2016/06/23, 10:48 AM
پدر مادر و برادرم دگ هیچکس یه بار عمم از حرفای تلفنی بابام با دکتر یه چیزایی شنیده بود زنگ زده بهم میگه شنیدم یه ماهه تو رخت خوابی چیشده مشکلت چیه بعدشم من گفتم وااا یعنی چی سردرد داشتم اونم خوب شده این حرفا یعنی چی چرا حرف در میاری !!بعدش کلی گریه کردم و ناراحت شدم دگ از اون به بعد دلم نمیخواد کسی بفهمه حتی نزدیک ترین دوست و آشنا هم نمیدونن حالا بماند ک عمم به بعضیا گفته پشت سر من شایعه پراکنی کرده !!!!ولی دگ مهم نیس ام اس دارم ک دارم خدا منو خیلی دوس داشته امتحانای سخت ازم میگیره والااااا !
میان هزاران دیروز امروز وشاید میلیون ها فردا فقط یک امروز هست امروز را بخند و شاد باش ...