ارسالها: 118
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 1310
تشکر های دریافت شده :452 بار در 191 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر محمد علی صحراییان
داروي مورد استفاده : زاکرل - آریوژن فارمد
محل سکونت : تهران
منم این مشکل و دارم وقتی میرم دنبال دخترم تا از مدرسه بیارمش چند بار باید وسط راه استراحت کنم خیلی بده.
ارسالها: 272
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 2988
تشکر های دریافت شده :1696 بار در 436 پست
سال تشخيص بيماري : تیر 89
دكتر معالج : -----------
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
من هم یه ماه پیش خیلی احساس خستگی شدید می کردم. طوری که وقتی می رفتم بیرون بعد از دو قدم راه رفتن باید می نشستم . البته هر بار یاد فربود می افتادم که از کوه بالا میره از خودم خجالت می کشیدم و با تمام نیرو بلند می شدم. خوشیختانه بر طرف شد و الان بهترم.
با درد بساز چون دواي تو منم، در كس منگر كه آشناي تو منم
ارسالها: 92
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 503
تشکر های دریافت شده :573 بار در 234 پست
سال تشخيص بيماري : 90
دكتر معالج : دکتر نیک سرشت
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : زیر سقف آسمون شهر
manam injori hastam.be doktoram goftam vasam ghorse amorol nevesht.estefade mikonam va ehsas mikonam tasir dare
خداوندا ، قرارم باش
یارم باش
جهان ، تاریکی ِ محض است
میترسم ؛ کنارم باش . . .
ارسالها: 47
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 34
تشکر های دریافت شده :82 بار در 39 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : farhad manteghi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : tehran
Man ba ghabl ghabel moghayese nistam.ama vaghti amantadin kheili behtar misham.albate na khob medsl ghadim.ama hich kas az atrafiyanam molaheze nemikonan.chon alamate zaheri nadaram yadeshon mire.sharayete sakhtie
ارسالها: 1,121
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jul 2010
تشکر های اهدا شده: 2428
تشکر های دریافت شده :3802 بار در 1226 پست
سال تشخيص بيماري : اردیبهشت 89
دكتر معالج : نوریان
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : .
من خسته نمیشم فقط وقتی عصبی میشم و استرس دارم یا ناراحتی ای دارم چشمام به شدت درد می گیره ، ناراحتیم رو میام کم کنم گریه ام بگیره بدتر میشم از اینکه دیگران هم بیان رو مخم رژه برن بدم میاد.
مثلا بیان بگن چیت شده ؟ گریه نکن !! تو که مشکلی نداری تو که فلانی و ... بدتر میشم.
واسه همین میرم ورزش می کنم خیلی تاثیر میزاره توی روحیه ام.
می خواستم واسه ی ارشد بخونم ولی واقعا وقتی به استرس های نمره گرفتن و ... فکر می کنم پشیمون میشم نمی دونم اصلا چه کنم.
قرص هم نمی خورم چون حالم بد میشه. تنها چیزی که روی بیماریم تاثیر داره استرس هست و مشکلات شخصیم که گاهی نمی تونم کنترلشون کنم ...
Free chees is found on the mousetrap
To catch anything you want you must pay it's worth
ارسالها: 70
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 437
تشکر های دریافت شده :381 بار در 100 پست
سال تشخيص بيماري : فروردين1390
دكتر معالج : سعيدي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : مشهد
منم همين مشكلو دارم بعد همسرم به من ميگه تو از دستي تنبلي ميكني داري از بيماريت سؤاستفاده ميكني
بزرگترین مصیبت انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور کافی برای خاموش ماندن...
ارسالها: 186
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 1263
تشکر های دریافت شده :821 بار در 229 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر حسین نجف آبادی
داروي مورد استفاده : سینووکس - سیناژن
محل سکونت : رشت
منم همینطور هستم الان از صبح یه خورده کارام زیاد بوده

و یه خورده نسبت به روزای قبل بیشتر راه رفتم الان پاهام داره از کار می افته

از حالا غم شبو دارم چون باید خونه یه جا بشینم و هی ازم بپرسن تو چته چرا همش نشستی تو چرا اینقدر تنبل شدی

منم باید هی حرص بخورم چرا کسی منو درک نمیکنه
جايي كه راه نيست خداوند راه ميگشايد
ارسالها: 37
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jan 2011
تشکر های اهدا شده: 519
تشکر های دریافت شده :117 بار در 33 پست
سال تشخيص بيماري : 1386
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : ایران
سلام دوستای عزیزم. امروز با حالت قهر از خانواده ای که خستگی و بی حالی و کسلی و بدخلقی منو به حساب.... بگذریم! میگذارن، تصمیم گرفتم سری به سایت خودمون بزنم بشنوم و آروم بشم، خدارو شکر این اتفاق افتاد و حالا حالم بهتره. توی مقالات 2009 به بعد روی تعادل هورمونها تاکید میشه. امیدوارم آزمایشات هورمونی همه منظم و متعادل باشه.
برای اولین بار تولد را درک کنید فرصتهای ناب تکرار نمی شوند. من امشب هفت شهر آرزوهایم را گم کرده ام. اینجا ستاره ها پنهان شده اند. تا به خویش آمدم تمامم تباه شد........
ارسالها: 1,229
موضوعها: 142
تاریخ عضویت: Jun 2012
تشکر های اهدا شده: 3713
تشکر های دریافت شده :9230 بار در 2958 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : dr gharagozli-dr sahrayan
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2012/12/23, 07:04 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/12/23, 07:11 PM، توسط sargol.)
من پیش یک دکتری رفتم بعدازانجام معاینات بمن گفت 10باربشین وپاشوکنم من 5باربشین وپاشوکردم به دکترگفتم آقای دکترمن خیلی خسته شدم بمن گفت دخترکوه که نکندی من گفتم 10باربشین وپاشوکن دخترداری خودت رولوس میکنی با5باربشین وپاشوکردن میگی خسته شدی کلی بمن خندید



البته این دکتری که من پیشش رفته بودم نمیخوام اسمش رااینجابگم.من به اون دکترگفتم شماکه بیماری ام اس راتجربه نکردیدبرای همین بمن میگوییدکوه که نکندی وگفتم شمانمیدانیدهمین 5باربشین وپاشوبرای من اندازه کوه کندن است.وقتی یک دکترمتخصص مغزواعصاب ازمن بیش ازحدتوانم انتظارداردپس من بایددیگه ازکی توقعی داشته باشم
اے دنیا کے مسافر منزل تیری قبرھیں اے کر رھا ھیں جو تو دو دن کا یہ سفرھیں موت ھیں تیرا ان دیکھا ساتھی آچانگ تجھے نگل لے گا:ای مسافر دنیا خونه ی توقبر است ای که هرکاری میکنی سفر دو روزه هست مرگ رفیق ندیده ی تو است یکهو نفست رو می گیره