار(حداقل به شکل اینچنینی) اجرا شد که بد نیست باهم یه مرور بکنیم.
اجرای دوبیتی مخصوص ام اس در شروع برنامه
اجرای دونوازی دونفر از اعضای ام اس سنتر برای اولین بار با دو ساز مختلف
اجرای زنده آهنگ مخصوص سایت که بعدا تنظیم شدش رو در اختیارتون قرار میدیم
نگارش و خواندن بیش از 30 متن ، پیشنهاد و انتقاد اعضایی که حضور داشتند صرف نظر از تاثیر مثبت ، منفی و بار محتوایی
بریم یه چند تا انتقاد و بعد تشکر
1- وقتی قصد بر اجرای گردهمایی تو فضای بستست چند تا مساله خیلی مهمه . یکیش اینکه فضا مستطیلی نباشه .همونطور که حمید هم اشاره کرد فضای مستطیلی باعث دو دسته شدن مهمانان میشه . یکی اینکه جای مخصوصی مثل سن داشته باشه یا حداقل نقطه ای از اون سالن باشه که همه بهش اشراف کامل داشته باشن. و همچنین دسترسی مناسب برای تمام اعضا
2- وقتی یک مجموعه برای 9 سال داره فعالیت میکنه هرازگاهی گردش خون جدید میخواد و اون گردش چیزی نیست جز ایده های دوستان. توی یه مجموعه چند هزار نفری که هر قرار حداقل پنجاه نفرشون حضور دارن کمتر از پنج نفر ایده میدن که حتی اگه اصل پارتو(80-20) رو هم در نظر بگیریم 10% از اون تعداد نرمال هم کمتر. طبعا ایده های هر انسانی هرچقدر هم که خلاق باشه حدی داره و از یه حدی بیشتر نیاز به همفکری داره.
3 - وقتی شما چند سال یک آهنگ رو مدام گوش بدید اون آهنگ براتون عادی میشه و حتی ضعف هاش خیلی به چشمتون میاد ، ولو اینکه اون آهنگ ناتینگ الس مترز متالیکا یا مرغ سحر شجریان باشه ولی برای کسی که بار اول شنیده میشه در نود درصد مواقع قطعا جذابیت های خیلی خیلی زیادی رو داره. وقتی شما کنار اون بشینید و از اهنگی که برای شما تکراری شده صحبت کنید قطعا بر دید اون نسبت به این آهنگ تاثیر منفی بذاره. وای به حال اینکه با تانک بزنید آهنگ رو بترکونید . حالا قضیه قرارهای عمومی هم همینه. هرچند که فضای کافه به خصوص اون کانتر وسط اصلا جالب نبود ولی برای خیلی ها (حتی کاربران قدیمی) قرار خوبی بود و بنظرم بیان یه سری حرف ها یا میتونست صورت نگیره یا حداقل جای تانک، با تیرکمونی آجری سنگی چیزی باشه
4 - متاسفانه خیلی از برنامه ها به یه سری دلایل حذف شد. یکیش سرما خوردگی خود من بود. یکی دیگش فضا و حالت کافه بود که جلوی اجرای یه سری مسابقات رو ازمون گرفت.
و اما تشکرها
مطابق معمول همیشه اول از همه باید از کسی تشکر کرد که 9 سال این مجموعه رو بدون چشم داشت و سود به صورت خصوصی اداره کرد.
نگاه خیلی از ادمارو با برگزاری یه سری کارها مثل کوه نوردی ، پاکسازی محیط زیست ، قرارهای عمومی و ... تا حد خیلی خیلی زیادی به ام اس تغییر داد(ای کاش انجمن مرکزی ذره ای به فکر تغییر نگرش مردم به ام اس بود که مردم متوجه شن این بیماری در 90% مواقع چیزی مثل میگرن یا دیابت هست و هیچ خطر خاصی نداره.)
بله
باید از حمید تشکر کرد که اگر نبود شاید این مجموعه هم نبود.
از علی عزیز تشکر ویژه دارم که الان 1 سال از دوستی صمیمیمون میگذره و تو این مدت خیلی جاها پشت من و خیلی از بچه ها بوده و دوستی رو به شکل درست برای خیلی ها معنا کرده. علی حکم اون ادمی هست که لحظه آخر میرسه و دستتو میگیره که جات محکم بمونه. همونطور که حمید گفت علی وقتی رسید که مجموعه دچار انگیزه کم و روحیه ضعیف شده بود. بذارید بهتر بگم. درست وقتی رسید که باید میرسید.
از تمام دوستانی که تشریف آوردن ، صحبت کردن ، خندوندن و خندیدن
از مریم و دوست خوبشون که قطعه خاطره انگیزی رو دونوازی کردن و منو بردن به جاده شمال و خاطرات سال 90-91
چقدر حرف زدم خسته شدم
زندگی برای من دو جهان دارد
جهان پیش و پس از تو
جهان پیش و پس از تو