•  قبلی
  • 1
  • 2
  • 3(current)
  • 4
  • 5
  • ...
  • 10
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات : 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دراز مدت شدن برخي عوارضms
#21
(2011/08/08, 04:33 PM)najva نوشته است: باسلام خدمت دوستان عزیز

من چند سالی هست که پای راستمو میکشم وفکر نمی کنم که خوب بشه :38::38:

اولین نشانه بیماری من با نابینائی چشم راست شروع شدو بعد از اینکه خوب شد ،

یک هاله سفید از اون موقع جلوی چشمام هست angry2

تعادلم هم مدتیه که مختل شده و موندگار شده . تقریبا دیگه بهشون عادت کردم

ConfusedConfused با آرزوی سلامتی برای همه شما agreement2agreement2agreement2

سلام....
پای راست رو میکشید یعنی چی......و اینکه چند سال هست که این عوارض تون همیشه باهاتون هستن........با تشکر....
#22
(2011/07/21, 08:05 PM)warrior نوشته است: سلام ......بچه ها لطفا توضيح بدين كه كدوم يكي از عوارض بيماريتون تقريبا خوب نشده و چند مدت كه خوب نشده
وچه مشكلاتي باهاش دارين................


سلام...
منم طی 10 روز ،اول گردنم چوب شد(اصلا نمیتونستم تکونش بدم) بعد دست راستمم نمیتونستم بالا بیارم در نهایتشم چشم چپم تار شد مث همون شیشه بخار گرفته ..اینا اولین علائمی بود که داشتم ..بعدش تشخیص بود و ...بعد از اینم 2بار دیگه به خاطر تاری دید پالس گرفتم(تا اینجا شد 6 ماه اول)... الان یک سال و نیم از اون موقع میگذره ولی هر وقت که دمای بدنم بالا بره (تب نه ..وقتی زیاد فعالیت داشته باشم مث والیبال یا حتی جارو برقی کشیدن)چشمم تار میشه اما طی یکی دو روز خوب میشه... واسه همین روزی یک یا دو مرتبه یه فنجون عرق بید میخورم ..برای من که تاثیر داشته ..

#23
من لرزش دستم هر از گاهي برميگرده،سرگيجه و سردردم همينطور...
عجب دنياييه:wink2
عقل ميگفت كه دل مسكن و ماواي من است
عشق خنديد كه يا جاي تو يا جاي من است....
#24
بچه ها كسي در مورد تكرر ادرار حرف نزد.براي در مانش چيكار بايد كرد؟sadsadsadsadsadsad
هیچوقت به کسى که بهت اعتماد داره، دروغ نگو

هیچوقت به کسى که بهت دروغ میگه، اعتماد نکن . . .
#25
سلام من اول پای راستم از زانو به پایین بی حس شد بعد دست راستم خارش زیر پوست داشت بعدم چشم چپم تار شد بعد 2 بار سرم تراپی کمی از دیدم برگشت الانم زیاد تاری چشمم بر طرف نشده و گزگز پشتم خیلی اذیتم میکنهangry
بزرگترین مصیبت انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور کافی برای خاموش ماندن...
#26
سلام
ایندفعه بی اختیاری ادرارم خیل طولانی شده.هرکاری بگید کردم و میکنم تا بتونم کنترلش کنم اما فعلاً که موفق نشدم یه احتمالم میدم که به خاطر سرد شدن هواست که طولانی شده.
اما کارایی که کردم.
اوائل با دکترم صحبت کردم و قرص اکسی بوتینین واسم تجویز کرد که بعد از دوماه تاثیری نداشت.
بعد سعی کردم تو رژیم غذائیم فقط از گرمی جات استفاده کنم و خوب تا حدی جواب داد اما الان یه خورده احساس سرماخوردگی میکنم دوباره بی اختیاری دارم.موندم دیگه چیکار کنم مگر اینکه دیگه فیزیوتراپی نرم و بشینم تو خونه تا هوا خوب بشه. که نمیتونم توخونه بشینم و فیزیوتراپی نرم.
مجبورم بسازم.
با تمام بی کسی هایم کســـی دارم هنـــــوز

گاهی گمان نمی کنی و می شود/گاهی نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست/گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای, گدائی و بخت نیست /گاهی تمام شهر گدای تو می شود

 تشکر شده توسط : nazanin200312 , برگ 7
#27
(2011/11/11, 08:02 AM)احمدرضا نوشته است: سلام
ایندفعه بی اختیاری ادرارم خیل طولانی شده.هرکاری بگید کردم و میکنم تا بتونم کنترلش کنم اما فعلاً که موفق نشدم یه احتمالم میدم که به خاطر سرد شدن هواست که طولانی شده.
اما کارایی که کردم.
اوائل با دکترم صحبت کردم و قرص اکسی بوتینین واسم تجویز کرد که بعد از دوماه تاثیری نداشت.
بعد سعی کردم تو رژیم غذائیم فقط از گرمی جات استفاده کنم و خوب تا حدی جواب داد اما الان یه خورده احساس سرماخوردگی میکنم دوباره بی اختیاری دارم.موندم دیگه چیکار کنم مگر اینکه دیگه فیزیوتراپی نرم و بشینم تو خونه تا هوا خوب بشه. که نمیتونم توخونه بشینم و فیزیوتراپی نرم.
مجبورم بسازم.

استفاده از گرمی جات را به خصوص زنجفیل رو فراموش نکنید فکرکنم موثر باشد.
فکر کنم خود فیزیوتراپی وتحریک شدن عصب ها نیز در تکرر ادرا بی تاثیر نباشد.وقتی دوره فیزیوتراپی راپشت سرگذاشتید بهترمیشه انشالله
من هم چون شروع بیماریم بازمین خوردن .......وتشخیص اشتباه یک دکترمغز واعصاب بی تعهد بود موجب شدتمامی عصب های بدنم درگیر شود وبعدازاون هرچندشکرخداخیلی بهترم اما هنوز به دلیل عدم تعادلی که برام باقی مونده تاخیلی خسته بشم یافشار کاریم بیشتر بشه نمیتونم مثل قبل راحت راه بروم یاهنوز با پله های بدون نرده یا دیوار مشکل دارم.البته این از عوارض دکتربی سواده نه ام اس بیچاره!!!!!!!!!!!!!موندم چطور این همه ازش تقدیر به عمل میومد!!!!!!!
دردوعالم جلال ما زهراست/رمزتغییرحال ما زهراست/عیدبافاطمیه می آیدذکرتحویل سال مازهراست
السلام علیک ایتهاالصدیقه الشهیده

 تشکر شده توسط : احمدرضا , nazanin200312 , برگ 7
#28
بیماری من با تاری دید خفیف چشم راستم شروع شد.گاهی میاد گاهی میرهconfused2
براى تو
براى چشمهايت..
براى من
براى دردهايم..
براى ما
اى كاش خدا كارى بكند...
#29


دوستان عزیز با تجربه ای که من دارم هر موقع که مشکلی براتون پیش اومد ودکتر داروئی براتون تجویز کرد مثلا کورتون حتما استفاده کنید چون اگر استفاده نکنید عوارض بیماری در بدنتون باقی میمونه درسته کورتون عوارض بدی داره ولی عوارض بیماری ام اس بدتره:angry
خواهش میکنم داروهاتون رو بطور مرتب استفاده کنید و نگید ای بابا ولش کن یا بدنم سوراخ سوراخ شده ، عیبی نداره سوراخ سوراخ بشه بهتره تا عوارض حرکتی براتو خدای نکرده پیش بیادagreement2
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.
 تشکر شده توسط : fireboud , min00 , ساغر , goli61 , baran1390 , Hasty , shahrzad.s , شباهنگ , liliyam , برگ 7
#30
سلام.
با آرزوی سلامت و شادی برای همه ی دوستان.

منم اولش گزگز پاها و بعد دستهام بود به طوری که نمیتونستم به خوبی بنویسم یا برای بستم دکمه های لباسم مشکل پیدا کرده بودم و حتی یه گیره ی ساده ی روسری رو با زحمت زیاد میتونستم ببندم. بعد کورتون تراپی (مرداد ماه) تا حالا که خدا رو شکر خوب شدم و دست و پام به حالت عادی برگشته فقط کمی دستام گزگز میکنه و گاهی زانوی پای چپم!در حالی که پای راستم رو اون موقع نمیتونستم تکون بدم!!

به امید بهبود همه.
خوشبختی بر سه ستون استوار است: فراموش کردن گذشته-غنیمت شمردن حال-امیدوار بودن به اینده
smiling
اللهم صل علی محمد و آل محمد
  
  •  قبلی
  • 1
  • 2
  • 3(current)
  • 4
  • 5
  • ...
  • 10
  • بعدی 




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست