[ساناز66]

ولی من حرفتو قبول ندارم کوه درد

اگهخ عشق باشه اگه دوست داشتن باشه بیماری مهم نیست

[همراز]

این دروغه کسی به خاطر عشقو عاشقی بخواد با یه بیمار ازدواج بکنه مگر به خاطر منافع دیگری که براش داشته باشه ما خودمونم که بیماریم خودمونو قبول نداریم چطور ممکنه که ادم سالم قبول داشته باشه(البته ببخشید که کمی روک گفتم)

منم با نظر کوه درد موافقم. اگه یه نظر سنجی بشه میبینید که بیشتر بچه هایی که ام اس دارند حتی 2 تا کیس خوش خیم که از هیچ لحاظ(مالی و جسمی هم مشکل نداشته باشن) هم حاضر نیستند با هم ازدواج کنند. چه طور انتظار میره که یه فرد سالم حاضر به ازدواج با یه بیمار ام اس اون هم با این پیش زمینه ذهنی بد در جامعه بشه.

واما نظر خودم، نمیگم اره چون دروغه. مگر اینکه کاملا برام مشکلش رو توضیح میداد و من رو نسبت به این مسئله روشن میکرد.
(البته اینها همه در صورتی است که بحث عشق و عاشقی رو از اون فاکتور بگیریم.وگرنه دوست داشتن بیشتر از اینها ارزش داره..)

[مریییم]

باید تو موقعیتش قرار بگیرم تا بدونم چه تصمیمی باید بگیرم
عشق و دوست داشتن هم برا چند سال اول زندگی هست

[تندیس]

اگه دوسش داشتم چراکه نه

[ehsan 10054]

تاگی یه چیز یاد گرفتم 1-+1-=2-
شاید اشتباه میکنم
ولی ازدواج نمیکردم
سخت هست

[همسر یک قهرمان]

زندگی زیر یک سقف خیلی پیچیده است، اصلاً قابل مقایسه با هیچ دورانی نیست
الان که یکسال از ازدواجمون و 10 سال از آشنایمون میگذره فهمیدم
اگر عشق و دوست داشتن باشه تحمل شرایط خیلی راحت میشه ولی خیلی چیزها عادی و نرمال نیست
خب ما تو دوران نامزدی متوجه بیماری همسرم شدیم، من خودم رو برای همه شرایط آماده کرده بودم، ولی وقتی میری تو بطن اتفاق تازه میفهمی چه چیزهایی رو پذیرفتی، پشیمان نیستم، 100 بار هم برگردم عقب انتخابم عوض نمیشه با علم به همه موضوعات الانم... ساده نیست ... خانم ها راحت تر بیماری همسرشون رو میپذیرند تا آقایون
مطمئنم اگر جای من و همسرم عوض میشد نهایت یکسال دوام میاورد، تازه منهای دخالتهای خانواده اش، فرض بر اینکه خانواده اش می پذیرفتند با من ازدواج کنه
اعتراف میکنم قبلاً که میشنیدم کسی همسرش رو به خاطر بیماری رها کرده سرزنشش میکردم ولی حالا خودم گاهی حس میکنم بعضی چیزها تحملش چقدر سخته
مادرم سرطان داره، پدرم بعد از 50 سال زندگی که مامانم زحمت خودش و بچه هاش رو کشیده تحمل مریضی مامانم رو نداره

[s.omid]

سلام همسر یک قهرمان: منم یک همسر قهرمان دارم البته عوارض بیماری ام اس من فعلا خیلی شدید نیست ولی با توجه به مشغله کاری من همسر عزیزم دنبال داروهام میره (سینووکس) حتی خودش برام تزریق میکنه . جدیدا هم مشکل خیلی حاد ریه برام پیش اومده تا جائی که دکترا مشکوک به سرطان هستن ولی من آرامش عجیبی دارم که این آرامشو اول از توکل به خدا و دوم از همسر وفادار و مهربونم دارم. ضمنا از همه دوستای خوبم میخوام که منودعا کنن.

[غفاري]

این دروغه کسی به خاطر عشقو عاشقی بخواد با یه بیمار ازدواج بکنه مگر به خاطر منافع دیگری که براش داشته باشه ما خودمونم که بیماریم خودمونو قبول نداریم چطور ممکنه که ادم سالم قبول داشته باشه(البته ببخشید که کمی روک گفتم)

يعني اينكه يه آدم سالم منو با ام اس قبول داره به منافع ديگه اي فكر ميكنه؟؟؟
يعني همش ادا اطواره؟؟؟؟؟؟

[rey123]

این دروغه کسی به خاطر عشقو عاشقی بخواد با یه بیمار ازدواج بکنه مگر به خاطر منافع دیگری که براش داشته باشه ما خودمونم که بیماریم خودمونو قبول نداریم چطور ممکنه که ادم سالم قبول داشته باشه(البته ببخشید که کمی روک گفتم)

این اصلا دورغ نیست مگه همسرهای ما اگه دارن با ما زندگی می کنن اونم با این شرایط که همیشه یه پامون تو مطب دکتره و باید تزریق انجام بدیم دنبال داروهامونن و برایمون وقت می ذارن به خاطر منافعشونه؟؟؟؟
والا من که یه آدم معمولی از لحاظ مالیم، تازه یه وقتایی تحمل رفتارام سخت میشه. ولی خداروشکر دارم با همسرم زندگی می کنم.

[ehsan 10054]

تازگی فهمید م دنیا دو روزه پس چرا باید ازدواج کرد نه