امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات : 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نيازمنديهاى غذايى
#1
نيازمنديهاى غذايى

براى ساختن يا تجديد ساختمان بدن و جبران نيروهاى تلف شده ، عناصر مختلفى مورد نياز است كه بايد آنهارا از راه تغذيه به دست آورد. تحقيقات علمى ، اهميت مواد پروتئين ، چربى ، معدنى ، نشاسته اى ، ويتامين ها، مخمرها و غيره را به اثبات رسانيده است . كليه اين مواد به فراوانى در جهان گياهان موجودبوده و در دسترس ما قرار دارد. كه به تفصيل عبارتند از:
1- مواد سرشار از پروتئين (مواد غذايى سازنده )، قارچها، بقولات (سويا، نخود، لوبيا، عدس ) ميوه هاى روغنى (گردو، بادام ، فندق و غيره )، آرد غلات مختلف (جودوسر، گندم ، جو).
2- مواد خميرى ،سيب زمينى و غيره . اينها مواد مفيد و با ارزشى هستند كه طبيعت با كمال سخاوت در دسترس ما قرار داده است .
3-مواد غذايى سرشار از چربى (مواد قابل احتراق ): زيتون ، بادام ، گردو، بادام زمينى ، سويا، غلات ازقبيل گندم ، جودوسر وغيره
4- مواد سرشار از قند و نشاسته (ئيدرات دو كربن ، نشاسته ، قند)(غذاهاى مولد نيرو) تمام گياهان كه به ترتيب غلات و پس از آن ميوجات و بقولات را تشكيل مى دهند.
5 - مواد غذايى سرشار از املاح معدنى (غذاهاى سازنده و در عين حال نيرو بخش )، تمام سبزيجات و گياهان (گندم در راس همه آنها واقع شده ).
6- مواد غذايى سرشار از سلولوز(غذاهاى زه كش ) باز هم سبزيجات (غلات ((كامل ))، و غيره )
7- مواد غذايى سرشار از مخمرها(آنزيمها).(غذاهاى واسطه اى كليه سبزيجات (در درجه اول خام ).
8-مواد غذايى سرشار از ويتامين ها.(غذاهاى حيات بخش ) و كليه سبزيجات كه هر چه ممكن است كمتر تغيير شكل يافته باشد.

مخمرها يا آنزيمها

به ياد داشته باشيد در حالى كه در صنايع شيميايى براى گرفتن ئيدروژن از يك مولكول ، پنجاه آتمسفر فشار و حرارتى بيش تر از 200 درجه سانتيگراد مورد لزوم است ، بدن ما در هر ثانيه هزاران مرتبه اين عمل را انجام مى دهد. اگر در نظر آوريم كه اعمال گوارشى يك سيب زمينى به 300 تا 400 درجه حرارت نياز است و در صورتى كه اين مقدار گرما وجود نداشته باشد و مخمر هم وارد عمل نشده باشد چندين ماه طول خواهد كشيد تا اين سيب زمينى قابل هضم گردد، در آن موقع به قدرت مخمرها كه يكى از مهمترين كمك كننده هاى عمل تغذيه هستند پى مى بريم .
انجام گوارش ، بدون وجود مخمرها امكان پذير نيست زيرا اين ماده متواليا ايجاد تخمير نموده باعث هضم مواد غذايى مى گردد. بعضى از مخمرها مانند دياستازها قابل حل شدن مواد غذايى مى شوند و برخى ديگر نقش ((واسطه )) را ايفاكرده به هيچ وجه باعث تغيير حالت و خرابى ماده غذايى نمى گردد بلكه فقط وجود آنان كافى خواهد بود تا بعضى اجسام غير قابل حل تغيير حالت پيدا كرده بصورت قابل حل در آيند و بالاخره آنزيمها و مخمرهاى كفكى كه عناصر مختلف مواد غذايى را تغيير شكل داده و به محل هاى مخصوص خود هدايت نموده در آنجا ثابت نگاه مى دارد.
قسمتى از مخمر هابه وسيله بدن ترشح شده و قسمت ديگر از مواد غذايى وارد بدن مى شود. هر يك از اين دو منبع به تناسب ميزان احتياج مقدار لازم مخمر را وارد عمل مى كنند.بعضى از مخمرها، ماننداكسيدازها، داراى خاصيت تثبيت اكسيژن آزاد بر روى موادى كه تا آن موقع غير قابل تغيير و فساد بودند، مى باشند.اين گونه مخمرها داراى چنان خواص فوق العاده اى هستند كه اقامت يك روز تمام در هواى آزاد و تنفس عميق آنقدر براى شخص مفيد واقع نخواهد شد تا آنكه بدن با مواد تازه سرشار از اين گونه دياستازها تغذيه شده باشد.
اين مخمرهاى ذيقيمت كه به فراوانى در گياهان موجود است ، تاحدى لطيف وزود شكن هستند و فقط موقعى مى توانند مؤ ثر و مفيد واقع شوند كه در حرارت نزديك بدن انسان يعنى 37 درجه سانتى گراد قرار گرفته باشند. ليكن در حرارت غير كافى بى اثر هستند و درحرارت هاى بالا(50 تا 110 درجه در انواع مختلف ) خراب مى شوند.
بدين جهت است كه طبخ غذا در ظروف سربسته خطر خراب شدن بعضى از مخمرها را در بر دارد. زيرا حرارتهاى زياد موجب خرابى آنزيمها و دياستازها مى گردد.
براى بهره گيرى از خواص مخمرهاى مواد مختلف غذايى و به عبارت ديگر براى آنكه ارگانيسم بتواند به وجه احسن از آنها استفاده كند لازم است از مواد غذايى كه كمتر دچار تغييرات شده باشد در صورت غذا گنجانده شود. خوردن خوراكى هاى خام از قبيل ميوه جات و سبزيجات و بقولات بهترين ضامن يك تغذيه صحيح و مفيد است .

وضع محيط روده ها
براى آنكه غذا در نتيجه تغييرات متوالى حاصله از اعمال مخمرها يا آنزيمهاى موجود دربدن و آنهائى كه به وسيله مواد غذايى از خارج وارد دستگاه گوارشى گرديده هضم شود وجود يك محيط روده اى باكتريائى نيز لازم مى آيد تا باكتريها داخل در كار شده و آخرين تغييرات لازم را بر روى مواد غذايى به عمل آورند تا جذب آنها به وسيله چين و خمل هاى (10)روده امكان پذير گردد.
اگر محيط باكتريائى كه بيشتر آنكلى باسيل (و بعضى ديگر) تشكيل مى دهد دچار اختلال شده باشد عمل هضم بطور كامل صورت نخواهد گرفت و نارسايى تغذيه (11) حاصله در روى سلولها به سرعت موجب بروز بيماريهاى ناشى از ضعف ارگانيسم مى شود. همچنين تشخيص داده شده است كه بروز سرطان نيز همگام با حالت انحطاطى محيط روده اى امكان پذير مى شود.
محيط روده اى در برابر اثرات و دخالتهاى مواد غير طبيعى بسيار حساس ‍ است . اغلب مواد شيميايى ، باكتريهاى محيط روده را خراب كرده وسايل مقدماتى يك سوء تغذيه را فراهم مى سازند و بالعكس روغن هاى مايع معطر بعضى سبزيجات ، خاصه اسانسهاى گوگرددار سير موجب تنظيم و تعديل محيط روده اى مى شود.
اكسيژنى كه به وسيله سبزيجات حاصل مى شود براى نگاهدارى محيط روده اى بسيار نافع و ضرورى است بدين جهت لازم است در صورت غذاى روزانه خود سبزيجات تازه سبز را بصورت خام از نظر دور ندارند.
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
 تشکر شده توسط : simin , آرزو , arezoo_azizi
#2
كلرفيل
رنگ سبز سبزيجات وجود كلرفيل رابخوبى نشان مى دهد. اين ماده سبز رنگ به سبب خواصى كه در آن نهفته است مواد قندى و نشاسته اى را به وسيله گاز كربنيك و با كمك نيروى حاصله از نور خورشيد مى سازد. بنابراين كلروپلاسم موجود در سبزيجات داراى اين خاصيت اساسى است كه كربن جو را گرفته و در مواد زنده وارد مى سازد. به سبب وجود همين كلرفيل است كه كه كلم خام به همراهى آهن موجب تركيب و تشكيل هموگلوبين شده و درمان بيمارى كم خونى را آسان مى سازد. وجود كلروفيل براى زندگى بقدرى لازم و ضرورى است كه گياهان بدون كلرفيل (مانند قارچها)فقط موقعى مى توانند به زندگى و رشد خود ادامه دهند كه در روى ريشه گياهان سرسبز ديگر يا خاك كهنه كاشته شده باشند.
آيا مى خواهيد بدانيد دانشمندان درباره كلرفيل چه مى گويند؟ بشنويد:
((كلرفيل در درمان كم خونى ، نوع هيپوكروم (12) چنان نقشى را ايفا مى كند كه قرابت شيميائى آن را با هموگلوبين (از لحاظ تاثير و همكارى ) بخوبى توجيه مى نمايد)).
((كلروفيل و هموگلبين در نتيجه احياء(13) توليد هموپيرول (14) مى كنند. ليكن كلرفيل داراى يك هسته اى از فلز منيزيم كه ضد كم خونى است مى باشد و هموگلبين نيز داراى يك هسته اى از آهن است . از طرف ديگر كلرفيل خالص موجود در سبزيجات و بقولات سبز حاوى مس نيز مى باشد كه وجودش به عنوان ((واسطه )) براى جذب آهن ضرورى است . بدين صورت خاصيت كلرفيل به عنوان داروى كمخونى بخوبى توجيه مى شود.))
از طرف ديگر كلرفيل داراى خواص محرك ماهيچه ها و اعصاب بوده مقوى قلب مى باشد. همچنين بر روى الياف ماهيچه صاف روده ها اثر مفيد گذارده و بر عليه يبوست كار مى كند و بعلاوه اعمال كليه ها راتنظيم نموده و سطح كلسترول خون را پايين مى آورد.
خواص اصولى ضد عفونى برگهاى سبز بسيار قابل ملاحظه است و مطمئنااين خاصيت مرهون وجود كلرفيل مى باشد. در موقع ايجاد يك زخم يا خراش يا گزيدگى يك حشره ، مالش چند برگ بر روى موضع بطوريكه عصاره برگ از آن خارج شود و با موضع تماس حاصل كند بسيار مفيد واقع مى گردد.
ارگانيسم دو منبع اصلى و اساسى نيرو را مى شناسد. نخست نيرويى كه در نتيجه تغيير شكل شيميايى مواد مركب كننده مواد غذايى مختلف حاصل مى شود، اين نيرو به دخالت ارگانيسم دراين تغيير شكل نيازمند است . بنابراين يك نوع اتلاف نيرويى را در بردارد كه همانا در اختيار گرفتن و تغيير شكل دادن آن است . دومين نيرو انرژى خورشيدى است كه به وسيله كلرفيل جمع مى شود. اين نيرو كه بلافاصله قابل آزاد شدن است به محض آنكه اولين تماس خود را با برجستگى هاى روى زبان حاصل نمود آزاد مى گردد. اين يك نيروى بسيار خالصى است كه بدين طريق سبزيجات قبل از آنكه عمل هضم آغاز شود آنرا به ما منتقل مى سازد.
تمامى گياهان سبز داراى يك چنين سرمايه غير قابل ارزيابى مى باشند. ميوه جات نيز كه مرحله كلروفيلى خود را طى كرده اند(دوران سبز بودنشان ) نيروى خورشيدى را در خود ذخيره نموده و تاهنگام مصرف آنرا با خود نگاه مى دارند.
فقط بايستى به خاطر داشت كه كلروفيل مانند مخمرها در برابر حرارت حساس بوده و گرماى زياد آنرا خراب مى كند. بنابراين بايستى اين را از سبزيجات تازه و خام بدست آورد.
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
 تشکر شده توسط : arezoo_azizi
#3

اسيدها و قليائى ها

براى حصول اطمينان از عمل طبيعى بدن ، بايستى اخلاط(خون ، لنف و غيره ) از لحاظ حالت اسيدى قليايى داراى يك وضع متعادل خاصى بوده باشند. ازدياد حالت اسيدى خون (اختلال ph خون ) موجب از بين رفتن يا كاهش مقاومت ارگانيسم و بروز عفونتهاى مختلف مى گردد بنابراين خون بايستى حالت قليايى داشته باشد تا اسيدى .
اغلب بيمارى ها از آن ناشى مى شود كه در بعضى روشهاى تغذيه اى مواد اسيدى بيشتر و مواد قليايى كمترى وارد ارگانيسم مى شود.مثلا غذايى كه شامل گوشت ، مواد خميرى يا بقولاتى ، پنير، گردو، نان سفيد بوده باشد تماما ايجاد حالت اسيدى نموده و به هيچ وجه مواد قليايى زا در بر نخواهدداشت . بنابراين متوجه مى شويم كه مردم اين عصر و زمانه در چه حالت غير متعادلى به زندگى خود ادامه مى دهند. بويژه هنگامى كه مى دانيم كه يك غذاى مناسب آن است كه بايستى سرشار از مواد قليايى كننده بوده باشد تا اسيدى . از طرف ديگر بدين جهت مواد غذايى قليايى را بر مواد اسيدى ترجيح مى دهيم . كه براى آنكه ما فضولات مواد غذايى را آزاد كنيم آنها را به اسيدهايى تبديل مى كنيم كه اضافات آن موجب انحطاط و فرسايش مواد زائد مى گردد.
سبزيجات قليايى (سرشار از مواد قليايى ) عبارتند از كليه ميوه ها(حتى ميوه هاى اسيدى و ترش ) بجز گردو، تمامى بقولات و سبزيجات (بجز نخود سبز و لوبيا سبز)، سيب زمينى ، غلات كامل (نان كامل ، آرد كامل ، برنج كامل و غيره ).
سبزيجات ايجاد كننده حالت اسيدى عبارتند از بقولات ، گردو، بادام زمينى ، غلات غير كامل (نان سفيد، آرد سفيد، برنج سفيد و غيره )، قهوه ، چاى ، كاكائو و روغنهاى مايع . گرچه در اين كتاب فقط به شرح مواد گياهى مى پردازيم ، بايد در اينجا اضافه كنيم كه گوشت و چربى ها و پيه آب كرده ، پنير، سفيده تخم مرغ و قند نيز جزو مواد توليدكننده حالت اسيدى مى باشند.
اسيدهاى آمينه
مواد پروتئينى غذائى تحت تاثير مخمرها و شيره معدى ، لوزالمعدى ، صفراوى و روده اى تجزيه شده به اسيدهاى امينه كه تعدادشان كاملا مشخص گرديده تبديل مى شود. هر نوع پروتئين حاوى كليه اسيدهاى امينه اى كه تاكنون شناخته شده اند نمى باشد.
بعضى از مواد پروتئينى داراى ليزين (15) مى باشد كه براى رشد و نمو بدن انسان وجودش بى نهايت ضرورى است . بعضى مواد پروتئينى ديگر حاوى تريپتوفان (16) مى باشد كه كمبود آن ممكن است موجب بروز بيمارى آب مرواريد چشم و يا لااقل ريزش موى سر گردد.
از اسيدهاى امينه ديگر بايد از آرژينين (17) نام برد كه كمبود آن موجب نازائى و ناتوانى جنسى مردانه مى شود. همچنين گليكوكول ، پتروزين ، سيستين ، هيستيدين ، گليسين ، اسيد گلوتاميك ، پرولين ، اسيد آسپارتيك ، لوسين (18)، ايزولوسين ، فنيل آلانين اسيدهاى آمينه اى هستند كه به مقادير مختلف در مواد پروتئينى گوناگون يافت مى شود. نوع ديگرى از پروتئين يافت مى شود به نام گاماگلبولين كه تشكيل مواد دفاعى به نام پادتن را تسهيل مى كند. بنابراين يكى از مواد محافظ ارگانيسم در برابر بيماريها محسوب مى شود. امينواسيدها در اغلب سبزيجات ديده مى شود ليكن در غلات و بقولات (بخصوص سويا) به مقدار زيادتر و فراوانترى وجود دارد.
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
 تشکر شده توسط : reihane , arezoo_azizi
#4
ويتامينها

وجود ويتامينها و مصرف آنها براى نگاهدارى و حفظ حيات لازم و ضرورى است و در صورت فقدان يا كمبود آنها اختلالاتى در وضع سلامت انسان پيدا مى شود. لازم است در اينجا به اين نكته مهم نيز توجه داشته باشيم كه افزايش مصرف و زياده روى در خوردن آنها نيز اختلالات و مسموميتهائى ظاهر مى سازد. موضوع قابل ذكر آنكه اين نوع مسموميتها و اختلالات هنگامى بروز مى كند كه ما از ويتامينهاى ساخته شده و تركيبى بصورت قرص دياآمپول يا شربت مصرف كرده باشيم در صورتيكه ويتامين مصرفى طبيعى به وسيله غذا هيچگاه مسموميت يا عارضه اى ايجاد نمى نمايد. همچنين است موقعى كه ما هواى اكسيژن دار مصنوعى به وسيله دستگاههاى تهويه را تنفس كنيم ممكن است به بيمارى دچار شويم در حالى كه اگر هواى آزاد سرشار از اكسيژن طبيعى را تنفس كنيم براى ما بسيار مفيد و نافع واقع خواهد شد.
بعضى موادى كه گاهى از اوقات در غذا بكار مى بريم ممكن است موجب اختلال در فعاليت ويتامين ها بشوند. مثلا روغنهاى معدنى (مانند پارافين ) كه از تغيير شكل يافتن كاروتن (پيش ويتامين آ) به ويتامين آ جلوگيرى به عمل مى آورد يكى از مواد ضد ويتامينى هستند.همچنين سفيده تخم مرغ كه به مقدار زياد به مصرف برسد(در بعضى شيرينى پزى ها).
همه مى دانيم كه مصرف مواد غذايى كنسرو شده ممكن است منجر به كمبود ويتامين ث بدن گردد از طرف ديگر بايد دانست كه اضافه كردن ميوه جات تازه سرشار از ويتامين ث در تمام موارد براى جبران اين كمبود نمى تواند كافى باشد مگر آنكه مصرف غذاهاى كنسرو شده را كنار بگذارند. برنج صيقلى سفيد كرده مى تواند در روده ها ماده اى بسازد كه ويتامين ب را خراب كند.
ويتامين آ(آگزروفتول (19))
پيش ويتامين آ: رنگدانه ها، كاروتن (20) و كريپتوگزانتن (21)
فقدان يا كمبود ويتامين آ موجب سختى قرنيه و خشكى چشم ، كاهش قوه بينايى بخصوص در موقع شب ، سوء تغذيه ، بى غذائى ، لاغرى ، عدم مقاومت در برابر بيماريهاى عفونى (انفلونزا و غيره ) مى گردد بعلاوه سه تا دوازده روز قبل از قاعدگى زنان اختلالاتى از قبيل عصبانيت ، اضطراب ، بى خوابى ، سردرد، احساس كشش در شكم ، دردهاى پستانها، اختلالاتى در كار غده كليه و در نتيجه ، ازدياد فشار خون پديدار مى گردد. در موارد فقدان ويتامين آ سلولهاى پوستى و مخاطى زبر و خشك شده ناخنها شكننده و موها كدر و بى جلا مى گردند.
اثر ويتامين آ
ويتامين آ به سبب قدرت قليا سازى ، بر روى تعادل اسيدى - قليايى بدن تا حدى اثر مى گذارد. بعلاوه عامل متعادل كننده اى در تنظيم مكانيسم غده هيپوفيز مى باشد. از طرف ديگر اعمال هورمونهاى جنسى را تعديل مى نمايد. همچنين در تغذيه اعضاء جامد بدن از قبيل استخوانها، غضروفها، قسمتهاى شاخى (مانند مو و ناخن )، مجارى خونى و قسمتهاى مقاوم دستگاه گوارش و پوست دخالت و تاثير بسزايى دارد. ويتامين آ بدن را از ابتلا به بيماريهاى عفونى محفوظ مى دارد و پوست و مخاط را در حالت تازگى و شادابى نگاه مى دارد(يك عامل تجديد جوانى بشمار مى رود). بعلاوه فشار خون را تنظيم مى نمايد و خواب عادى را سبب مى شود. همچنين قدرت مصونيت در برابر ويروسها را افزايش داده و از نمو تومورها جلوگيرى به عمل مى آورد.
كاروتن (پيش ويتامين آ) از بروز سقط جنين جلوگيرى مى كند و نقش ضد عفونت را در زن باردار ايفا مى نمايد.
منابع گياهى ويتامين آ
تمام گياهان سبز و هويج منبع ويتامين آ محسوب مى شوند. ميوه جات (بخصوص ميوه هاى زرد رنگ ، سيب زمينى (بخصوص زرد رنگ )، ميوه هاى روغنى و نيز روغنهاى نباتى ، سير، پياز، غلات ، گوجه فرنگى ، عدس ، قارچها، ليموترش ، پرتقال ، زردآلو، شلغم ، ميوه جات خشك . همچنين آناناس ، آوكادو، موز، خرما و انبه از ميوه هايى هستند كه داراى مقادير قابل ملاحظه ويتامين آ مى باشند.
ويتامين ب
(كمپلكس ب )، ويتامين ب 1(آنورين يا تيامين )، ب 2(ريبوفلاوين يا لاكتوفلاوين )، ب 3(ننيكوتيناميد)، ب 4(آدنين )، ب 5(اسيد پانتو تنيك )، ب 6(پيريدوكسين )، ب 9(اسيد فوليك )، ب 12 (سيانوكوبالامين كمپلكس آلى - فلزى )، ب 15(اسيد پنگاميك )، پ پ (اسيد نيكوتينيك ).
كمبود يا فقدان اين گروه ويتامينى موجب بروز اختلالات عصبى ، بعضى از انواع بيمارى هاى پوستى (اكزما)، ترشحات مهبلى ، بيماريهاى اعصاب بطنى (كوچك ماندن روده ها)، يبوست و سوء تغذيه ، بيمارى پلاكر(22) و برى برى ، بزرگ شدن غدد فوق كليه همراه با كم كارى غده تيروئيد و تناسلى .
اثر و عمل ويتامين هاى ب
اين گروه ويتامينى موجب ايجاد تعادل عصبى و تغذيه اى بخصوص در موارد نشاسته اى و قندى مى گردد .
اغلب ويتامين هاى ب كمپلكس را در جوانه گندم و آوكادو مى توان يافت .
ويتامين ب 1
در ايجاد تعادل عصبى دست داشته و موجب جلوگيرى از يبوست و بيمارى هاى برى برى مى گردد. بعلاوه براى جذب اكسيژن سلولى به آنزيمها كمك مى كند. وجود اين ويتامين به منظور تامين اكسيداسيون مواد ئيدروكربنه ضرورى و لازم است .
اين ويتامين در پوست گياهان (گندم ، برنج و غيره )، گردو و بقولات يافت مى شود.
ويتامين ب 2
اين ويتامين در تنفس بافتها شركت و دخالت دارد.
كمبود اين ويتامين موجب ترك خوردگى لب ها، اتساع مويرگهاى چشم و احساس سوزش و خارش و آب مرواريد مى گردد.
ويتامين ب 2 در قسمتهاى سبز گياهان (برگها) و در خرما موجود است .
ويتامين ب 3
اين ويتامين به صورت كوآنزيم در مكانيسم سوخت و ساز مواد ئيدروكربنه عمل مى كند در مواد غذايى تركيب شده از غلات كامل ، سبزيجات تازه و تخم مرغ يافت مى شود.
ويتامين ب 4
در ساختن و تركيب هسته پروتئين ها بسيار مفيد و مؤ ثر است .اين ويتامين بخصوص در چغندر قرمز يافت مى شود.
ويتامين ب 5
اين ويتامين داراى اثر محرك و محافظ بر روى پوست ، مخاطها، ناخنها، مو(نمو و رنگ مو) و همچنين سلولهاى كبدى مى باشد.
كمبود آن باعث اختلالات كار كبد، انحطاط مخاطهاى تنفسى و روده اى معدى مى گردد.
ويتامين ب 6
در تشكيل هموگلوبين خون شركت و دخالت دارد(رنگدانه هاى گويچه هاى سرخ ) همچنين باعث تثبيت منيزيم در بدن مى شود.
اين ويتامين در سبزيجات سبز، آناناس ، خرمالو و انبه يافت مى شود.
ويتامين ب 9
كمبود اين ويتامين ممكن است سرمنشا بعضى كم خونى ها گردد. ب 9 را مى توان در مار چوبه ، سيب زمينى و گندم يافت .
ويتامين ب 12
ضد كم خونى و مقوى قلب است .
كمبود اين ويتامين موجب فلج ، ورم اعصاب متعدد(23) و بى غذايى گردد.
اين ويتامين در جوانه گندم ، برنج كامل ، مالت (جوانه جو) و اغلب سبزيجات تازه يافت مى شود.
ويتامين ب 15
مقوى قلب و عامل محافظ قلب است كه بوسيله تحريك غده هيپوفيز عمل مى كند. اين ويتامين بخصوص در برنج و زردآلو وجود دارد.
ويتامين پ پ
(فقط مشتق از ويتامين ب كمپلكس ).
فقدان اين ويتامين موجب خشگى و تيرگى پوست گرديده زبان سرخ ، متورم و دردناك و سپس اختلالات روانى و بالاخره مرگ در پى يكديگر سر مى رسند.
كمبود آن ، ترك ، زخم و سرمازدگى ، ايجاد پلاگر، آفت هاى عود كننده (24)، بعضى انواع بيمارى لوپوس (25)، اختلالات گوارشى و تغذيه اى ، اختلالات دستگاههاى عصبى و پوست و كوچك ماندن روده ها و عدم تعادل عضلانى را سبب مى شود.
اين ويتامين در جوانه گندم ، بقولات و ميوه جات تازه به فراوانى وجود دارد.
ويتامين ث (اسيد آسكوربيك )
كمبود يا فقدان اين ويتامين موجب بروز اسكوربوت (تورم و خونريزى لثه ها، ريزش دندانها، شكستگى و بريدگى عروق خونى )، رقيق شدن ماده بين سلولى كه سلولها را در بافتهاى آليه نگاهدارى مى كند، خونريزى هاى مختلف . بخصوص در مفاصل و بندها كه در اواخر زمستان دردهائى شبيه به روماتيسم ايجاد مى كند، مى شود همچنين توليد بيماريهاى خونى ، سوء تغذيه و اختلالات نمو استخوانى و دندانى مى نمايد. بعلاوه ايجاد اختلالات در دستگاه گوارشى ، سل ، ضعف ماهيچه ها، خفگى سلولى (مانند سلوليت (26)) نارسائى غدد فوق كليه و قسمت قدامى غده هيپوفيز مى كند.
منابع گياهى ويتامين ث
ليمو ترش ، پرتقال ، نارنگى ، فلفل سبز، كلم (بخصوص كلم قرمز)، گوجه فرنگى ، سبزيجات معطر(جعفرى ، گشنيز، ترخون )، شاهى آبى و كليه كاهوهاى مختلف ، پياز، تربچه ، و ترب سياه و سفيد و تمامى گياهان تازه بطور كلى (بخصوص قسمت خارجى آنها) همچنين كيوى و آناناس .
بايد دانست كه ويتامين ث در سبزيجات پژمرده و پلاسيده از بين رفته و وجود ندارد.
ويتامين د(كولكالسيفرول (27))
فقدان ويتامين د يا كمبود آن موجب بيمارى راشيتيسم ، اختلالات استخوانى ، از بين رفتن كلسيم استخوانهاو نمو غير طبيعى بافت غضروفى (بدون سلولهاى استخوانى )، كرم خوردگى دندانها، اختلال نمو و رشد، تشنجهاى شديد، سل پوستى و نارسائى كار غده پاراتيروئيد مى گردد.
منابع مهم گياهى ويتامين د - روغن مايع ، سبزيجات سبز كه در پرتو آفتاب عمل آمده و بلافاصله چيده شده باشد.
ويتامين ا(آلفاتوكوفرول )
اين ويتامين را ويتامين ((بارورى )) نيز گويند كه بخصوص بر روى دستگاههاى تناسلى اثر مى گذارد. فقدان آن (حتى كمبود آن ) ممكن است نابارورى مردانه يا زنانه ، عدم توانائى و كاهش فعاليت هاى تناسلى و عصبى - ماهيچه اى ، خارش فرج ، بعضى انواع اكزماها و زخم هاى واريس و تصلب گردد.
منابع گياهى ويتامين ا
جوانه گندم (گندم جوانه زده ، نان كامل ، آرد كامل ) بعضى بقولات سبز، كاهو و شاهى آبى بخصوص ، روغنهاى نباتى ، موز.
ويتامين كا
ضد خونريزى بوده وجودش براى بهبود و جلوگيرى بيمارى هموفيلى و استعداد به هر نوع خونريزى لازم و ضرورى است . فقدان اين ويتامين مى تواند باعث كم خونى و كاهش قابليت انعقاد خون گردد.
بعضى تخميرهاى باكتريائى روده هاى بزرگ در نزد انسان ايجاد ويتامين كا مى كند در حاليكه روده هاى نوزادان تقريبا فاقد اين تخمير مى باشد بدين جهت خونريزى هاى نوزادان اغلب اوقات نتيجه همين عدم تخمير و توليد ويتامين كا مى باشد.
بنابراين لازم است در نزد نوزادانى كه با شير مصنوعى تغذيه مى كنند آب پرتغال ، آب گوجه و آب بقولات سبز را(در صورتيكه زياد دچار خونريزى مى شوند) به شيرشان اضافه كنند.در نوزادانى كه بوسيله شير مادر تغذيه مى شوند ويتامين كا به وسيله شير مادر به آنان منتقل مى گردد.
اين ويتامين فقط در مجاورت صفرا در لوله گوارشى فعاليت پيدا مى كند بنابراين جاى آن دارد كه سبزيجات مساعد براى كار كبد جهت حصول اين رويداد در نظر گرفته شود.
منابع گياهى ويتامين كا
گوجه فرنگى ، پرتقال ، بقولات سبز(كلم و بويژه اسفناج )، گل كلم ، هويج و غلات است .
ويتامين پ (سيترين )
كمبود آن موجب خونريزى نوزادان ، مسلومين ، مبتلايان به بيمارى كبدى و همچنين ورم و بعضى اختلالات چشمى و كاهش مقاومت مويرگهاى شبكيه (خونريزى شبكيه ) مى شود.
ويتامين پ قابليت نفوذ عروق را تعديل و تنظيم كرده آنها را نرم و قابل انعطاف نگاه مى دارد.
اين ويتامين در بعضى بقولات سبز(فلفل سبز)، غلات (گندم سياه ) و ميوه جات (پرتقال ) وجود دارد.
ويتامين U(كاباژن (28))
اين ويتامين در ساختن و تركيب مواد پروتئين دخالت دارد.
بويژه در اقسام مختلف كلم ها و ميوه جات وجود دارد.
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
 تشکر شده توسط : arezoo_azizi
#5

املاح معدنى مهم و مواد مختلف مورد نياز بدن
ارسنيك
ماده تقويت كننده اى كه وجودش در مورد بيمارى هائى كه ايجاد لاغرى مى كنند(از قبيل سل ، كمخونيهاى مختلف و غيره ) ضرورى است زيرا در تشكيل گلبول سرخ و سفيد خون بسيار مفيد و مؤ ثر است . همچنين در درمان بيمارى سيفيليس تاثير نيكو و قابل ملاحظه اى دارد.
اين ماده در سفيده تخم مرغ ، جوانه گندم ، سير، كلم (بخصوص قرمز)، كاهو، اسفناج ، شلغم ، برنج ، گلابى ، قارچ ، سيب زمينى ، هويج و سيب يافت مى شود .
سير
ماده عامله آن سولفورآليل است كه باعث تحريك مخاط معده و روده گرديده گردش خون را تسريع نموده فشار خون بالا را پايين مى آورد.
برم
ماده اى است مسكن و آرام كننده سلسله اعصاب و نيز خواب آور بسيار ملايمى است . اين ماده در سيب ، طالبى ، خربزه ، قارچ ، مارچوبه ، آرتيشو، گوجه فرنگى ، تربچه ، ريواس ، توت فرنگى ، كلم ، سيب زمينى ترشى ، سير، كرفس ، چغندر، هويج ، شلغم ، تره فرنگى ، زرد آلو، پياز، انگور و انجير يافت مى شود.
كلسيم
اين ماده معدنى براى تشكيل استخوان ، دندانهاو زردپى ها، هسته سلولى ، خون ، ماده خاكسترى مغز، وجودش لازم و ضرورى است بعلاوه در عمل هضم و جذب و تكليس كانونهاى چركى نيز مؤ ثر است . بدن اشخاص سرطانى دچار كمبود كلسيم مى باشد.
كلسيم در شلغم ، هويج ، گندم ، كلم ، سيب زمينى ، جو صحرائى ، اسفناج ، توت فرنگى ، گردو، تره فرنگى ، كاهو، غلات ، تمشك ، نخود سبز، لوبيا سبز، فندق ، بادام ، كرفس ، پياز، انگور، عدس ، آناناس ، آوكادو، موز، خرما، كيوى و انبه يافت مى شود.
كلور
كلور در تشكيل استخوان ، دندانها و زردپى دخالت و تاثير دارد.
در خرما، غلات ، فندق ، لوبيا سبز، گردو و بادام وجود دارد.
كروم
اين ماده قلب را تقويت نموده و از بروز بيمارى قند جلوگيرى مى كند و در هر ماده غذايى كه آهن وجود داشته باشد يافت مى شود.
كوبالت
كمبود كوبالت ممكن است موجب بعضى انواع خونريزيها بشود.
اين ماده معدنى نيز همراه با نيكل در كليه مواد غذايى حاوى آهن وجود دارد.
مس
اين ماده معدنى در ساختن خون تاثير و دخالت دارد و مانند آهن يكى از مواد مركبه هموگلوبين و گويچه هاى سرخ است .
مس در بادام ، فندق ، گردو، گندم ، مارچوبه ، ذرت ، جو، تربچه ، چغندر، شنگ ، تره فرنگى ، پرتقال ، شلغم ، پياز، خرما، هويج ، گلابى ، قارچ ، گل كلم ، خرمالو، اسفناج ، گيلاس ، سيب و انگور يافت مى شود.
آهن
آهن به سبب دارا بودن اثر تجديد كنندگى حيات خون در ساختن گويچه هاى سفيد و سرخ و بخصوص هموگلوبين (رنگدانه )دخالت دارد.
آهن داروى معالج بيمارى هاى كلوروز، ضعف عمومى ، اختلالات نمو و رشد و سل مى باشد و تجويز آن به مادران شيرده توصيه مى شود. اين ماده معدنى فعاليت حركات دودى روده را افزايش مى دهد. بعضى از مصنفين معتقد به وجود ارتباط نزديكى بين سرطان و كمبود آهن مى باشند.
آهن در گندم (مغز و پوست و جوانه )، شاهى آبى ، هويج ، جو صحرائى ، اسفناج ، فندق ، بادام ، چاودار، خرما، برنج ، گردو، عدس ، كاهو، جو، پياز، توت فرنگى ، كلم ، سيب زمينى ، مارچوبه ، ذرت ، بلوط، نخود و لوبيا، آلو، گيلاس ، زرد آلو، هلو، سيب ، گلابى ، پرتقال ، توت فرنگى ، تمشك ، خرمالو، كاسنى سبز، آناناس ، آوكادو، موز، خرما، كيوى و انبه يافت مى شود.
فلوئور
اين ماده در تشكيل ميناى دندان و پوشش مينائى استخوانها(ضريع ) و زردپى دخالت داشته به آنها جلا مى دهد.
اين ماده معدنى در سبوس گندم ، جو، برنج ، مارچوبه ، زرد آلو، گوجه فرنگى ، انگور، سيب زمينى و تربچه يافت مى شود.
يد
يد براى عمل غده تيروئيد وجودش ضرورى است . بعلاوه از غده لنفى رفع احتقان نموده و باعث تسهيل عمل ريزه خوارى دستگاه دفاعى بدن مى گردد. يد مبادلات سلولى را افزايش داده و خاصيت ضد بيمارى اسكوربوت دارد. براى جلوگيرى از بيمارى راشيتيسم ، لنفاتيسم ، خنازير، برونشيت ، چاقى مفرط، بيمارى هاى پوستى ، سل و غمباد وجودش بسيار گرانبهاست .
يد در جلبك ، شاهى آبى ، سير، لوبياى سبز، پياز، اسفناج ، شلغم ، مارچوبه كلم ، قارچ ، توت فرنگى ،برنج ، هويج ، ترشك ، تره فرنگى ، نخود تازه ، گوجه فرنگى ، انگور، گلابى ، آرتيشو، كاهو، سيب زمينى ، تربچه و گندم سفيد يافت مى شود.
منيزيم
اين ماده معدنى در تشكيل استخوان بندى و ساختن اخلاط دست داشته و الياف اعصاب را با همكارى فسفر تجديد حيات مى بخشد بعلاوه فعاليت حركات دودى را تشديد مى كند. منيزيم را در سرطان ، سل ، ضعف مفرط و نزارى (32)، ديابت ، ورم اعصاب وكليه بيمارى هاى عصبى تجويز مى كنند.
منيزيم در چغندر، اسفناج ، جو صحرائى ، گندم ، سيب زمينى ، هويج ، بادام ، گردو، فندق ، ذرت ، جو، بلوط، لوبيا سبز، برنج ، گيلاس ، پرتقال ، گلابى ، هلو، زرد الو، آناناس ، آوكادو، موز، خرما، كيوى و انبه يافت مى شود.
منگنز
منگنز اثر نيكوئى بر روى كبد، استخوانها، رباطها، پوست و كليه ها دارد بعلاوه وجودش در مورد عمل غده هيپوفيز ضرورى است .
منگنز در مارچوبه ، گندم ، گردو، جو، برنج ، اسفناج ، قارچ ، چغندر، كاهو، ذرت ، شاهى آبى ، زردالو، كلم ، كرفس ، خرما، سيب زمينى ، انگور، گلابى ، هويج ، پياز، كاسنى ، گيلاس ، سيب و پرتقال وجود دارد.
مواد لعاب دار
اين گونه مواد از لحاظ نرم كردن حركات مفاصل ، حركات روده اى ، خروج اخلاط از سينه بسيار مفيد و وجودشان لازم است . بنابراين براى كسانى كه مفاصلشان به راحتى حركت نمى كند، اشخاص مبتلا به يبوست ، كسانى كه دچار برونشيت هستند بسيار لازم است كه رفع ناراحتى مفصلى و يبوست نموده خروج اخلاط سينه را تسهيل مى كند.
مواد لعابدار در قارچ ، كلم ، اسفناج ، ليمو ترش ، پرتقال ، سيب و كليه ميوه هاى آبدار يافت مى شود.
نيكل
وجود نيكل براى عمل غده لوزالمعده لازم است بخصوص در نزد مبتلايان به ديابت كاملا ضرورت دارد.
نيكل در قارچ ، كلم ، اسفناج ، كاهو، انجير، گندم سياه ، گلابى ،آلو، زردآلو، گيلاس ، سبوس گندم ، دانه هاى لوبياى تازه ، هويج ، سيب زمينى ، پياز، گوجه فرنگى ، ذرت ، شاهى آبى ، انگور و برنج ديده مى شود.
شوره
شوره مدر و تصفيه كننده خون و سبك كننده كار كبد، كليه ها، پروستات و مثانه است و در افراد سودائى مزاج و مبتلايان به روماتيسم ، ورم سياهرگ ، بيمارى احتقانى و پوست بسيار مفيد است .
شوره در مارچوبه ، پياز، شلغم ، هويج ، تره فرنگى ، سير، سيب زمينى ترشى ، سيب زمينى ژاپنى و كرفس يافت مى شود.
پكتين
نقش پكتين بسيار قابل توجه است . اين ماده در تشكيل غشاء سلولى دخالت داشته و در رشد و نمو تاثير مى كند. بعلاوه يك ماده غذائى ذخيره اى است كه قابليت انعقاد خون را افزايش مى دهد.(اثر بند آورنده خون در خونريزيها)
پكتين در اغلب ميوه جات بخصوص سيب ، گلابى و انگور وجود دارد.
فسفر
وجود فسفر براى تثبيت كلسيم بر روى بافت استخوانى كمال ضرورت را دارد همچنين است در مورد تشكيل سلولهاى عصبى و گلبولهاى خون تجويز اين ماده معدنى بويژه در بيمارى روان نژندى (33)، ضعف ، سل ، بيمارى عصبى ، ورم اعصاب ، و مرحله رشد و نمو توصيه مى شود.
فسفر در بادام ، گندم (بخصوص جوانه آن )، انگور(بخصوص دانه هاى هسته آن )، سير، جو صحرائى ، جو، نخود تازه ، ذرت ، لوبيا(دانه هاى تازه )، عدس ، كلم ، اسفناج ، پياز، كاهو، هويج ، سيب ، برنج ، كرفس ، سيب زمينى ، گل كلم ، تره فرنگى ، آلو، توت فرنگى ، تمشك ، گوجه فرنگى ، كاسنى ، خيار، بلوط، قارچ ، آرتيشو، گردو، فندق ، آناناس ، آوكادو، موز، خرما، خرمالو، كيوى و انبه موجود است .
پتاسيم
اين ماده معدنى به هضم و جذب مواد غذائى كمك نموده بعلاوه در تشكيل گويچه هاى خون دخالت دارد. همچنين عضلات و غدد را تقويت مى كند.
پتاسيم در گندم (جوانه و مغز آن )، آناناس ، آوكادو، خرما، خرمالو، و كيوى يافت مى شود.
املاح پتاسيم (پتاس )
شستشو دهنده و پاك كننده لوله گوارش و روده ها، قليايى كننده حالت اسيدى اضافى معده مى باشد و در بافتها(ماهيچه اى ، غدد، گويچه ها) به حالت فعاله موجود است .
در دانه هاى نخود و لوبيا، جو، كرفس ، سيب زمينى ، عدس ، جو صحرائى ، بادام ، گندم سفيد، كاهو، تره فرنگى ، سيب ، كلم ، هويج ، اسفناج ، پياز، انگور(دانه هاى هسته )، فندق ، خرما، ذرت ، شاه بلوط، قارچ ، گردو، كاسنى ، زرد آلو، هلو، گيلاس ، گلابى ، آلو، ترشك و توت فرنگى وجود دارد.
روبيديم (34)
اين ماده معدنى در درمان مبتلايان به كم خونى بسيار سودمند است و بويژه در چغندر قرمز وجود دارد.
سلنيم (35)
فقدان اين ماده معدنى ممكن است منشا اختلال و از بين رفتن تعادلات ماهيچه اى يا خونى بوده باشد. بعلاوه از بروز بعضى انواع سرطانها جلوگيرى نموده و به بهبود بعضى خونريزيها كمك مى كند.
اين ماده علاوه بر آنكه در فراورده هاى شيرى و تخم پرندگان موجود است . در جلبك ها، غلات ، كلم ، كرفس ، خيار، قارچ ، پياز، و تربچه نيز ديده مى شود .
سيليسيم
اين ماده معدنى به همراهى آهك در تشكيل و ساختمان استخوان ، دندان و زردپى دخالت و تاثير داشته آنها را محكم و در عين حال نرم نگاه ميدارد بعلاوه در ساختن پوست ، غشاء امعاء و احشاء، ناخنها، مو و پشم دست دارد. اين ماده در درمان بيماريهاى ديابت ، راشيتيسم ، تصلب شرائين بسيار مؤ ثر است . بعلاوه بهبود بيماريهاى پوستى را سرعت بخشيده ناخنها را نرم نگاهداشته به آنها استحكام مى بخشد. همچنين در روئيدن مو(با همراهى گوگرد) عامل بسيار مؤ ثر و مفيدى است . اين ماده ورم غشاء استخوانى را درمان نموده و قابليت ارتجاع استخوانى را فزونى مى بخشد. همراه با اكسيژن موجب تقويت كليه ها و قلب گرديده و يكى از مواد پيشگيرى كننده سرطان بشمار مى رود.
سيليسيم در پوست ميوه جات و غلات (سبوس گندم )، سير، سيب ، دانه هاى لوبياى تازه ، گل كلم ، نخود تازه ، و توت فرنگى وجود دارد.
سديم
در عمل گوارش و جذب بسيار مفيد بوده و در ساختن اخلاط مختلف و غضروف نقش مؤ ثرى دارد.
سديم در جوانه گندم ، لوبيا سبز، شاه بلوط، جو صحرائى ، خرما، ذرت ، زرد آلو، جو، برنج ، آناناس و آكادو وجود دارد.
املاح سديم
پاك كننده : تميز كننده لوله گوارشى و روده ها، قليائى كننده حالت اسيدى اضافى معده است .
اين ماده در جو صحرائى ، اسفناج ، عدس ، كلم ، تره فرنگى ، سيب ، هويج ، دانه هاى نخود و لوبياى تازه ، جو، كاهو، گندم سفيد، سيب زمينى و پياز موجود است .
گوگرد
گوگرد در ساختن استخوانها، دندانها و زردپى دست داشته و به جذب كلسيم كمك مى كند. ضد عفونى كننده قوى و تصفيه كننده بوده و در عفونتهاى روده اى وجودش بسيار گرانبهاست . همچنين در بيماريهاى پوست ، برونشيت و غيره نيز بسيار مؤ ثر و معالج است .
گوگرد در سير، پياز، تره فرنگى ، شاهى آبى ، تربچه ، جو، هلو، ذرت ، برنج ، سيب زمينى ، خرما، شاه بلوط، كلم ، گندم (جوانه آن )، خيار، جو صحرائى فندق ، بادام ، لوبيا سبز، گيلاس ، پرتقال ، توت فرنگى ، زردالو و گلابى موجود است .
روى
روى در ساختن گويچه هاى سفيد و گويچه هاى سرخ خون دخالت داشته براى انجام عمل بيضه ها و فعاليت ويتامين ها وجودش لازم و ضرورى است .
روى در چغندر، گندم ، جو، ذرت ، كلم ، كاهو، قارچ ، گوجه فرنگى ، هويج ، هلو، اسفناج و پرتقال وجود دارد.
عناصر كمياب )
علاوه بر مواد معدنى و املاح و ويتامين ها كه ذكر شد بعضى عناصر ديگر نيز بايستى در مواد غذائى وجود داشته باشد تا بدن سلولهاى تازه اى بجاى سلولهاى فرسوده و از كار افتاده ساخته و جانشين آنها نموده نيروى كافى به دست آورد. اينگونه مواد را((عناصر كمياب )) مى نامند. در بين اين عناصر بعضى مواد فلزى به صورت ((آثار)) وجود دارد از قبيل فلوئور، منگنز، يد و غيره .
گرچه نقش بعضى از آنها هنوز معلوم نشده ليكن اهميت وجود آنها بخوبى يه اثبات رسيده است . حيواناتى كه از غذاهاى حاوى مواد مزبور به وسيله تركيبات صنعتى تغذيه نموده اند پس از چندى دچار اختلالات شديدى گرديده و تلف مى شوند. حيواناتى كه قسمتى از مواد مزبور را بصورت طبيعى خورده اند نيز دچار بيماريهاى مختلف گرديده اند ليكن مدت بيشترى زنده مانده اند.
مخمرها نيز كه مطمئن ترين وسيله تهيه عناصر كمياب ، لازم براى خوب عمل كردن ارگانيسم هستند وجودشان در غذا لازم و ضرورى است .
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
#6

خواص و فوايد ميوه جات - غلات -


زرد آلو
زرد آلو ميوه بسيار مغذى است بخصوص موقعى كه به حالت خشك در آمده باشد(برگه زرد آلو). اين ميوه سازنده بافتها و استخوان است . به سبب دارا بودن ويتامين هاى گروه ب موجب تعادل دستگاه عصبى بدن مى گردد و به جهت سرشار بودن از قند يك نيرو بخش قوى و درجه اول محسوب مى شود. زردالو حيات حيات سلولى را زيادت بخشيده و امكان فعاليت و طول عمر بيشترى به شخص مى دهد. اين ميوه بخصوص ‍ در موارد كمخونى ، اختالات يا افسردگى هاى روانى و گرفتگى صدا(ورم حنجره ) تجويز مى شود.
زرد آلوى تازه يكى از داروهاى معالج اسهال است و چون آنرا بصورت خشك در آورند يبوست را درمان مى كند.
سير
در سير موارد زير يافت مى شود: گوگرد، يد، سيليس و مهمتر از همه اسانس گوگردى به نام آليل (40). سير يك ماده ضد عفونى كننده طبيعى و پلشت پر بسيار جالب توجهى براى ريتين است . تجمع مواد فوق الذكر در سير سبب شده است كه مصرف اين گياه بدن انسان را در برابر بيماريها، عدم تعادل غددى و اغلب اختلالات ديگر محافظت نمايد.
از آنجا كه سير سبب شده است كه مصرف اين گياه بدن انسان را در برابر بيماريها، عدم تعادل غددى و اغلب اختلالات ديگر محافظت نمايد.
از آنجا كه سير ترشح غدد معده را تحريك نموده و قابليت تحرك جدار آن را فعاليت مى بخشد يك ماده اشتهاانگيز و در عين حال كمك كننده هضم به شمار مى رود.
يكى از عللى كه معده نتواند سير را بطور هميشگى مصرف و تحمل نمايد آن باشد كه آنرا بخوبى نجويده و كاملا با بزاق ممزجش نكرده اند يا آنكه مخاط دستگاه گوارش زياد تحريك يا خراشيده شده است . در حالت اول بايستى مراقبت نمود كه سير را در دهان بخوبى بجوند و با آب دهان ممزوج و مخلوط سازند و در حالت دوم ، قبل از غذا كمى آب و يك قاشق مربا خورى از مواد پانسمان كننده معده ميل كنند. واقعا جاى بسى تاسف است كه انسان خود را از خوردن سير محروم كند زيرا مى توان يقين حاصل كرد كه سير كليه ترشحات رسوبى انگلى (بلورهاى اسيد اوريك و غيره ) مبتلايان به تصلب شرائين را حل كرده و از تكليس ‍ سرخرگها جلوگيرى مى كند.
سير قلب را به كار واداشته و خون را تصفيه نموده و در نتيجه جريان خون را تسهيل مى نمايد. فشار خون را پائين برده به سر حد عادى مى رساند. كسانيكه داراى فشار خون عادى يا كمى پائين تر از معمول هستند نبايستى از اين لحاظ بيمى به خود راه دهند زيرا آنچه مسلم است آن است كه سير همه چيز را به حال تعادل برمى گرداند. اگر داروى پائين آورنده فشار خون براى كسى كه داراى فشار خون پائين است خطرناك واقع مى شود سير بالعكس داراى چنين اثر نامطلوبى نبوده بلكه اثر بهبود بخشنده و مطلوبى بر روى چنين افراد بر جاى مى گذارد.
فراموش نكنيم كه سير دفع كننده قوى كرم روده است كه بعضى اوقات مى توان با سير گردنبندى ساخته يا آنرا در كيسه كوچكى ريخته به گردن كودك بياويزيم تا انگلها از بدن او فرار كنند و اين همان كارى است كه در ازمنه قديم در بعضى نواحى انجام مى دادند.
براى مصرف داخلى ساده ترين راه آن است كه به تمام غذاهاى خود سير اضافه كنيم . در صورت امكان بهتر آن است كه سير به شكل خام خورده شود زيرا پختن قسمت اعظم ماده مؤ ثر آنرا از بين مى برد.
اگر بخواهيم سريعتر و بيشتر عمل كند دوتا چهار عدد سير را رنده كرده در يك گيلاس آب گرم مى ريزيم و مى گذاريم تمامى شب بماند و بخوبى خيس بخورد. صبح روز بعد آن را صاف كرده آب آن را بنوشد و تفاله اش ‍ را بدور بيندازد. طريقه ديگر آنكه سير را شب قيمه قيمه كرده جعفرى و روغن زيتون به آن بيفزايند و صبح همراه با صبحانه ميل كنند. مى توان سير را قيمه اى خورد كرده بر روى قطعه اى از نان كه كره روى آن ماليده باشند بريزند و به مصرف برسانند.
امروزه چنين دريافته اند كه سير از محافظين و پيشگيرى كننده هاى سرطان شناخته شده است . بعلاوه داروى مؤ ثر بر ضد سياه سرفه و اغلب سرفه هاى عصبى به شمار مى رود.
طريقه اى كه دكتر واسيلف (41) به كار مى برد و ما آن را آزمايش كرده و موفقيت حاصل نموديم آن است كه شب هنگام مقدار لازم و كافى سير را پوست كنده در 250 گرم آب جوشان مى ريزيم . براى كودكان تا يكساله 15 گرم ، كودكان تا پنج ساله 25 گرم و ده الى دوازده ساله 40 گرم و از آن بزرگتر 60 تا 80 گرم از اين محلول را روزى هشت تا ده قاشق بدهند (قاشق مرباخورى تا 5 ساله قاشق دسر خورى تا كودكان ده الى دوازده ساله و از بزرگترها را قاشق سوپخورى مى دهند). در صورتيكه كودكان از خوردن آن امتناع كردند مى توان به نسبت يك به دو مقدارى شكر به آن اضافه كنند.
علاوه بر آن سير در موارد استعمال خارجى نيز داراى خواص غير قابل ترديدى است .
براى مراقبت و از بين بردن ميخچه و زگيل (كف پا و غيره ) و كيست هاى كوچك از سير استفاده مى كنند. بدين ترتيب كه سير پوست كنده را بر روى ميخچه يا كيست مى مالند و اين كار را چندين بار در روز تكرار مى كنند و پس از خاتمه كار، درمان را با استفاده از يك مشمع كوچك (42) تكميل مى نمايند.
در مورد زگيل ، سير را حلقه وار به اندازه قسمت شاخى زگيل بريده و روى آن مى گذارند و يا پانسمان مى گذارند و يا پانسمان مى كنند بطوريكه بخوبى روى زگيل بچسبد. اين كار را روزى دو مرتبه صبح و شب تكرار كرده و پانسمان را عوض مى نمايند.
گانگليونهاى محتقن را با مخلوطى از سير پوست كنده و روغن زيتون ماساژ مى دهند. در مورد كريهائى كه منشا روماتيسمى داشته باشد هر شب تامپون پنبه اى را از عصاره سيرى كه تازه بدست آمده باشد آغشته نموده در گوش بيمار مى گذارند. كسانى كه از دندان درد شكايت داريد يا از گوش درد مى نالند يك حبه سير را تنزيب نازكى پيچيده در گوش ‍ مى گذارند تا بتوانند در موقع لزوم به كمك تنزيب آن را خارج كنند. در كرمخوردگى دندان سير پوست كنده را در داخل كرمخوردگى بگذارند. در اين موارد احتياجى به مراجعه دندان پزشك نخواهد بود.
همچنين سير كمك خوبى در درمان مبتلايان به روماتيسم و نقرس ‍ مى باشد. بدين ترتيب كه قسمتهاى دردناك را با مخلوطى از روغن زيتون كافورى و سير(نسبت دو قسمت روغن كافورى و يك قسمت سير) بخوبى ماساژ دهند. ماساژ ستون مهره ها با مخلوط فوق قدرت و نيرو به بدن بخشيده شخص را مستعد انجام هر كار مى كند. بيمارى جرب را نيز مى توان با همين مخلوط درمان نمود. در اين وقت بجاى روغن از آب مخصوص (43) استفاده مى كنند.
جلبكها(44)
بعضى از جلبكها از قبيل آگاراگار ماكول و خوردنى هستند كه در گياهخوارى مى توان از آنها استفاده نمود. با اين گونه گياهها مى توان ژله و آش تهيه نمود. همچنين با اضافه كردن به آبگوشت بقولات ، آب ميوه جات ، شير وغيره ... به مقدار دو تا ده گرم در ليتر آگاراگارو 30 تا 50 گرم كاراگاهن (45) غذائى فراهم ساخت .
كاراگاهن را مى توان به صورت خام در سالاد استفاده نمود. همچنين آنرا بسيار خرد كرده در آبگوشت بقولات يا آش بريزند يا آنكه بصورت خام همراه با بعضى سبزيجات ديگر مصرف كنند(به مقدار يك قاشق مربا خورى براى هر نفر) كه در موارد ورم روده ، يبوست هاى سبك و عفونت روده بسيار مفيد و داروى گرانبهائى محسوب مى شود.
از آنجا كه جلبك سرشار از يد و برم مى باشد در نارسائى و بى نظمى كار غدد تجويز و تجويز و توصيه مى شود. همچنين در اختلالات عمل اعصاب . بعلاوه در درمان عفونتهاى ريوى بسيار مؤ ثر مى باشد. براى اين كار از جوشانده آنها مى توان استفاده نمود و هر چند ساعت يك فنجان از آن را نوشيد. براى تهيه جوشانده مقدارى از آنرا به مدت ده دقيقه مى جوشانند. مى توان يك گياه مفيد ديگرى مانند پونه به آن اضافه نموده مقدارى عسل يا قند نيشكر نيز به آن بيفزايند.
زالزالك (46)
اين ميوه رابه سبب وجود خاصيت قابض بودن بخوبى مى شناسند و بدين جهت در درمان اسهال و اسهال خونى و بعضى خونريزيها بكار مى برند.
زالزالك حاوى مازو، پكتين ، كلسيم ، اسيد ماليك مى باشد. مسلولين و مبتلايان به كم خونى مى توانند از آن كمك بگيرند. همچنين است در درمان روماتيسمى ها و مبتلايان به ورم روده .
بادام
بادام بر دو نوع است بادام شيرين و بادام تلخ . آنچه كه ما در اينجا درباره اش صحبت مى كنيم بادام شيرين است كه از لحاظ تغذيه حائز اهميت بسيار است در صورتيكه بادام تلخ بيشتر به مصرف استعمال خارجى رسيده و اساس اغلب روغنهاى ماليدنى را تشكيل مى دهد.
بادام شيرين از زمانهاى قديم مورد توجه پزشكان و دانشمندان و بالاخره عموم مردم قرار گرفته است . زيرا كه مصرف غذائى يا دوائى داشته و دارد. پزشكان قديمى اين ميوه را به عنوان نرم كننده گلو، مسكن سوزش و دردهاى مجارى ادرار، مقوى معده و سينه و پاك كننده روده ها مى شناختند.
يكى از تذكره نويسان مى گويد رازى اين ميوه را به عنوان رشد دهنده مغز و نخاع و موجب بهبود حال عمومى و چاقى مى دانسته است . يكى از دانشمندان (47) مصرف بادام را به عنوان دسر بسيار مفيد تشخيص ‍ داده و خوردن آنرابدين ترتيب تاكيد كرده ومعتقد است كه ((باعث ازدياد قوه ديد و راحتى تنفس و پاك كردن مجارى تنفسى و تكامل ساختمان مغز و نخاع گرديده و علاوه بر آن ايجاد خواب راحت نموده و مجارى ادرارى را پاك مى كند.))
مصنفين جديد درمورد فوائد اين ميوه بسيار مفيد و ارزنده كمتر داد سخن داده اند ليكن در عين حال درباره خواص آن ارزش زيادى قائل و معتقدند كه ((بادام سرشار از ويتامين هاى آ و ب ، قند، املاح ، چربى ، صمغ ، روغن مايع ، آلبومين بوده و بعلاوه حاوى يك مخمر بسيار ارزشمند دياستازى است . همچنين حاوى مواد آهكى و مقادير زيادى فسفر مى باشد كه علت عمل تقويتى اين ميوه را بر روى دستگاه عصبى بخوبى و بويژه مغز بخوبى توجيه مى كند.))
در حالى كه بادام به حالت سبز و تازه حاوى هشتاد و هشت درصد آب است در حالت خشكى بيش از 4/4 درصد آب ندارد. بقيه آب آن به مواد چربى تبديل گرديده است (چربى از 19/2 درصد به 20/54 درصد رسيده و مواد از ته از 67/5 درصد به 10/18 درصد). بنابراين بادام خشك به مراتب مغذى تر از بادام تازه است اين ميوه يك غذاى بسيار گرانبهائى از لحاظ تثبيت كلسيم بر روى بافتهاى بدن محسوب مى شود كه بخصوص براى تقويت مادران آينده توصيه مى شود كه هم براى مادر و هم براى جنين بسيار مفيد است .
مقدار مصرف روزانه آن بين شش تا بيست بادام در نوسان است كه مى توان آنرا تنها يا همراه با انجير يا عسل بجوند. از خوردن زياد بادام بايستى اجتناب نمود كه ممكن است اثر معكوس ببخشد. از بادام شيرين روغنى مى گيرند كه يك مسهل ملايم مى باشد و هر شخص بالغ بر شصت گرم آنرا مى تواند يكجا سر بكشد.درمورد كودكان مقدار آن بر حسب سن و جثه فرق مى كند. اگر بخواهند اثر ملين داشته باشد فقط 30 گرم آن كفايت مى كند كه صبح ناشتا ميل مى شود. روغن بادام را در مواقعى كه برونشها تحريك يا محتقن شده باشد مصرف مى كنند. دكتر برتوله (48) خاطر نشان مى سازد كه ديوسكوريد(49) روغن بادام را به عنوان نرم كننده و دافع سنگ مثانه تجويز مى كرده است .
به صورت استعمال خارجى نيز روغن بادام داروى ارزشمندى بشمار مى رود. همانطور كه روغن بادام داراى اثر مفيدى بر روى روده هاست استعمال خارجى و مالش آن در ناحيه پائين شكم صبح و عصر نيز توصيه مى شود.
كمتر كسى از اثر تسكين دهنده روغن بادام بصورت ماليدنى بر روى اكزما و رفع خارش و حصول بهبود آن ممكن بى اطلاع بوده باشد. بالعكس اثر تسكين دهنده در برابر درد گوش و نرم كردن پرده صماخ ، روغن بادام را اغلب اشخاص مطلع نيستند. براى اين كار نصف قاشق مربا خورى روغن بادام را شب ها موقع خواب در گوش مى چكانند. البته فقط يكبار در هفته .
روغن بادام بافتهاى پوست متورم را نرم كرده بخصوص از پوسته پوسته شدن بعد از بهبود بيماريهائى مانند مخملك جلوگيرى مى كند.
براى رفع ترك پوست روغن بادام را به مقدار مساوى با كره كاكائو مخلوط كرده و در حمام مارى حرارت داده خوب بسايند و مخلوط كنند. در اين موقع پمادى به دست مى آيد كه مى توان براى از بين بردن ترك پوست استفاده نمود.
هرگاه مخلوطى از يك تخم مرغ با مقدارى روغن بادام را كه بخوبى زده شده باشد بر روى بواسير متورم بگذارند موجب تسكين درد و رفع تورم آن خواهد شد. حال مجددا به ميوه بادام برگرديم . بادام به سبب دارا بودن خاصيت اختلاط و امتزاج ، هرگاه با جوشانده اى از غلات (مثلا فرنى گندم كوبيده ) مخلوط و ممزوج و پخته شود. باعث ((برآمدن )) و ((قابل هضم شدن )) آن گرديده و فسفر موجود در آن را بر روى كلسيم تثبيت مى كند. بادام نه فقط خواص مغذى بودن خود را بر روى ارگانيسم به منصه ظهور مى رساند بلكه ساير مواد غذائى ديگر را نيز مشمول خواص خود مى نمايد. بطور خلاصه بايد گفت بادام داراى كيفيت هاى واقعا مفيد و طبيعى مى باشد
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
  




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: