[رامنا]

من یه نفر میشناسم تو کار طب سنتی که برو و بیایی داره واسه خودش. یکی از اعتقادات جالب این بشر اینه که "از دیدگاه طب سنتی" ویروس اصلا وجود خارجی نداره!!! بعد اگه چشات از تعجب از حدقه بزنه بیرون شروع میکنه به توضیح دلایلش که همگی کاملا بیربطه ولی خب با همین دلایل خیلی ها رو میتونه قانع کنه... بعد اگه بهش گیر بدی که آقا جان قضیه اینجوری نیست و بفهمه که یه چیزایی حالیته یهو با یه توضیح جالب یه کاری میکنه که دیگه جرات نکنی دهنتو باز کنی و این توضیح نهاییه کلیه تئوری ها و درمانهاشه:
" از دیدگاه طب سنتی اینجوریه, توی کتاب فلان این مساله اومده و بهش تاکید شده,..." اغلب هم به کتابها و افرادی اشاره میکنه که واسه ما مقدسن... حالا ما هم که اون کتابها رو نخوندیم هرچی بگه میگیم چشم... . یه بارم که قاطی کرد گفت من اصلا علم رو قبول ندارم!!!
این آدم یه بار واسه یه نفر که مشکل انسداد روده به علت سرطان داشت دو سه پارچ شربت سکنجبین روزانه تجویز کرد که اگه علما و جراحان به داد یارو نمیرسیدن و همچنان به سکنجبین خوردن ادامه داده بود احتمالا الان در بین ما نبود.
یه ننه لعیا هم هست که از سرتاسر ایران میرن پیشش واسه مشکلات ارتوپدی. قولنج میشکونه! میگن دستش شفاست. ارتوپدهای اطراف دیدن مریضهایی رو که باعث فلج شدنشون شده ولی جالبه که این مریضها اعتقاد دارن که چون دیر رفتن پیش ننه اینجور شدن و حسرت میخورن که کاش زودتر رفته بودیم.

اینجوریه دیگه... چه میشه کرد