.
الان که به پنجشنبه فکر می کنم می بینم بجز بچه های ام اس سنتر هر کس دیگه ای رو که دیدم اغلب عبوس بود، حتی از اکثر خیرینی که واسه خرید اومده بودن فقط انرژی منفی می گرفتم!
وسط اون فضای خشک، محدودۀ بچه های سایت سرشار از شور و نشاط بود و این انرژی رو به دیگران هم منتقل می کردن.
می خواستم از مدیران سایت تشکر کنم که بدون چشمداشت زحمت می کشن دیدم همۀ بچه ها اینجورین و با اینکه مدت زیادی از آشناییم با شما نمی گذره من هم نسبت به ام اس سنتر یه حس خاصی پیدا کردم، یه حس خیلی خوب .
نیت فعالیتهای دیروز کمک بود، مذهبی نیستم که بگم بهشتی بشید و از این حرفها ولی امیدوارم این حرکت به ظاهر کوچیک تو زندگی تک تکتون بازتاب بزرگی داشته باشه.
خیلی حرف واسه گفتن هست که بخوام بگم یه کتاب می شه.
فقط دوست دارم بدونم اون دست بند نارنجی ها که یه غریبه (اگر اشتباه نکنم) زحمتشونو کشیده بود فروش رفتن یا نه. ام اس سنتری ترین محصول همونها بودن. اگر فروش نرفتن فربود باید به عنوان مدیر بازاریابی یا بهتره بگم شکارچی مشتری توبیخ بشه.
.
الان که به پنجشنبه فکر می کنم می بینم بجز بچه های ام اس سنتر هر کس دیگه ای رو که دیدم اغلب عبوس بود، حتی از اکثر خیرینی که واسه خرید اومده بودن فقط انرژی منفی می گرفتم!
وسط اون فضای خشک، محدودۀ بچه های سایت سرشار از شور و نشاط بود و این انرژی رو به دیگران هم منتقل می کردن.
می خواستم از مدیران سایت تشکر کنم که بدون چشمداشت زحمت می کشن دیدم همۀ بچه ها اینجورین و با اینکه مدت زیادی از آشناییم با شما نمی گذره من هم نسبت به ام اس سنتر یه حس خاصی پیدا کردم، یه حس خیلی خوب .
نیت فعالیتهای دیروز کمک بود، مذهبی نیستم که بگم بهشتی بشید و از این حرفها ولی امیدوارم این حرکت به ظاهر کوچیک تو زندگی تک تکتون بازتاب بزرگی داشته باشه.
خیلی حرف واسه گفتن هست که بخوام بگم یه کتاب می شه.
فقط دوست دارم بدونم اون دست بند نارنجی ها که یه غریبه (اگر اشتباه نکنم) زحمتشونو کشیده بود فروش رفتن یا نه. ام اس سنتری ترین محصول همونها بودن. اگر فروش نرفتن فربود باید به عنوان مدیر بازاریابی یا بهتره بگم شکارچی مشتری توبیخ بشه.
.