2013/05/01, 06:16 PM
سلام دوستان عزیز و مهمانداران مهمان ناخوانده
من مطالب این تاپیک رو خوندم همه دوستان درست میگن ،چه اونایی که میگن ام اس ربطی به فراموشی و مشکل حافظه نداره و مشکل مال مشغله های روزمره ایه که هم افراد جامعه دارن، چه اونایی که میگن نه مشخصا اشکال از ام اسه وگرنه چرا ما باید گاهی برا بیاد آوردن چیزی خیلی به زحمت بیفتیم و اشاره به ایجاد مشکل در صحبت کردن میکنن،باید گفت هر دو نظر محترم هست،پس برا جمع بندی بین این دو باید چکار کنیم؟
باید گفت این یه واقعیته که ام اس برا افراد دردسر درست کرده و اونا رو به زحمت انداخته،فک کنم هیشکی با این نظر مخالف نباشه، در غیر این صورت پس باید بگه چرا افراد برا مقابله با این مهمون بدقلق داروهای مختلف استفاده میکنن؟.......... پس قبول دارن که ام اس و اثرات اون یه واقعیته. پس باید چکارکنیم با این مهمون پررو!!! چون اگه
بش محل نذاریم !خودش میگه شام رو کی میاری؟؟!!اگه جوابش رو ندیم میگه ناهار که به من ندادی!پس منتظر صبحونه می مونم!.... و بعد میگه اگه به من که مهمونتم صبحونه هم ندادی!فردا صبح میرم توی محل پیش در و همسایه داد می زنم و فریاد میزنم که تو چه آدمی هستی!!!!!
خب مث اینکه باید با این مهمون به توافق رسید و با ریختن داروهای مختلف به حلقش جلوی افشاگریش رو گرفت...............و بعداز اینکه رضایتش رو جلب کردیم،دیگه به رومون نیاریم که همچین مهمونی داریم با شادی به زندگیمون ادامه بدیم تا با نگاه به افق های روشن آینده که هرروز به ما لبخند میزننهر چه مانع هست رو پشت سر بزاریم
من مطالب این تاپیک رو خوندم همه دوستان درست میگن ،چه اونایی که میگن ام اس ربطی به فراموشی و مشکل حافظه نداره و مشکل مال مشغله های روزمره ایه که هم افراد جامعه دارن، چه اونایی که میگن نه مشخصا اشکال از ام اسه وگرنه چرا ما باید گاهی برا بیاد آوردن چیزی خیلی به زحمت بیفتیم و اشاره به ایجاد مشکل در صحبت کردن میکنن،باید گفت هر دو نظر محترم هست،پس برا جمع بندی بین این دو باید چکار کنیم؟
باید گفت این یه واقعیته که ام اس برا افراد دردسر درست کرده و اونا رو به زحمت انداخته،فک کنم هیشکی با این نظر مخالف نباشه، در غیر این صورت پس باید بگه چرا افراد برا مقابله با این مهمون بدقلق داروهای مختلف استفاده میکنن؟.......... پس قبول دارن که ام اس و اثرات اون یه واقعیته. پس باید چکارکنیم با این مهمون پررو!!! چون اگه
بش محل نذاریم !خودش میگه شام رو کی میاری؟؟!!اگه جوابش رو ندیم میگه ناهار که به من ندادی!پس منتظر صبحونه می مونم!.... و بعد میگه اگه به من که مهمونتم صبحونه هم ندادی!فردا صبح میرم توی محل پیش در و همسایه داد می زنم و فریاد میزنم که تو چه آدمی هستی!!!!!
خب مث اینکه باید با این مهمون به توافق رسید و با ریختن داروهای مختلف به حلقش جلوی افشاگریش رو گرفت...............و بعداز اینکه رضایتش رو جلب کردیم،دیگه به رومون نیاریم که همچین مهمونی داریم با شادی به زندگیمون ادامه بدیم تا با نگاه به افق های روشن آینده که هرروز به ما لبخند میزننهر چه مانع هست رو پشت سر بزاریم