2012/07/27, 10:36 PM
سروش جان منظروت و از اینکه مریضیم بهم یاد آوری میکنه مهلتی نیست نمیدونم چیه ؟
ولی باید بدونی که چه مریضی باشه چه نباشه از همیشه فرصت برای لذت بردن زیاده
از طرفی هم نباید تک تک این ثانیه ها رو از دست بدیم
شما که آثار ادبی زیادی خوندی حتما آقای کامو رو که آواتار بنده هست میشناسی که میگه :
دیروز و فردا دست به یکی کردند. دیروز با خاطراتش و فردا با وعده هایش. وقتی چشم گشودم امروز گذشته بود.
ولی باید بدونی که چه مریضی باشه چه نباشه از همیشه فرصت برای لذت بردن زیاده
از طرفی هم نباید تک تک این ثانیه ها رو از دست بدیم
شما که آثار ادبی زیادی خوندی حتما آقای کامو رو که آواتار بنده هست میشناسی که میگه :
دیروز و فردا دست به یکی کردند. دیروز با خاطراتش و فردا با وعده هایش. وقتی چشم گشودم امروز گذشته بود.
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2