«ميزگرد تغذيه»
«ميزگرد تغذيه» درباره روند کاهش وزن منصوره شريفي
با حضور
دکتر محمدرضا وفا متخصص تغذيه و رژيم درماني،
دکتر مسعود کيمياگر متخصص تغذيه و رژيم درماني،
دکتر فرهاد عصارزادگان متخصص مغز و اعصاب
و دکتر پروين ناظمي روانشناس
اينبار منصوره شريفي معلم اسبق پايه چهارم دبستان و معاون پرورشي امروز به هفتهنامه سلامت آمدند تا در ميزگردي که درباره روند کاهش وزنشان ترتيب داديم، شرکت کنند. اين خانم با نشاط 41 ساله 159 سانتيمتر قد دارند و 10 سال است که به بيماري اماس مبتلا هستند و بعد از ابتلا به اين بيماري دچار افزايش وزن شدهاند...
روزي که خواستند وزن کم کنند، 70 کيلوگرم بودهاند و اخيرا توانستهاند طي 2 ماه، 6 کيلوگرم از وزنشان را پايين بياورند. در ادامه نظر متخصصان سلامت را درباره وضعيت ايشان ميخوانيد.
خانم منصوره شريفي که در طول 2 ماه 6 کيلوگرم وزن کم کرده، ميگويد:
داروهـاي ام.اس وزنـم را بـالا بـرد
سلامت: خانم شريفي! چه کسي به شما توصيه کرد که علاوه بر متخصص مغز و اعصاب به متخصص تغذيه هم مراجعه کنيد؟
در چند سال اخير، مرتب دچار حملات اماس ميشدم. به نظر ميرسيد که اين حملات ناشي از افزايش مداوم وزنم هستند. من تحت نظر يک متخصص روانکاو هم بودم و وقتي موضوع را با ايشان در ميان گذاشتم، توصيه کردند وزنم را کم کنم و بعد به دکتر کيمياگر مراجعه کردم.
سلامت: مگر وزنتان ثابت نبود؟
ابتدا وزنم 56 کيلوگرم بود اما بعد از مدتي ناگهان به وزن 66کيلوگرم رسيدم و نهايتا هم ماه گذشته 70 کيلوگرم شدم.
سلامت: بگذاريد به گذشته برگرديم؛ چه شد که متوجه شديد اماس داريد؟
10 سال پيش، يک روز صبح بيدار شدم و متوجه شدم که پاي چپم مشکل پيدا کرده و اصلا قادر به راه رفتن نيستم. در مسير خانه تا مدرسه چند بار زمين خوردم. به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کردم و ايشان دستور دادند که بستري شوم.
سلامت: بعد چه شد؟
در 10 روزي که بيمارستان بودم، داروهاي تزريقي دريافت ميکردم، مرخص که شدم ديگر مشکلي نداشتم البته متخصص معالجم گفتند 2 ماه بعد هم براي معاينه نزدشان بروم تا ببيند بيماريام فروکش کرده يا خير و خوشبختانه مشکلي نداشتم.
سلامت: در حمله بعدي چه مشکلي برايتان پيش آمد؟
لکنت زبان پيدا کرده بودم و بيناييام هم تحت تاثير حمله قرار گرفته بود. با اين حال متخصص معالجم توصيه کرده بودند که به هر آن چه سفيد است کمتر نگاه کنم مثلا آسمان يا حتي خطکشي خيابان. من هم سعي کردم بيناييام را کمتر تحريک کنم و به همين دليل معمولا در خانه بودم.
سلامت: آيا بيماري باعث شد شغل خود را رها کنيد؟
متخصص معالجم مدام توصيه ميکردند که به فعاليت خود در مدرسه ادامه دهم زيرا ماندنم در منزل مشکلم را حادتر ميکند. در حملههاي بعدي که واکنش بدنم شديدتر بود و مجبور بودم مدتي غيبت داشته باشم، احساس کردم اين وضعيت براي مدير مدرسه و شاگردانم دشوار است. به همين دليل از ايشان خواستم برايم گواهي استعلاجي بنويسند بنابراين 4 ماه سر کار نرفتم.
سلامت: آيا در بستگانتان هم فرد مبتلا به اماس داريد؟
7 سال بعد از ابتلاي من به بيماري اماس فرزند 39 ساله يکي از خواهرانم و پارسال فرزند 24 ساله خواهر ديگرم به اين بيماري مبتلا شدند.
سلامت: از لحاظ پيشرفت بيماري، وضعيت شما و خواهرزادههايتان چگونه است؟
بيماري هر 3 ما از نوع خوشخيم يعني عودکننده-فروکشکننده است. البته بيماري خواهرزادههايم روي بيناييشان تاثير گذاشته است.
سلامت: بعضي از افراد با ابتلا به اين بيماري تصور ميکنند دنيا به آخر رسيده، روحيهتان چطور است؟
من با بيماريام خيلي راحت کنار آمدم و پزشکم هميشه ميگويد که يکي از بهترين بيمارانش هستم. در مواقعي هم که دچار حمله ميشوم، خودم سعي ميکنم با آن کنار بيايم.
سلامت: برويم سر موضوع اصلي صحبتمان. چرا اضافه وزن پيدا کرديد؟
در اولين حمله، 56 کيلوگرم وزن داشتم اما داروهاي تزريقي باعث شدند وزنم بالا برود، متخصص معالج دارويم را تغيير دادند و کمي وزنم کمتر شد. سال 89 بود که دوباره دارويم را تغيير دادند، اين بار وزنم با شدت بيشتري شروع به افزايش کرد. در اين زمان تنگي نفس پيدا کرده بودم و حتي نميتوانستم از پلهها بالا بروم.
سلامت: اشتهايتان هم تغيير کرده بود؟
بله، ولع پيدا کرده بودم خصوصا درباره شيريني. مثلا يك کيلو شيريني را از صبح تا عصر تمام ميکردم.
سلامت: برنامه غذاييتان را در اين 10 سال توضيح ميدهيد؟
صبحها مقدار زيادي عسل يا مربا، کره، نصف نان بربري، چاي و شکر فراوان ميخوردم. براي ميانوعده چون در مدرسه بودم فقط چاي مينوشيدم، ناهار2 بشقاب برنج، عصرانه مقدار زيادي ميوه (گاهي 2 عدد پرتقال با هم)، شام را هم مفصل مي?خوردم و تنقلات را مرتب مصرف ميکردم. اواخر سعي کرده بودم وعده شام را سبکتر کنم اما فايدهاي نداشت زيرا نيمهشب مجددا براي غذاخوردن بيدار ميشدم.
سلامت: دکتر کيمياگر چه توصيههايي به شما کردند؟
گفتند که به طورعجيبي زياد غذا ميخورم و اگر اين طور ادامه بدهم سلامتم به خطر ميافتد. ايشان گفتند که رژيم کاهش وزني برايم تنظيم ميکنند اما سرعت کاهش وزنم را کم در نظر ميگيرند زيرا کاهش وزن ناگهاني باعث عود حملات اماس ميشود.
سلامت: با آن حجم غذايي که ميخورديد، اين رژيم برايتان دشوار و کسلکننده نبود؟
نه! من براي کاهش وزنم خيلي اراده و اميد دارم و دريافت رژيم از دکتر کيمياگر بسيار خوشحالم کرد به طوري که از همان روز اول رژيم را آغاز کردم.
سلامت: از اين برنامه غذايي برايمان بگوييد.
براي صبحانه و ميانوعده يک کف دست نان و نصف قوطي کبريت پنير درنظر گرفتهاند. در مراجعه اول گفته بودند کره نخورم اما اين بار مصرف مقدار کمي کره را توصيه کردهاند. ناهار 6 قاشق برنج و تکهاي گوشت، تکهاي مرغ يا کوکو. روزانه 3 سهم ميوه و شبها 2 واحد نان يا يک کفگير برنج و 3 سهم گوشت دارم. البته مصرف سبزي?ها در رژيمم نامحدود است و من هم در هر وعده غذايي از اين گروه استفاده ميكنم.
سلامت: حالا که حجم غذايتان در مقايسه با قبل از شروع رژيم اين قدر کم شده احساس ضعف و بيحالي نميکنيد؟
اگر با همان رويه به خوردن ادامه ميدادم به نظرم تا 2 سال ديگر وزنم به بالاي 90 کيلوگرم ميرسيد. مشکل را همان 3-2 روز اول داشتم اما با توکل به خدا و اراده توانستم بر حالتهاي منفي خودم غلبه کنم مثلا بعد از اتمام غذاي مجازم از سر ميز غذا بلند ميشوم و اصلا طرف تنقلاتي که هميشه دوست داشتم، نميروم. من عاشق شيريني، شکلات و بستني بودم که الان يك ماه است به اين خوراکيها لب نزده?ام.
سلامت: دکتر کيمياگر برايتان فعاليت بدني تجويز نکردهاند؟
30-15دقيقه دوچرخه، طنابزدن يا پيادهروي تجويز کردهاند اما من در انجام تمرين بدني تنبلم. دکتر کيمياگر گفتهاند اگر اين تمرينها را انجام دهم راحتتر وزن کم ميکنم بنابراين هفتهاي 3 بار شناکردن را شروع کردهام.
نگاه اول
نظر دکتر محمدرضا وفا متخصص تغذيه درباره «سوژه ميزگرد»
بـخـورنـخـورهـاي ام.اس
سلامت: آقاي دکتر! از ديدگاه علم تغذيه مهمترين وظيفه خانم شريفي چيست؟
خانم شريفي قبل از هرچيز بايد حفظ و تقويت بافت عضلانياش را جدي بگيرد زيرا در اين بيماري هم حجم و وزن توده عضلاني مهم است هم قدرت و عملکرد بافت ماهيچهاي. بر اين اساس بيمار مبتلا به اماس بهتر است با مراجعه به متخصص تغذيه برنامه غذايي حامي اين اصل را دريافت کند.
سلامت: درباره کم و کيف گروههاي غذايي تشکيلدهنده رژيم اين بيمار چه نظري داريد؟
ايشان بايد تمامي گروههاي غذايي را در برنامه روزانه خود داشته باشند اما از هر گروه به ميزان مناسب و مشخص. زيرا هرکدام از خوراکيها ممکن است در فرد به خصوصي واكنش ايجاد کنند.
سلامت: خانم شريفي بايد در رژيم خود به چه نکاتي توجه کنند؟
توصيه ميکنم تمام خوراکيها را به صورت تازه مصرف کنند و به مقدار کافي آب و مايعات بنوشند. در ضمن، پرهيز از غذاهاي آماده در افراد مبتلا به اماس بسيار بااهميت است. غذاهاي تند و تيز و پرادويه يا سرشار از پروتئين هم برايشان مناسب نيست. مقدار بيش از حد خوراکيهاي شور يا شيرين هم به ايشان توصيه نميشود.
سلامت: خانم شريفي از تاثير تعويض دارويشان بر اشتها و وزنشان گفتند. نظر شما در اين باره چيست؟
يکي از عموميترين انواع دارويي که براي بيماران اماس تجويز ميشود، داروي کورتون است. اين دارو باعث افزايش اشتها و وزن بيمار ميشود. خانم شريفي بايد مراقب وزن خود باشند و خوب بود همان موقع که وزنشان افزايش پيدا كرد، به همکار عزيزمان، دکتر کيمياگر مراجعه ميکردند زيرا اضافه وزن ناگهاني براي اين بيماران خطرناک است؛ اين روند با افزايش نسبت بافت چربي به بافت عضلاني باعث کاهش ميزان و عملکرد بافت مفيد و پراهميت ماهيچه ميشود که همانطور که در ابتدا عرض کردم بافت عضلاني براي بيمار اماس اهميت بسيار زيادي دارد.
سلامت: اقدام شما متخصصان تغذيه براي مقابله با اثر داروي اين بيماران پر اشتها چيست؟
ميشود با افزايش تعداد وعدهها و ميان وعدههاي غذايي و همچنين گنجاندن ميزان بيشتر ميوه و سبزي در برنامه غذاييشان حجم غذاي مصرفيشان را افزايش داد. به اين ترتيب تراکم نامناسب کالري مصرفي سبب افزايش وزنشان نميشد. تاکيد ميکنم به هيچوجه به طور ناگهاني وزن خود را پايين نياورند زيرا اين اقدام علاوه بر بافت چربي سبب تحليل قابل توجه بافت عضلات ميشود.
سلامت: آيا لازم است ايشان از مکملي هم استفاده کنند؟
ايشان بهتر است توصيههاي دکتر کيمياگر را به درستي اجرا کنند تا دچار کمبود ريز مغذي نشوند زيرا بر هم خوردن تعادل مواد معدني و ويتامينها برايشان خوب نيست و ممکن است باعث آسيب بافت عصبي و بروز حملات اماس شود اما در مورد اينکه نياز به مکمل دارند يا خير پزشک و متخصص تغذيه با بررسيهاي آزمايشگاهي ميتوانند در اينباره نظر دهند.
سلامت: آيا استفاده از مواد چربيسوز را به ايشان توصيه ميکنيد؟
ممكن است بهطور کلي مواد چربيسوز در کوتاه مدت به روند کاهش وزن فرد کمک کنند اما يادمان باشد که هيچ داروي کاهش وزني معجزه نميکند؛ کاهش وزن و تناسب اندام تنها با اصلاح سبک زندگي ميسر است. اگر فرد بتواند روند تغذيهاي و عادتهاي خود را به الگوهاي سالم تغيير دهد، متخصص تغذيه با توجه به رهنمونهاي علمي ممکن است برخي از انواع استاندارد اين داروها را- داروهاي لاغري نامناسب عوارض جبرانناپذيري براي بيمار اماس دارند- به صورت کمکي براي بيمار تجويز کند.
سلامت: خانم شريفي به شدت پرخور شده بوده?اند اما خودشان ميگويند به محض دريافت رژيم از دکتر کيمياگر آن را اجرا کرده?اند بدون اينکه احساس ضعفي داشته باشند به نظر شما بدن ايشان چطور با شرايط جديد کنار آمده است؟
خانم شريفي خودشان اعتراف کردهاند که اين رژيم برايشان مناسب بوده و مشخص است که دکتر کيمياگر رژيم بسيار علمي و مناسبي برايشان تدوين کردهاند و خود خانم شريفي هم دستورات رژيم را به درستي اجرا کردهاند و دچار ضعف و بيحالي نشدهاند. بهترين روش مقابله با حالت ضعف در رژيمهاي کاهش وزن استفاده بهينه از گروه ميوه و سبزيها در وعدهها و ميان وعدههاي غذايي است. دومين نکته رفتار فرد هنگام غذا خوردن است. شخصي که در حال کاهش وزن است بايد ياد بگيرد غذا را با طمانينه و آرامش ميل کند و آن را خوب بجود.
سلامت: آيا علم تغذيه روشي را براي کاهش اثرات سوءداروي کورتون در بدن پيشنهاد کرده است؟
نه چندان، اما يکي از عوارض داروي کورتون تاثير آن بر دفع کلسيم بدن است. بنابراين ممکن است پزشک با توجه به دوره کورتون درماني براي بيمارش مصرف مکملهايي از قبيل کلسيم و ويتامينD را تجويز کند.
نگاه دوم
پاهاي ايشان تحمل وزن اضافهشان را نداشتند
دکتر مسعود کيمياگر/ متخصص تغذيه و رژيم درماني، استاد انستيتو تحقيقات تغذيه کشور و دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي
خانم منصوره شريفي خردادماه امسال به من مراجعه کردند. ايشان مدعي بودند که با وجود بيماري 10 ساله اماس از 2 سال پيش دچار افزايش وزن شدهاند. ما در کلينيک، وزن ايدهآل ايشان را 57 کيلوگرم در نظر گرفتيم. برايشان رژيمي تدوين کرديم که وضعيت جسمي خاصشان در آن لحاظ شده است. براي پيشگيري از تحليل عضلاني روزانه 1440کيلوکالري ماده غذايي به بدنشان رسانديم و خوشبختانه در مراجعه بعدي ديديم طي 1 ماه، 5/3 کيلوگرم وزن کم کردهاند و از شرايطشان هم راضي هستند. خوشحالم که امروز ايشان به هفتهنامه سلامت آمدهاند تا روند کاهش وزنشان را بررسي کنيم. خانم شريفي به تاثير وزنشان بر کميت و کيفيت حملات اشاره کردند. همان طور که دکتر عصارزادگان گفتند نميتوان ميزان وزن را عامل بازگشت حملات دانست اما از ديدگاه تخصص خودم، بايد عرض کنم تحمل آن مقدار وزن اوليه براي پاهاي ايشان نامناسب بوده است زيرا اين خانم کمي هم مشکل حرکتي داشتهاند.
به طور کلي يک رژيم غذايي خوب و موثر، رژيمي است که تمامي گروههاي غذايي را در خود جاي داده باشد از جمله پروتئينها براي رشد و ترميم بافتهاي بدن، کربوهيدراتها براي تامين انرژي، چربيها براي جذب ويتامينها و اسيدهاي چرب ضروري، فيبرها براي هضم و جذب بهينه غذا، ويتامينها و موادمعدني براي کارکرد بهتر واکنشهاي بدن و مايعات براي انتقال مواد مغذي و انجام واکنشهاي شيميايي. البته خانم شريفي و تمامي بيماران اماس بايد در مصرف چربيها دقت كنند و فقط چربيهاي سالم را آن هم به مقدار مشخص -يعني حداکثر 30 گرم -ميل کنند. اين نکته را هم بگويم که ممکن است در اثر بيماري اماس فرد مبتلا به يبوست شود که براي مقابله با اين مشکل بايد مقدار مايعات، ميوه و سبزي را متعادلتر کرد. ويتامينهاي گروه B هم براي بيماران اماس اهميت دارند وفرد نبايد با کمبود آنها مواجه شود.
نگاه سوم
آنچه بايد درباره ام.اس بدانيد
دکتر فرهاد عصارزادگان/ متخصص مغزو اعصاب، استاديار دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي
به دنبال بيماري اماس سيستم ايمني بدن مانند قطاري از مسير خود منحرف ميشود و بهطور اشتباه غلاف سلولهاي عصبي بدن را به عنوان جسم خارجي و مهاجم تلقي ميکند و عليه آن واکنش نشان ميدهد. از آنجا که غلافهاي ميلين سيستم عصبي نقش انتقال پيام را بر عهده دارند، واکنش سيستم ايمني به صورت علايم عصبي در فرد مبتلا به اماس بروز ميکند. در مورد خانم شريفي اين واکنش در پا به صورت ناگهاني ايجاد شده و چند سال بعد ناگهان عصب بيناييشان آسيب ديده است. پيشرفت علم هنوز به آنجا نرسيده که بدانيم چرا علايم اماس ناگهاني بروز ميکنند. برخي شرايط از جمله تب، عفونت،استرس عصبي يا قاعدگي باعث ظهور مجدد يا شدت اين علايم ميشوند. شايد خانم شريفي بپرسند چرا حملات هر بار در نقطهاي متفاوت از بدن ظاهر ميشوند که در پاسخ بايد بگويم اماس بيمارياي است که در زمانهاي مختلف در نقاط متنوع سيستم عصبي بروز ميکند زيرا غلاف ميلين در قسمتهاي مختلفي از مغز و نخاع پراکنده است؛ عصب بينايي، مخ، مخچه، اعصاب اندامها، نخاع و... هر کجا اين غلاف از بين برود، علايم بروز خواهند کرد.
در مورد توصيه متخصص معالج خانم شريفي درباره نگاه نکردن به خطکشي خيابان، در منابع علمي مطلبي ذکر نشده است اما به طور کلي ميتوانيم بگوييم بيمار اماس نبايد به عوامل نوراني، نورهاي فلاشينگ، نور سفيد پررنگ و... نگاه کند. نور سفيد قدرت قابل توجهي دارد که عصب بينايي را به شدت تحريک ميکند و عصب بينايي در بيمار اماس آسيب ديده است و تحمل اين فشار را ندارد و به مرور ضعيف ميشود و مثلا ممکن است تاري موقت ديد پيش بيايد بنابراين به بيماران اماس توصيه ميشود در شرايط تحريککننده که پيشتر ذکر کردم، قرار نگيرند که يکي از آنها نور شديد است.
بيماري اماس چند شکل دارد، برگشتپذير و فرونشيننده، ثانويه و پيشرونده، اوليه و پيشرونده، برگشتپذيرو پيشرونده. در برخي موارد شاهديم که فرم اماس فرونشيننده است و بعد از مدتي به فرم پيشرونده تبديل ميشوند. اين طور که به نظر ميرسد خانم شريفي از روحيه خوب و مثبتي برخوردارند. سير بيماري و روحيه فرد روندي متقابل دارند. تحقيقات نشان دادهاند که اماس نه تنها برخي بيماران را از بيمار بودنشان نااميد ميكند بلکه به صورت فيزيولوژيک هم باعث افسردگيشان ميشود. در مقابل از آنجا که مواد شيميايي محافظتي که در بدن عليه اين بيماري توليد ميشوند، مستقيما به روحيه سالم فرد بستگي دارند روحيه مثبت بيمار تاثير بسزايي در بهبود او دارد. خواهرزادههاي خانم شريفي به اين بيماري مبتلا هستند. شايد ايشان فکر کنند که بيماري اماس ژنتيکي است. در منابع علمي به الگوي انتقال ارثي بيماري اماس اشاره شده است اما نميتوان اين بيماري را صرفا ژنتيکي دانست. درصد ابتلاي بستگان درجه اول فرد مبتلا به اماس به اين بيماري نسبت به جمعيت عمومي بالاتر است اما اين شانس بالاتر را نميتوان با الگوهاي بيماريهاي ژنتيکي تطابق داد. عوامل محيطي در ابتلا به اين بيماري موثرترند. موضوع اصلي اين ميزگرد روند تغذيه خانم شريفي است؛ مورد قابل توجه شرح حال ايشان افزايش اشتهايشان است. اما بيماري اماس باعث افزايش اشتهاي فرد نميشود به جز در مواردي که بيماري ناحيه هيپوتالاموس مغز را مورد حمله قرار دهد که معمولا شايع نيست. به طور شايع برخي داروهاي تجويزي ميتوانند باعث افزايش اشتها، تغيير عادتهاي تغذيهاي و افزايش وزن بيمار شوند. نوع داروي اين خانم در بررسي اين موضوع بسيار تعيينکننده است. کورتون و داروهاي کنترلکننده وضعيت عصبي اين بيماران هم بر اشتها و وزن تاثير مثبتي دارند. ايشان علت تصميمشان به کاهش وزن را نگراني از تاثير وزن بالا بر آغاز حملات ذکر کردند که ميزان وزن جزو عوامل خطر نيست البته رژيمهاي غذايي غير علمي و نامناسب که سبب القاي استرس شوند، حملات بيمار را تشديد ميکنند. به طور کلي رژيم غذايي پر از سبزي و ميوه و بدون چربي و مواد نگهدارنده از قبيل نيترات و نيتريت (که بهوفور در سوسيس و کالباس وجود دارد) و همچنين ورزشهاي هوازي سبک و مناسب براي تناسباندام مثلا ايروبيک، شنا و پيادهروي به بيماران اماس توصيه ميشود اما اين افراد نبايد سراغ تمرينهاي حرفهاي و قهرماني بروند.
نگاه چهارم
نقش روحيه در مبارزه با بيماري
دکتر پروين ناظمي/ روانشناس
از نحوه صحبت خانم شريفي و شرح حالي که به ما دادند، پيداست که روحيهشان بسيار خوب است. روحيه بر تمامي بيماريهاي جسمي اثرگذار است. انگيزه راسخ فرد براي ادامه حيات، نقش بسيار مهمي در روند ارتباط فرد با بيمارياش دارد. دانستن اينکه فرصت زندگي نعمتي اهدايي از پروردگار بزرگ است و بايد از هر ثانيه آن به خوبي بهره برد، حس اميد را در روح فرد ميدواند. بيماري اماس در مقاطع زماني مختلف ممکن است باعث ناتواني جسمي فرد شود. متاسفانه شاهديم بسياري از افراد در اين مواقع تمام دنيا را عليه خود ميبينند، فلسفه زندگي را از ياد ميبرند. بهخاطر بسپاريم که مطابق سنن الهي ما به اين دنيا آمدهايم تا آزمايش شويم و از خود انساني کامل بسازيم و اگر قرار باشد با هر مشکلي زندگي را تمامشده بدانيم هيچگاه به اين مهم نخواهيم رسيد.
خوشحالم که خانم شريفي از اين موهبت برخوردارند و نهتنها وضعيت جسمي خود را پذيرفتهاند بلکه با رفتار شايستهشان انرژي مثبتي را به ديگران هم منتقل ميکنند و اين خصلت ايشان جاي تحسين دارد. به تمامي بيماران اماس توصيه ميکنم که وضعيت خود را بپذيرند و از موقعيتي که در آن قرار دارند وحشت و فرار نکنند. اين افراد به هيچوجه نبايد ارتباطات اجتماعي خود را قطع کنند يا دچار تزلزل در اعتماد به نفس شوند. به جاي خداحافظي با زندگي بايد توصيههاي پزشک را موبهمو اجرا و داروها را درست مصرف کرد و سبک زندگي مناسب با بيماري را پيش گرفت. بايد باور کنيم که همه انسانها نقطه پاياني دارند اما از لحظه وقوع آن خبر ندارند. اصلا قرار نيست با ابتلا به بيماريهايي که نام آنها هراسبرانگيز است زندگي آن فرد به شمارش معکوس بيفتد. چرا مرتب جنبه منفي بيماري را ببينيم؟ بياييم اينطور فکر کنيم که اين وضعيت جسمي نشانهاي از طرف خداست که به او بيشتر توکل کنيم و با نيت خالصانهتري به زندگي ادامه دهيم. متاسفانه بيماري اماس هم مانند سرطان يا عقيمبودن تنها يک کلمه است که مردم ترجيح ميدهند اسمش را نبرند اما کسي به پيشرفتهاي علم در اين زمينهها توجه نميکند. ما بشر هزاره سوم هستيم نه دوران ماقبل تاريخ. به تمام عزيزاني که وضعيتي مشابه خانم شريفي دارند توصيه ميکنم با اطلاع از اين موضوع ببينند چطور ميتوانند در کنار اين وضعيت جسمي بهتر زندگي کنند و زندگي را حق خود بدانند. من بيمار جواني دارم که کمکم با مبتلا به اماس بودنش کنار آمد؛ در دوره کارشناسي ارشد موفق شد و در حال حاضر به فعاليت حرفهاي و اجتماعي خود ميپردازد. بدون اينکه افکار منفي را به ذهنش راه دهد. اين افراد بايد به جاي واکنش عقبنشيني، پويايي را وارد بستر زندگيشان کنند. در پايان هم از تمامي کساني که يکي از آشنايان يا بستگانشان دچار چنين بيماري است ميخواهم با ديد ترحم به او نگاه نکنند زيرا اين نگرش فرد را به شدت آزار ميدهد.
27/6/1390
من گشتم تو سایت این خبر نبود ، اگه بوده و من ندیدم ... حذفش کنید لطفا
«ميزگرد تغذيه» درباره روند کاهش وزن منصوره شريفي
با حضور
دکتر محمدرضا وفا متخصص تغذيه و رژيم درماني،
دکتر مسعود کيمياگر متخصص تغذيه و رژيم درماني،
دکتر فرهاد عصارزادگان متخصص مغز و اعصاب
و دکتر پروين ناظمي روانشناس
اينبار منصوره شريفي معلم اسبق پايه چهارم دبستان و معاون پرورشي امروز به هفتهنامه سلامت آمدند تا در ميزگردي که درباره روند کاهش وزنشان ترتيب داديم، شرکت کنند. اين خانم با نشاط 41 ساله 159 سانتيمتر قد دارند و 10 سال است که به بيماري اماس مبتلا هستند و بعد از ابتلا به اين بيماري دچار افزايش وزن شدهاند...
روزي که خواستند وزن کم کنند، 70 کيلوگرم بودهاند و اخيرا توانستهاند طي 2 ماه، 6 کيلوگرم از وزنشان را پايين بياورند. در ادامه نظر متخصصان سلامت را درباره وضعيت ايشان ميخوانيد.
خانم منصوره شريفي که در طول 2 ماه 6 کيلوگرم وزن کم کرده، ميگويد:
داروهـاي ام.اس وزنـم را بـالا بـرد
سلامت: خانم شريفي! چه کسي به شما توصيه کرد که علاوه بر متخصص مغز و اعصاب به متخصص تغذيه هم مراجعه کنيد؟
در چند سال اخير، مرتب دچار حملات اماس ميشدم. به نظر ميرسيد که اين حملات ناشي از افزايش مداوم وزنم هستند. من تحت نظر يک متخصص روانکاو هم بودم و وقتي موضوع را با ايشان در ميان گذاشتم، توصيه کردند وزنم را کم کنم و بعد به دکتر کيمياگر مراجعه کردم.
سلامت: مگر وزنتان ثابت نبود؟
ابتدا وزنم 56 کيلوگرم بود اما بعد از مدتي ناگهان به وزن 66کيلوگرم رسيدم و نهايتا هم ماه گذشته 70 کيلوگرم شدم.
سلامت: بگذاريد به گذشته برگرديم؛ چه شد که متوجه شديد اماس داريد؟
10 سال پيش، يک روز صبح بيدار شدم و متوجه شدم که پاي چپم مشکل پيدا کرده و اصلا قادر به راه رفتن نيستم. در مسير خانه تا مدرسه چند بار زمين خوردم. به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کردم و ايشان دستور دادند که بستري شوم.
سلامت: بعد چه شد؟
در 10 روزي که بيمارستان بودم، داروهاي تزريقي دريافت ميکردم، مرخص که شدم ديگر مشکلي نداشتم البته متخصص معالجم گفتند 2 ماه بعد هم براي معاينه نزدشان بروم تا ببيند بيماريام فروکش کرده يا خير و خوشبختانه مشکلي نداشتم.
سلامت: در حمله بعدي چه مشکلي برايتان پيش آمد؟
لکنت زبان پيدا کرده بودم و بيناييام هم تحت تاثير حمله قرار گرفته بود. با اين حال متخصص معالجم توصيه کرده بودند که به هر آن چه سفيد است کمتر نگاه کنم مثلا آسمان يا حتي خطکشي خيابان. من هم سعي کردم بيناييام را کمتر تحريک کنم و به همين دليل معمولا در خانه بودم.
سلامت: آيا بيماري باعث شد شغل خود را رها کنيد؟
متخصص معالجم مدام توصيه ميکردند که به فعاليت خود در مدرسه ادامه دهم زيرا ماندنم در منزل مشکلم را حادتر ميکند. در حملههاي بعدي که واکنش بدنم شديدتر بود و مجبور بودم مدتي غيبت داشته باشم، احساس کردم اين وضعيت براي مدير مدرسه و شاگردانم دشوار است. به همين دليل از ايشان خواستم برايم گواهي استعلاجي بنويسند بنابراين 4 ماه سر کار نرفتم.
سلامت: آيا در بستگانتان هم فرد مبتلا به اماس داريد؟
7 سال بعد از ابتلاي من به بيماري اماس فرزند 39 ساله يکي از خواهرانم و پارسال فرزند 24 ساله خواهر ديگرم به اين بيماري مبتلا شدند.
سلامت: از لحاظ پيشرفت بيماري، وضعيت شما و خواهرزادههايتان چگونه است؟
بيماري هر 3 ما از نوع خوشخيم يعني عودکننده-فروکشکننده است. البته بيماري خواهرزادههايم روي بيناييشان تاثير گذاشته است.
سلامت: بعضي از افراد با ابتلا به اين بيماري تصور ميکنند دنيا به آخر رسيده، روحيهتان چطور است؟
من با بيماريام خيلي راحت کنار آمدم و پزشکم هميشه ميگويد که يکي از بهترين بيمارانش هستم. در مواقعي هم که دچار حمله ميشوم، خودم سعي ميکنم با آن کنار بيايم.
سلامت: برويم سر موضوع اصلي صحبتمان. چرا اضافه وزن پيدا کرديد؟
در اولين حمله، 56 کيلوگرم وزن داشتم اما داروهاي تزريقي باعث شدند وزنم بالا برود، متخصص معالج دارويم را تغيير دادند و کمي وزنم کمتر شد. سال 89 بود که دوباره دارويم را تغيير دادند، اين بار وزنم با شدت بيشتري شروع به افزايش کرد. در اين زمان تنگي نفس پيدا کرده بودم و حتي نميتوانستم از پلهها بالا بروم.
سلامت: اشتهايتان هم تغيير کرده بود؟
بله، ولع پيدا کرده بودم خصوصا درباره شيريني. مثلا يك کيلو شيريني را از صبح تا عصر تمام ميکردم.
سلامت: برنامه غذاييتان را در اين 10 سال توضيح ميدهيد؟
صبحها مقدار زيادي عسل يا مربا، کره، نصف نان بربري، چاي و شکر فراوان ميخوردم. براي ميانوعده چون در مدرسه بودم فقط چاي مينوشيدم، ناهار2 بشقاب برنج، عصرانه مقدار زيادي ميوه (گاهي 2 عدد پرتقال با هم)، شام را هم مفصل مي?خوردم و تنقلات را مرتب مصرف ميکردم. اواخر سعي کرده بودم وعده شام را سبکتر کنم اما فايدهاي نداشت زيرا نيمهشب مجددا براي غذاخوردن بيدار ميشدم.
سلامت: دکتر کيمياگر چه توصيههايي به شما کردند؟
گفتند که به طورعجيبي زياد غذا ميخورم و اگر اين طور ادامه بدهم سلامتم به خطر ميافتد. ايشان گفتند که رژيم کاهش وزني برايم تنظيم ميکنند اما سرعت کاهش وزنم را کم در نظر ميگيرند زيرا کاهش وزن ناگهاني باعث عود حملات اماس ميشود.
سلامت: با آن حجم غذايي که ميخورديد، اين رژيم برايتان دشوار و کسلکننده نبود؟
نه! من براي کاهش وزنم خيلي اراده و اميد دارم و دريافت رژيم از دکتر کيمياگر بسيار خوشحالم کرد به طوري که از همان روز اول رژيم را آغاز کردم.
سلامت: از اين برنامه غذايي برايمان بگوييد.
براي صبحانه و ميانوعده يک کف دست نان و نصف قوطي کبريت پنير درنظر گرفتهاند. در مراجعه اول گفته بودند کره نخورم اما اين بار مصرف مقدار کمي کره را توصيه کردهاند. ناهار 6 قاشق برنج و تکهاي گوشت، تکهاي مرغ يا کوکو. روزانه 3 سهم ميوه و شبها 2 واحد نان يا يک کفگير برنج و 3 سهم گوشت دارم. البته مصرف سبزي?ها در رژيمم نامحدود است و من هم در هر وعده غذايي از اين گروه استفاده ميكنم.
سلامت: حالا که حجم غذايتان در مقايسه با قبل از شروع رژيم اين قدر کم شده احساس ضعف و بيحالي نميکنيد؟
اگر با همان رويه به خوردن ادامه ميدادم به نظرم تا 2 سال ديگر وزنم به بالاي 90 کيلوگرم ميرسيد. مشکل را همان 3-2 روز اول داشتم اما با توکل به خدا و اراده توانستم بر حالتهاي منفي خودم غلبه کنم مثلا بعد از اتمام غذاي مجازم از سر ميز غذا بلند ميشوم و اصلا طرف تنقلاتي که هميشه دوست داشتم، نميروم. من عاشق شيريني، شکلات و بستني بودم که الان يك ماه است به اين خوراکيها لب نزده?ام.
سلامت: دکتر کيمياگر برايتان فعاليت بدني تجويز نکردهاند؟
30-15دقيقه دوچرخه، طنابزدن يا پيادهروي تجويز کردهاند اما من در انجام تمرين بدني تنبلم. دکتر کيمياگر گفتهاند اگر اين تمرينها را انجام دهم راحتتر وزن کم ميکنم بنابراين هفتهاي 3 بار شناکردن را شروع کردهام.
نگاه اول
نظر دکتر محمدرضا وفا متخصص تغذيه درباره «سوژه ميزگرد»
بـخـورنـخـورهـاي ام.اس
سلامت: آقاي دکتر! از ديدگاه علم تغذيه مهمترين وظيفه خانم شريفي چيست؟
خانم شريفي قبل از هرچيز بايد حفظ و تقويت بافت عضلانياش را جدي بگيرد زيرا در اين بيماري هم حجم و وزن توده عضلاني مهم است هم قدرت و عملکرد بافت ماهيچهاي. بر اين اساس بيمار مبتلا به اماس بهتر است با مراجعه به متخصص تغذيه برنامه غذايي حامي اين اصل را دريافت کند.
سلامت: درباره کم و کيف گروههاي غذايي تشکيلدهنده رژيم اين بيمار چه نظري داريد؟
ايشان بايد تمامي گروههاي غذايي را در برنامه روزانه خود داشته باشند اما از هر گروه به ميزان مناسب و مشخص. زيرا هرکدام از خوراکيها ممکن است در فرد به خصوصي واكنش ايجاد کنند.
سلامت: خانم شريفي بايد در رژيم خود به چه نکاتي توجه کنند؟
توصيه ميکنم تمام خوراکيها را به صورت تازه مصرف کنند و به مقدار کافي آب و مايعات بنوشند. در ضمن، پرهيز از غذاهاي آماده در افراد مبتلا به اماس بسيار بااهميت است. غذاهاي تند و تيز و پرادويه يا سرشار از پروتئين هم برايشان مناسب نيست. مقدار بيش از حد خوراکيهاي شور يا شيرين هم به ايشان توصيه نميشود.
سلامت: خانم شريفي از تاثير تعويض دارويشان بر اشتها و وزنشان گفتند. نظر شما در اين باره چيست؟
يکي از عموميترين انواع دارويي که براي بيماران اماس تجويز ميشود، داروي کورتون است. اين دارو باعث افزايش اشتها و وزن بيمار ميشود. خانم شريفي بايد مراقب وزن خود باشند و خوب بود همان موقع که وزنشان افزايش پيدا كرد، به همکار عزيزمان، دکتر کيمياگر مراجعه ميکردند زيرا اضافه وزن ناگهاني براي اين بيماران خطرناک است؛ اين روند با افزايش نسبت بافت چربي به بافت عضلاني باعث کاهش ميزان و عملکرد بافت مفيد و پراهميت ماهيچه ميشود که همانطور که در ابتدا عرض کردم بافت عضلاني براي بيمار اماس اهميت بسيار زيادي دارد.
سلامت: اقدام شما متخصصان تغذيه براي مقابله با اثر داروي اين بيماران پر اشتها چيست؟
ميشود با افزايش تعداد وعدهها و ميان وعدههاي غذايي و همچنين گنجاندن ميزان بيشتر ميوه و سبزي در برنامه غذاييشان حجم غذاي مصرفيشان را افزايش داد. به اين ترتيب تراکم نامناسب کالري مصرفي سبب افزايش وزنشان نميشد. تاکيد ميکنم به هيچوجه به طور ناگهاني وزن خود را پايين نياورند زيرا اين اقدام علاوه بر بافت چربي سبب تحليل قابل توجه بافت عضلات ميشود.
سلامت: آيا لازم است ايشان از مکملي هم استفاده کنند؟
ايشان بهتر است توصيههاي دکتر کيمياگر را به درستي اجرا کنند تا دچار کمبود ريز مغذي نشوند زيرا بر هم خوردن تعادل مواد معدني و ويتامينها برايشان خوب نيست و ممکن است باعث آسيب بافت عصبي و بروز حملات اماس شود اما در مورد اينکه نياز به مکمل دارند يا خير پزشک و متخصص تغذيه با بررسيهاي آزمايشگاهي ميتوانند در اينباره نظر دهند.
سلامت: آيا استفاده از مواد چربيسوز را به ايشان توصيه ميکنيد؟
ممكن است بهطور کلي مواد چربيسوز در کوتاه مدت به روند کاهش وزن فرد کمک کنند اما يادمان باشد که هيچ داروي کاهش وزني معجزه نميکند؛ کاهش وزن و تناسب اندام تنها با اصلاح سبک زندگي ميسر است. اگر فرد بتواند روند تغذيهاي و عادتهاي خود را به الگوهاي سالم تغيير دهد، متخصص تغذيه با توجه به رهنمونهاي علمي ممکن است برخي از انواع استاندارد اين داروها را- داروهاي لاغري نامناسب عوارض جبرانناپذيري براي بيمار اماس دارند- به صورت کمکي براي بيمار تجويز کند.
سلامت: خانم شريفي به شدت پرخور شده بوده?اند اما خودشان ميگويند به محض دريافت رژيم از دکتر کيمياگر آن را اجرا کرده?اند بدون اينکه احساس ضعفي داشته باشند به نظر شما بدن ايشان چطور با شرايط جديد کنار آمده است؟
خانم شريفي خودشان اعتراف کردهاند که اين رژيم برايشان مناسب بوده و مشخص است که دکتر کيمياگر رژيم بسيار علمي و مناسبي برايشان تدوين کردهاند و خود خانم شريفي هم دستورات رژيم را به درستي اجرا کردهاند و دچار ضعف و بيحالي نشدهاند. بهترين روش مقابله با حالت ضعف در رژيمهاي کاهش وزن استفاده بهينه از گروه ميوه و سبزيها در وعدهها و ميان وعدههاي غذايي است. دومين نکته رفتار فرد هنگام غذا خوردن است. شخصي که در حال کاهش وزن است بايد ياد بگيرد غذا را با طمانينه و آرامش ميل کند و آن را خوب بجود.
سلامت: آيا علم تغذيه روشي را براي کاهش اثرات سوءداروي کورتون در بدن پيشنهاد کرده است؟
نه چندان، اما يکي از عوارض داروي کورتون تاثير آن بر دفع کلسيم بدن است. بنابراين ممکن است پزشک با توجه به دوره کورتون درماني براي بيمارش مصرف مکملهايي از قبيل کلسيم و ويتامينD را تجويز کند.
نگاه دوم
پاهاي ايشان تحمل وزن اضافهشان را نداشتند
دکتر مسعود کيمياگر/ متخصص تغذيه و رژيم درماني، استاد انستيتو تحقيقات تغذيه کشور و دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي
خانم منصوره شريفي خردادماه امسال به من مراجعه کردند. ايشان مدعي بودند که با وجود بيماري 10 ساله اماس از 2 سال پيش دچار افزايش وزن شدهاند. ما در کلينيک، وزن ايدهآل ايشان را 57 کيلوگرم در نظر گرفتيم. برايشان رژيمي تدوين کرديم که وضعيت جسمي خاصشان در آن لحاظ شده است. براي پيشگيري از تحليل عضلاني روزانه 1440کيلوکالري ماده غذايي به بدنشان رسانديم و خوشبختانه در مراجعه بعدي ديديم طي 1 ماه، 5/3 کيلوگرم وزن کم کردهاند و از شرايطشان هم راضي هستند. خوشحالم که امروز ايشان به هفتهنامه سلامت آمدهاند تا روند کاهش وزنشان را بررسي کنيم. خانم شريفي به تاثير وزنشان بر کميت و کيفيت حملات اشاره کردند. همان طور که دکتر عصارزادگان گفتند نميتوان ميزان وزن را عامل بازگشت حملات دانست اما از ديدگاه تخصص خودم، بايد عرض کنم تحمل آن مقدار وزن اوليه براي پاهاي ايشان نامناسب بوده است زيرا اين خانم کمي هم مشکل حرکتي داشتهاند.
به طور کلي يک رژيم غذايي خوب و موثر، رژيمي است که تمامي گروههاي غذايي را در خود جاي داده باشد از جمله پروتئينها براي رشد و ترميم بافتهاي بدن، کربوهيدراتها براي تامين انرژي، چربيها براي جذب ويتامينها و اسيدهاي چرب ضروري، فيبرها براي هضم و جذب بهينه غذا، ويتامينها و موادمعدني براي کارکرد بهتر واکنشهاي بدن و مايعات براي انتقال مواد مغذي و انجام واکنشهاي شيميايي. البته خانم شريفي و تمامي بيماران اماس بايد در مصرف چربيها دقت كنند و فقط چربيهاي سالم را آن هم به مقدار مشخص -يعني حداکثر 30 گرم -ميل کنند. اين نکته را هم بگويم که ممکن است در اثر بيماري اماس فرد مبتلا به يبوست شود که براي مقابله با اين مشکل بايد مقدار مايعات، ميوه و سبزي را متعادلتر کرد. ويتامينهاي گروه B هم براي بيماران اماس اهميت دارند وفرد نبايد با کمبود آنها مواجه شود.
نگاه سوم
آنچه بايد درباره ام.اس بدانيد
دکتر فرهاد عصارزادگان/ متخصص مغزو اعصاب، استاديار دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي
به دنبال بيماري اماس سيستم ايمني بدن مانند قطاري از مسير خود منحرف ميشود و بهطور اشتباه غلاف سلولهاي عصبي بدن را به عنوان جسم خارجي و مهاجم تلقي ميکند و عليه آن واکنش نشان ميدهد. از آنجا که غلافهاي ميلين سيستم عصبي نقش انتقال پيام را بر عهده دارند، واکنش سيستم ايمني به صورت علايم عصبي در فرد مبتلا به اماس بروز ميکند. در مورد خانم شريفي اين واکنش در پا به صورت ناگهاني ايجاد شده و چند سال بعد ناگهان عصب بيناييشان آسيب ديده است. پيشرفت علم هنوز به آنجا نرسيده که بدانيم چرا علايم اماس ناگهاني بروز ميکنند. برخي شرايط از جمله تب، عفونت،استرس عصبي يا قاعدگي باعث ظهور مجدد يا شدت اين علايم ميشوند. شايد خانم شريفي بپرسند چرا حملات هر بار در نقطهاي متفاوت از بدن ظاهر ميشوند که در پاسخ بايد بگويم اماس بيمارياي است که در زمانهاي مختلف در نقاط متنوع سيستم عصبي بروز ميکند زيرا غلاف ميلين در قسمتهاي مختلفي از مغز و نخاع پراکنده است؛ عصب بينايي، مخ، مخچه، اعصاب اندامها، نخاع و... هر کجا اين غلاف از بين برود، علايم بروز خواهند کرد.
در مورد توصيه متخصص معالج خانم شريفي درباره نگاه نکردن به خطکشي خيابان، در منابع علمي مطلبي ذکر نشده است اما به طور کلي ميتوانيم بگوييم بيمار اماس نبايد به عوامل نوراني، نورهاي فلاشينگ، نور سفيد پررنگ و... نگاه کند. نور سفيد قدرت قابل توجهي دارد که عصب بينايي را به شدت تحريک ميکند و عصب بينايي در بيمار اماس آسيب ديده است و تحمل اين فشار را ندارد و به مرور ضعيف ميشود و مثلا ممکن است تاري موقت ديد پيش بيايد بنابراين به بيماران اماس توصيه ميشود در شرايط تحريککننده که پيشتر ذکر کردم، قرار نگيرند که يکي از آنها نور شديد است.
بيماري اماس چند شکل دارد، برگشتپذير و فرونشيننده، ثانويه و پيشرونده، اوليه و پيشرونده، برگشتپذيرو پيشرونده. در برخي موارد شاهديم که فرم اماس فرونشيننده است و بعد از مدتي به فرم پيشرونده تبديل ميشوند. اين طور که به نظر ميرسد خانم شريفي از روحيه خوب و مثبتي برخوردارند. سير بيماري و روحيه فرد روندي متقابل دارند. تحقيقات نشان دادهاند که اماس نه تنها برخي بيماران را از بيمار بودنشان نااميد ميكند بلکه به صورت فيزيولوژيک هم باعث افسردگيشان ميشود. در مقابل از آنجا که مواد شيميايي محافظتي که در بدن عليه اين بيماري توليد ميشوند، مستقيما به روحيه سالم فرد بستگي دارند روحيه مثبت بيمار تاثير بسزايي در بهبود او دارد. خواهرزادههاي خانم شريفي به اين بيماري مبتلا هستند. شايد ايشان فکر کنند که بيماري اماس ژنتيکي است. در منابع علمي به الگوي انتقال ارثي بيماري اماس اشاره شده است اما نميتوان اين بيماري را صرفا ژنتيکي دانست. درصد ابتلاي بستگان درجه اول فرد مبتلا به اماس به اين بيماري نسبت به جمعيت عمومي بالاتر است اما اين شانس بالاتر را نميتوان با الگوهاي بيماريهاي ژنتيکي تطابق داد. عوامل محيطي در ابتلا به اين بيماري موثرترند. موضوع اصلي اين ميزگرد روند تغذيه خانم شريفي است؛ مورد قابل توجه شرح حال ايشان افزايش اشتهايشان است. اما بيماري اماس باعث افزايش اشتهاي فرد نميشود به جز در مواردي که بيماري ناحيه هيپوتالاموس مغز را مورد حمله قرار دهد که معمولا شايع نيست. به طور شايع برخي داروهاي تجويزي ميتوانند باعث افزايش اشتها، تغيير عادتهاي تغذيهاي و افزايش وزن بيمار شوند. نوع داروي اين خانم در بررسي اين موضوع بسيار تعيينکننده است. کورتون و داروهاي کنترلکننده وضعيت عصبي اين بيماران هم بر اشتها و وزن تاثير مثبتي دارند. ايشان علت تصميمشان به کاهش وزن را نگراني از تاثير وزن بالا بر آغاز حملات ذکر کردند که ميزان وزن جزو عوامل خطر نيست البته رژيمهاي غذايي غير علمي و نامناسب که سبب القاي استرس شوند، حملات بيمار را تشديد ميکنند. به طور کلي رژيم غذايي پر از سبزي و ميوه و بدون چربي و مواد نگهدارنده از قبيل نيترات و نيتريت (که بهوفور در سوسيس و کالباس وجود دارد) و همچنين ورزشهاي هوازي سبک و مناسب براي تناسباندام مثلا ايروبيک، شنا و پيادهروي به بيماران اماس توصيه ميشود اما اين افراد نبايد سراغ تمرينهاي حرفهاي و قهرماني بروند.
نگاه چهارم
نقش روحيه در مبارزه با بيماري
دکتر پروين ناظمي/ روانشناس
از نحوه صحبت خانم شريفي و شرح حالي که به ما دادند، پيداست که روحيهشان بسيار خوب است. روحيه بر تمامي بيماريهاي جسمي اثرگذار است. انگيزه راسخ فرد براي ادامه حيات، نقش بسيار مهمي در روند ارتباط فرد با بيمارياش دارد. دانستن اينکه فرصت زندگي نعمتي اهدايي از پروردگار بزرگ است و بايد از هر ثانيه آن به خوبي بهره برد، حس اميد را در روح فرد ميدواند. بيماري اماس در مقاطع زماني مختلف ممکن است باعث ناتواني جسمي فرد شود. متاسفانه شاهديم بسياري از افراد در اين مواقع تمام دنيا را عليه خود ميبينند، فلسفه زندگي را از ياد ميبرند. بهخاطر بسپاريم که مطابق سنن الهي ما به اين دنيا آمدهايم تا آزمايش شويم و از خود انساني کامل بسازيم و اگر قرار باشد با هر مشکلي زندگي را تمامشده بدانيم هيچگاه به اين مهم نخواهيم رسيد.
خوشحالم که خانم شريفي از اين موهبت برخوردارند و نهتنها وضعيت جسمي خود را پذيرفتهاند بلکه با رفتار شايستهشان انرژي مثبتي را به ديگران هم منتقل ميکنند و اين خصلت ايشان جاي تحسين دارد. به تمامي بيماران اماس توصيه ميکنم که وضعيت خود را بپذيرند و از موقعيتي که در آن قرار دارند وحشت و فرار نکنند. اين افراد به هيچوجه نبايد ارتباطات اجتماعي خود را قطع کنند يا دچار تزلزل در اعتماد به نفس شوند. به جاي خداحافظي با زندگي بايد توصيههاي پزشک را موبهمو اجرا و داروها را درست مصرف کرد و سبک زندگي مناسب با بيماري را پيش گرفت. بايد باور کنيم که همه انسانها نقطه پاياني دارند اما از لحظه وقوع آن خبر ندارند. اصلا قرار نيست با ابتلا به بيماريهايي که نام آنها هراسبرانگيز است زندگي آن فرد به شمارش معکوس بيفتد. چرا مرتب جنبه منفي بيماري را ببينيم؟ بياييم اينطور فکر کنيم که اين وضعيت جسمي نشانهاي از طرف خداست که به او بيشتر توکل کنيم و با نيت خالصانهتري به زندگي ادامه دهيم. متاسفانه بيماري اماس هم مانند سرطان يا عقيمبودن تنها يک کلمه است که مردم ترجيح ميدهند اسمش را نبرند اما کسي به پيشرفتهاي علم در اين زمينهها توجه نميکند. ما بشر هزاره سوم هستيم نه دوران ماقبل تاريخ. به تمام عزيزاني که وضعيتي مشابه خانم شريفي دارند توصيه ميکنم با اطلاع از اين موضوع ببينند چطور ميتوانند در کنار اين وضعيت جسمي بهتر زندگي کنند و زندگي را حق خود بدانند. من بيمار جواني دارم که کمکم با مبتلا به اماس بودنش کنار آمد؛ در دوره کارشناسي ارشد موفق شد و در حال حاضر به فعاليت حرفهاي و اجتماعي خود ميپردازد. بدون اينکه افکار منفي را به ذهنش راه دهد. اين افراد بايد به جاي واکنش عقبنشيني، پويايي را وارد بستر زندگيشان کنند. در پايان هم از تمامي کساني که يکي از آشنايان يا بستگانشان دچار چنين بيماري است ميخواهم با ديد ترحم به او نگاه نکنند زيرا اين نگرش فرد را به شدت آزار ميدهد.
27/6/1390
من گشتم تو سایت این خبر نبود ، اگه بوده و من ندیدم ... حذفش کنید لطفا
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد