2012/05/29, 07:04 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/05/29, 09:59 AM، توسط Mehdi Marjani.)
القصه ...............
یاران جملگی براه افتادند تا منزلی دیگر برگزینندی از این رو سیاهی به پیش افتاد و دیگر همراهان در پی او میرکابیدندی ، دیگر تا مقصد که همان مبدا میبود فاصله ای نبودندی و ایشان اندک اندک جمع مستان میرسند در زیر لب زم زمه میکردندی
لا لا لا لا لااااااااااا لا لا لا لا لااااااااااااااااااااا لا لا لا لا لاااااااااااااااااا لا لا لا لا لا لاااااااااااااااااا...............
هنوز نخوابیدید بگیرید بخوابید دیگه پدرم در اومد برای شما قصه گفتم عجب گرفتار شدیم با این همه بچه زبون .....
جون مادرتون بگیرید بخوابید منم کار و زندگی دارم باید صبح خبرم برم سر کار یه لقمه نون در بیارم بریزم تو حلقوم وا موندتون دیگه کم کم دارید اون روی سگ منو بالا میارید
قصه مصه دیگه تموم شد دیگه ادامه مدامه هم نداره
هیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس صدا نشنوم لال کپه مرگتونو بزارید بخوابید بچه چیه بلای جون
یاران جملگی براه افتادند تا منزلی دیگر برگزینندی از این رو سیاهی به پیش افتاد و دیگر همراهان در پی او میرکابیدندی ، دیگر تا مقصد که همان مبدا میبود فاصله ای نبودندی و ایشان اندک اندک جمع مستان میرسند در زیر لب زم زمه میکردندی
لا لا لا لا لااااااااااا لا لا لا لا لااااااااااااااااااااا لا لا لا لا لاااااااااااااااااا لا لا لا لا لا لاااااااااااااااااا...............
هنوز نخوابیدید بگیرید بخوابید دیگه پدرم در اومد برای شما قصه گفتم عجب گرفتار شدیم با این همه بچه زبون .....
جون مادرتون بگیرید بخوابید منم کار و زندگی دارم باید صبح خبرم برم سر کار یه لقمه نون در بیارم بریزم تو حلقوم وا موندتون دیگه کم کم دارید اون روی سگ منو بالا میارید
قصه مصه دیگه تموم شد دیگه ادامه مدامه هم نداره
هیسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس صدا نشنوم لال کپه مرگتونو بزارید بخوابید بچه چیه بلای جون
خدایا حواست هست؟
صدای گریه ام از گلویی در میاید که تو از رگ به آن نزدیکتری
صدای گریه ام از گلویی در میاید که تو از رگ به آن نزدیکتری