2012/01/26, 02:24 PM
منم اولش دوست نداشتم که کسی بدونه اما الان واسم شرایط فرق میکنه ولی بازم نمیدونم چه طوری بگم پدر و مادرم میدونن ولی خواهر و برادرم نمیدونن اما یه خاطره خوب دارم خواهر یکی از دوستام تازه فهمیده بود که ام اس داره و من کلی تونستم کمکش کنم که از ترسی که تو وجودشه کم شه و براش از وضعیت خودم و ام اس گفتم و خیلی خوشحالم که حتی یه کم هم که شده تونستم کمکش کنم .ام اس چیز وحشتناکی نیست که بخوام پنهونش کنم و واقعا تصمیم جدی دارم که بهشون بگم