2012/08/05, 09:42 AM
من تا یک سال اول یک کمی ناراحت بودم و همه جا میرفتم تا شاید یکی یک حرف تازه بزنه و دنبال دکتری میگشتم که بگه من ام اس ندارم!!!!!!!! البته تو 5تا متخصص یکی گفت که نمی خواد آمپول بزنی!!!!
ولی الان دیگه اصلا یادم رفته ام اس دارم حتی روز آمپولم را فراموش میکنم وتا دلتون بخواد نامرتب میزنم
حتی چشمم بعضی وقتها تار میشه بعد خودش خوب میشه که میگم حتما به خاطر کارم هستش که با کامپیوتره ........
خلاصه با هم مسالمت آمیز زندگی میکنیم ولی من ازش قویترم وبه امید خدا سوسکش میکنم
ولی الان دیگه اصلا یادم رفته ام اس دارم حتی روز آمپولم را فراموش میکنم وتا دلتون بخواد نامرتب میزنم
حتی چشمم بعضی وقتها تار میشه بعد خودش خوب میشه که میگم حتما به خاطر کارم هستش که با کامپیوتره ........
خلاصه با هم مسالمت آمیز زندگی میکنیم ولی من ازش قویترم وبه امید خدا سوسکش میکنم
سرنوشت را کی توان از سر نوشت......