2014/03/04, 12:07 AM
7 بهمن 91 بود
من و دوستم مطب دکتر و MRI توی دستم
دکتر دید و سکوت کرد
گفت آماده شو ازت نوار عصب چشم بگیرم
بعد از جواب نوار بازم سکوت کرد
و شرو کرد به نوشتن یه دو تا معرفی نامه
نگاش کردمو گفتم دکتر ام اسه؟
گفت آره اما شبیه ام اس شاید. دویک! گفت مشکوکی
توی دفترچه م یه چیزی نوشت گفت اینو از داروخانه بگیر و بخور و این معرفی نامه ها رو هم ببر دکترایی که معرفی کردم
با بغض از مطلب زدیم بیرون
دوستم گفت واییی حدیث داروها ام اس خیلی گرونن ها و الان بریم داروخانه؟
گفتم آره بریم. حالا جیبمم تقریبا خالی ولی گفتم بریم بپرسیم
متصدی داروخانه دارو رو گذاشت روی میز و صدام کرد
رفتم گفتم چقدر میشه؟ گفت دو تومن!
گفتیم ملیون؟
خندید و گفت دوهزار تومن، دو هزار تا تک تومنی
خنده مون گرفت و بهش گفتیم دارو ام اس هستنا
گفت نه قرص عادی هستن برا گز گز و ایناس
قرص گاباپنتین بود
اونوقتا گاباپنتین و این چیزا رو نمی شناختم و ما فکر کردیم دکتره برام دارو ام اس تجویز کرده
خلاصه کلی خندیدیم بعدش
من و دوستم مطب دکتر و MRI توی دستم
دکتر دید و سکوت کرد
گفت آماده شو ازت نوار عصب چشم بگیرم
بعد از جواب نوار بازم سکوت کرد
و شرو کرد به نوشتن یه دو تا معرفی نامه
نگاش کردمو گفتم دکتر ام اسه؟
گفت آره اما شبیه ام اس شاید. دویک! گفت مشکوکی
توی دفترچه م یه چیزی نوشت گفت اینو از داروخانه بگیر و بخور و این معرفی نامه ها رو هم ببر دکترایی که معرفی کردم
با بغض از مطلب زدیم بیرون
دوستم گفت واییی حدیث داروها ام اس خیلی گرونن ها و الان بریم داروخانه؟
گفتم آره بریم. حالا جیبمم تقریبا خالی ولی گفتم بریم بپرسیم
متصدی داروخانه دارو رو گذاشت روی میز و صدام کرد
رفتم گفتم چقدر میشه؟ گفت دو تومن!
گفتیم ملیون؟

خندید و گفت دوهزار تومن، دو هزار تا تک تومنی

خنده مون گرفت و بهش گفتیم دارو ام اس هستنا

گفت نه قرص عادی هستن برا گز گز و ایناس
قرص گاباپنتین بود
اونوقتا گاباپنتین و این چیزا رو نمی شناختم و ما فکر کردیم دکتره برام دارو ام اس تجویز کرده
خلاصه کلی خندیدیم بعدش

عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصـــه عشــق شود قصه بیماری من
قصـــه عشــق شود قصه بیماری من