[negar]

سلام
حمید خان...
اقا شما یه سر بزن...25 از اون جایی شروع شد که...مهسای عزیز تارخ تولدش گفت...25 اومد وسط...دیگه صحبتی از تاریخ نشد تا..شما اصلاح کرد ی ..این صفحاتم که سریع پشت سرهم پر میشه...که دیگه برنامه ریزی برای اومدم نمیشد کرد...گذشت...دفعه بعد...
به هر حال قسمت نبود...همون خیلی سریع شده...مهم اینه که بهتون خوش گذشته...
خب انجمنی ها خیلی دوست داشتن ام اس سنتری ها رو ببینن... قصد اشناییه ...خب به قول شما99.9 ام اسی ها گلن...در ضمن وقتی بقیه خوشحالن ما هم خوشحالیم...شک نکنید...حالا این دفعه جور نشد...نوبت بعد
25 بهمن...من نوبت دکتر دارم...حالا مریمم از خوی میاد... محسن از خرم اباد...انجمنی ها اکثرا جمع اتد...احتملا یه رستوران تو پونک که همیشه همون جا همدیگر میبینیم...دقیق نیست...اما الان با اون وری ها صحبت مکیردم..گفتم یه اطلاعی داشته باشید...اگه شد...اگه جمع شدن...خوشحال میشیم...تشریف بیارین..به هرحال انجمنی ها شما رو بیشتر از بقیه میشناسن...تا ببینیم...
..مهم دیدنه این که دور هم جمع بشیم... همین...چون ام اسی ها همشون 100 درصد گل اند...

[hamid]

شما لطف داري نگار جان مطمننا جاي شما و مابقي دوستان كه در ديدار حضور نداشتن خالي بوده
راجع به 25 هم همون طور كه خودتون اشاره كرديد مهسا گفته كه تولدمه ولي هيچ قراري واسه اين روز گذاشته نشد . به هر حال ديگه گذشته شايد كوتاهي از ما هم بوده كه واضح صحبت نكرديم

به هرحال انجمنی ها شما رو بیشتر از بقیه میشناسن...تا ببینیم...

منظورتون رو از شما نفهميدم !!‌ اگه منظورت منم كه بايد بگم با عرض معذرت من مسافرتم 25 بهمن . ولي اگه منظورت از شما مابقي دوستان عضو در ام اس سنتر هستند كه منم پيشنهاد ميكنم تا جايي كه ميتونند سعي كن به ديداري كه شما تدارك ديديد مشرف شوند.
مريم و محسن رو كه فكر كنم اكثر دوستان بشناسند ،‌من با چند نفر ديگه از دوستان هم صحبت كردم بازم به نتيجه گيري گل بودن ميرسيم
ما هم خوشحال ميشيم كه 2 گروه به يه ديدار مشترك برسند

[mojtaba2iran]

توی این مراسم دیدارتون از شهرهای دیگه هم می تونن شرکت کنن و آیا اصلا محدودیتی وجود داره یا نه . به هر حال این روزها فکر نمی کنم تهران حال و هوای درستی داشته باشه ولی من چون 22 برج پیش (بهمن ماه) عمل بای پس کردم البته توی بیمارستان بهمن شهرک غرب و باید حدود یک ماه دیگه برای معاینه مجدد برگردم خواستم بدونم می شه توی ملاقاتهاتون شرکت کرد یا نه .

[hamid]

توی این مراسم دیدارتون از شهرهای دیگه هم می تونن شرکت کنن و آیا اصلا محدودیتی وجود داره یا نه . به هر حال این روزها فکر نمی کنم تهران حال و هوای درستی داشته باشه ولی من چون 22 برج پیش (بهمن ماه) عمل بای پس کردم البته توی بیمارستان بهمن شهرک غرب و باید حدود یک ماه دیگه برای معاینه مجدد برگردم خواستم بدونم می شه توی ملاقاتهاتون شرکت کرد یا نه .

نه مجتبي جان چه محدوديتي ؟ به قول كاجي ( بچه ها كاجي كجاست ؟‌) green card داشته باشي حله ( گرين كارتم همون ام اس هست )

[salman121]

حمید عکسا را میرسونی یا پاشم
بیام>>>>

[mohammad.ali]

نكنه تو اون بودي كه من ازت پرسيدم نون داري؟

---

تو هموني كه جلوي قوها نشسته بودي؟

تا حدودی نزدیک شدی امااون بنده خدا نبودم من همونی بودم که در کنار دو قوووووووووووووووووولوها نشسته بودم و داشتن از سروکولم بالا می رفتن البته توی خونه!!!!!
مجیدجون دستت درد نکنه که ما رو خیلی تحویل گرفتی!!
آقاجان انشاءالله اگه خدا بخواد هفته بعد دارم میام تهران، کسی نمی خواد منو ببینه، من ستاره سهیلم فکر نمی کنم دیگه در زمان و عصر شما ظاهر بشم، الان گفته باشم که گله ای نباشه!!

[Majid]

تا حدودی نزدیک شدی امااون بنده خدا نبودم من همونی بودم که در کنار دو قوووووووووووووووووولوها نشسته بودم و داشتن از سروکولم بالا می رفتن البته توی خونه!!!!!
مجیدجون دستت درد نکنه که ما رو خیلی تحویل گرفتی!!
آقاجان انشاءالله اگه خدا بخواد هفته بعد دارم میام تهران، کسی نمی خواد منو ببینه، من ستاره سهیلم فکر نمی کنم دیگه در زمان و عصر شما ظاهر بشم، الان گفته باشم که گله ای نباشه!!

محمد جان من اگه شهرستان نباشم حتماً میام ببینمت ! دلم برات یه ذره شده !

فینقیلی هات نمیان ؟!! :

[Sina]

سلمان جون عصبی نشو
عکس ها رو با دوریبین مهسا خانوم انداختیم
مهسا هم اولش گفت من به کسی عکس نمیدم ... بعدش که من دو ساعت التماس کردم گفت ببینیم چی میشه
قول داده در اولین فرصت عکس ها رو بفرسته
..................
من نمیدونم چرا مهسا یه جوریه که آدم دلش میخواد فقط بهش گیر بده .... خیلی دختر باهالیه هاااااااااا
اصلا اونروز از دور که داشت میومد من یک لحظه مات و مبهوت راه رفتنش شدم .... همچین قدم برمیداشت که آدم یاده این دختر شایسته ها میافتاد

[مـه ســـا]

سلمان جون عصبی نشو
عکس ها رو با دوریبین مهسا خانوم انداختیم
مهسا هم اولش گفت من به کسی عکس نمیدم ... بعدش که من دو ساعت التماس کردم گفت ببینیم چی میشه
قول داده در اولین فرصت عکس ها رو بفرسته
..................
من نمیدونم چرا مهسا یه جوریه که آدم دلش میخواد فقط بهش گیر بده .... خیلی دختر باهالیه هاااااااااا
اصلا اونروز از دور که داشت میومد من یک لحظه مات و مبهوت راه رفتنش شدم .... همچین قدم برمیداشت که آدم یاده این دختر شایسته ها میافتاد

سينا جون اينقدر از اين تبليغا نكن واسه من! خوب آدم خجالت ميكشه يه ذره

من 4 تا عكس گرفتم 2 تاشو واسه حميد فرستادم اون دو تاي ديگه رو هم به زودي مي فرستم.

عاشق خنده هاتونم تو اين عكسا

[mohammad.ali]

محمد جان من اگه شهرستان نباشم حتماً میام ببینمت ! دلم برات یه ذره شده !

فینقیلی هات نمیان ؟!! :

اگه قرار شد بیام شما باید حتما باشی فایده نداره التماسم نکن!!