•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 88
  • 89
  • 90(current)
  • 91
  • 92
  • ...
  • 102
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امیتازات : 4.86
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تیم دوچرخه سواری ام اس
تبریک قهرمانان
مایه افتخار هستید
خسته نباشید
سپاسگزاریم
icon_questionicon_questionicon_question
فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،
زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست .

باورکن تا ببینی
بهارagreement2
 تشکر شده توسط : fireboud , neda.n , N00shin , shahrzad , hamid t , Prime , جامعه حمایت از بیماران M.S , kaveh_plus , مرضیه :) , sara-m , Hasty , shokolat
خیلی خوشحالم که به سلامت رسیدینننhappy0065.gif
حرکتتون و این همه تلاشتون واقعا عالی بودhappy0065.gif
یه خسته نباشید به همیگتونicon_questionicon_questionicon_questionicon_question
امیدوارم همیشه به همین صورت پر از انرژی باشین و باعثه افتخار همه
عشــق
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم...


 تشکر شده توسط : N00shin , neda.n , fireboud , Prime , nafass , مهدی نصیری , kaveh_plus , anaram , edarzi , sara-m , khatoon25 , Hasty
چهار شنبه- 10-3-91 – روز رسیدن

دیشب هماهنگ کردیم این روز آخری رو هم طبق برنامه بیدار شیم. بیژن خراسانی همون که عکسش تو سایتمونه زنگ زد و گفت فردا میاد محل اسکانمون و با ما تا تهران میاد. شب به حرف های احساسی گذشت. ما با عمو حسن و عمو اصغر حرف زدیم و مدام از خوبی های هم گفتیم. نمی دونید چقدر نوشابه باز شد آخر شبی. عمو حسن گفت من هیچوقت شما رو فراموش نمیکنم. ما هم گفتیم قسمت بود که شما با درکنار ما باشی و ما ازت درس یاد بگیریم. عمو اصغر هم گفت من هر مسافر ام اسی که بهم بخوره و بخواد مجانی میارمش پیش شما ها و خیلی خوشحال بود که همراه ما بود در این سفر. واقعا تیم 10 نفره ی ما هیچ اشکالی نداشت و به قول حسین اگر 20 روز با خانواده ات هم باشی دعوا و جربحث توش بوجود میاد اما در بین دل های ما نه. نبود.

صبح مثل همیشه مهدی ما رو بیدار کرد. رختخواب نداشتیم به تعداد کافی با این حال کسی بیدار نشد.صدای وووووووف خاصی از بیرون می اومد. مهدی هی رفت و برگشت و صدا کرد که آخر یه جمله بود که مارو از جا بلند کرد: آقای خراسانی اومده!!! همه پریدیم و جمع کردیم. و صبحانه رو شروع کردیم. هوا هنوز تاریک بود. چایی رو خوردیم. بیژن خراسانی با 3 نفر دیگه اومدن بالا. خود آقای خراسانی مردی تنومند و کمی چاقه. صدای تو پری هم داره.

احمد (فیلم بردار) و رضا (تکنسین دوچرخه) دیشب رفته بودن تهران و صبح ساعت 4 و نیم اومدن به محل اسکان ما. رضا با دوچرخه اش اومده بود. بعد از پایین آوردن ساک ها و جمع و جور کردنشون. رفتیم پایین آقای خراسانی و دوستاش با موتور های سنگین اومده بودن. موتورهایی بزرگ که مسابقه ای اند. لباس ها شون هم مخصوص موتورسواری بود. یه یاماها و یه هوندا و یه سوزوکی. (اسم موتور هاشون)


با اسکورت تیم آقای خراسانی حرکت ما به سمت تهران شروع شد. ایشون خودشون هم پشت یکی از موتور ها نشستند و جلوی همه ی ما حرکت کردن. پدر فربود هم اومده بود. چند کیلومتری که رفتیم یه ماشین برامون بوق زد که سینا از پشت گفت:"پدر و مادر منن ها" بعد از سلام و دست تکون دادن همه با هم به حرکت ادامه دادیم. هر چه جلو تر می رفتیم احساس غربت مون کاهش پیدا میکرد. اصولا غربت مث دریازدگیه وقتی پاتو بذاری زمین همه چیز تموم میشه.

مسیر تا یه چند صد متری سرازیری بود. ولی بعد تقریبا تا خود تهران سربالایی بود. کل مسیر رو بدون توقف تا رسیدن به سه راه افسریه پا زدیم. ورودی شهر تهران با یه تابلوی خوش آمد گویی شروع شد. بعد یه سربالایی تپه مانند بود. ساختمان ها و نمای شهر از پشت جاده کم کم بالا اومدن. مثل کارتون فوتبالیست ها مسیر دایره ای بود. برج میلاد خیلی زیبا جاده رو سوراخ کرد و از پایین سرک کشید و به من و سینا که جلو تر بودیم سلام کرد. لحظه ی غرور آفرینی برامون بود. چقدر من دلم برای این شهر تنگ شده بود.

اولین جایی که تو نستیم بایستیم و خلوت بود توقف کردیم. همه با هم روبوسی کردیم و بغل کردیم همو. خوشحال بودیم. بلاخره تموم شد. شروع کردیم به عکس انداختن و یادگاری گرفتن. با پدر فربود و پدرو مادر سینا هم عکس یادگاری گرفتیم. بعد همه با هم سوار ماشین ها شدیم و به سمت خونه حسین رفتیم. برادر حسین کله پاچه گرفته بود و با یکی دو تا از دوستای حسین منتظر ما بودن. من چند دقیقه بعد از رسیدن به خونه حسین من به خونه ی خودمون رفتم. مادرم زحمت کشیده بود دنبالم اومده بود. خیلی دلم برای ماشینم تنگ شده بود خیلی!

امروز رو به دید و بازدید خانواده و دوستان و کارهای شخصی پرداختیم تا فردا به مراسم استقبال و همایش روز جهانی ام اس بریم.
ما چهار نفر تنها نبودیم و این افتخار با همه ی بچه های ام اسی سهیم هستیم.
اگه تلخم مثل گریه اگه تنهام اگه تاریک
اگه از ترانه دورم اگه با مرثیه نزدیک
اگه ناباور چشمام تو تماشای تو مونده
اگه اون نگاه اول منو پای تو نشونده:
How wonderful life is while you're in the world
 تشکر شده توسط : neda.n , nanaz , fireboud , سحــــــــر , مهدی نصیری , melody , N00shin , naz.gigili , nafass , kaveh_plus , earth , hamid t , جامعه حمایت از بیماران M.S , Aram , anaram , بی تـــا , سـاناز , بهــار , edarzi , toktam* , nead , Mahdieh , leili , بنده خدا , atefe , O#!!! , nahid , sara-m , رنگین کمان , parisa2011 , aghaghi , aalieh , TootFarangi , Hasty , khatoon25 , baran1390 , زهراجون , Ghost , shokolat , rose abi , shahrzad , ورپریده , ساحل , هانیه , Narges
امروز همه امون یه نفس راحت کشیدیم ، از این که بچه ها اومدن به سلامت . امشب همه امون سر راحت زمین میذاریم هم ما که دیگه خیالمون از رسیدن بچه ها راحت شده و موفقیتشون رو دیدیم . هم خودشون با حس خوب پیروزی ، باقدمی برای یه آرمان بزرگ .
تاثیر کار بچه ها از اون چیزی که به نظر می یومد هم بیشتر بود . از این بابت خیلی خوشحالم .
حالا وقتشه که صادقانه با خودمون فکرکنیم ، چند تا از ما که با حس ناامیدی و بیماری زندگی می کردیم حالا نگاهمون عوض شده و پر از امیدیم . چند تامون که تا حالا فکر می کردیم بذار هیچکی هیچی ندونه ، حالا قدرتش رو داریم که با صدای بلند فریاد بزنیم من ام اس دارم . ببین که چقدر پر انگیزه ام برای زندگی !!
چند تا از ما تصمیم گرفتیم که ام اس رو با هر امکانی که می تونیم به بقیه بشناسونیم که رفته رفته تو کشوری زندگی کنیم که اسم ام اس در اون ترسناک نباشه . چندنفر ازما می تونیم کاری کنیم که یه کسی که تازه مبتلا میشه گیج نشه و فکر نکنه وای الان برام چه اتفاق وحشتناکی افتاده . خیلی ازماها نه ؟؟
این همون چیزیه که بچه ها باتحمل همه سختی ها خواستن که اتفاق بیفته. حتی بدنیست بیایم صادقانه از تغییر حسهامون اینجا بنویسیم . تا تاثیر کار بزرگشون رو به عینه ببینند .
فربود ، علی رضا ، سینا و حسین آقا شماها رفتین ، رکاب زدین ، اومدین اینجا ما رو خندوندین . ما رو توو بهترین لحظاتتون همراه کردین و کمترین حرف رو از سختی هاش زدین . اما .... سخت بود . ما همه امون این رو می دونیم . همه امون این رو درک می کردیم . حالا خوشحالم . به شماها افتخار می کنم و خودم رو خوش شانس می دونم که دوستایی مثل شماها دارم . سپاس به خاطرهمه زحماتتون دوستان عزیز من icon_biggrin
Peace begins with a smile
 تشکر شده توسط : fireboud , N00shin , جامعه حمایت از بیماران M.S , kaveh_plus , hamid t , nafass , naz.gigili , ارزو , anaram , سـاناز , بهــار , edarzi , nanaz , toktam* , Prime , leili , O#!!! , nahid , sara-m , aalieh , Hasty , arezooo82 , shokolat , rose abi , shahrzad , ورپریده , سحــــــــر , Narges , khatoon25
درود
درود بر قهرمانانِ دنیـــــای قشنگِ ام اس

ما داریم میایم

داریم میایم استقبال


استقبالِ عزیزانی که یک ماهه تمامِ ذهنمون رو مشغول کرده

آقا امضاء میدین؟؟
صفـایـی بـود دیـشب بـا خیـالت خـلـوت مــا را
ولـــی مــن بـاز پنـهانی تـو را هـم آرزو کـردم
 تشکر شده توسط : N00shin , anaram , edarzi , toktam* , Prime , leili , fireboud , بهــار , neda.n , nanaz , sara-m , Hasty , niloufar , shokolat
love51icon_biggrinlove51icon_biggrin
دوستان قهرمان عزیزم خدا قوت
آفرین بر این همت و اراده قويتون اين موفقیت بزرگ رو بهتون تبریک عرض ميكنم
و براتون آرزوی سلامتی و موفقیت رو در تمام مراحل زندگی دارم
واقعا اين روزا كه خيلي درگير دخترم هستم با خبر رسيدن به سلامت شما تبدیل یه احساس خیلی قشنگ شد
به خاطر حرکت خیلی قشنگتون ازتون تشكر ميكنم
كارتون وصف ناپذير بود icon_biggrinlove51icon_biggrinlove51icon_biggrinlove51
 تشکر شده توسط : Prime , fireboud , neda.n , nahid , nanaz , N00shin , sara-m , Hasty , shokolat , khatoon25
دوستان قهرمان خسته نباشیدicon_biggrinicon_biggrinicon_biggrinicon_biggrin
شما ها باعث افتخار ما هستیدagreement2
بزرگترین مصیبت انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور کافی برای خاموش ماندن...
 تشکر شده توسط : Prime , fireboud , neda.n , N00shin , sara-m , جامعه حمایت از بیماران M.S , TootFarangi , Hasty , shokolat
سلام به شما غرور آفرینان ام اس سنتر
و بعد رسیدن بخیر و دست مریضات به این قوت و مردانگی و پایمردی شما دوستان
شما نه تنها مردم رو حتی خود مارو هم شگف زده کردین
بازم میگم خدا قوت قهرماناicon_questionicon_questionicon_question
صبورانه در انتظار زمان بمان، هر چیز در زمان خود رخ می دهد. حتی اگر باغبان، باغش را غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود، میوه نمی دهند.
 تشکر شده توسط : fireboud , بهــار , neda.n , O#!!! , N00shin , sara-m , Hasty , shokolat , Prime
خیلی خوشحالم که بالاخره امروز رسید و من میتونم بیام تا بتونم گروه آوای امید رو از نزدیک ببینم
خیلی زیاد دوستتون دارمicon_questionlove28love28
icon_biggrin
چرا زمان زودتز نمیگذره بشه 2و45 تا بریمsad2sad2sad2
آنشرلی هم نشدیم که روزی از ما بپرسن ، آنه ! تکرار غریبانه روزهای زندگیت چگونه گذشت ؟ ..
 تشکر شده توسط : neda.n , fireboud , N00shin , sara-m , جامعه حمایت از بیماران M.S , Hasty , shokolat , edarzi , Prime
تبریـــک تبریـــــــــک تبریــــــــــــــــک
یه تبریک پررنگــــــــــــــــــــ

icon_question
دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
 تشکر شده توسط : N00shin , جامعه حمایت از بیماران M.S , sara-m , Hasty , shokolat , neda.n , fireboud , Prime
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 88
  • 89
  • 90(current)
  • 91
  • 92
  • ...
  • 102
  • بعدی 




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
7 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست