•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6(current)
  • 7
  • 8
  • ...
  • 21
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امیتازات : 3.89
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آیا تابحال کسی بوده که با داشتن ms بچه دار بشه؟
#51
من وقتی متوجه ام اسم شدم پسرم 7 سالش بود وکلاس اول .خیلی ناراحت شدم حتی قبلش می خواستم دومین بچم را به دنیا بیارم که بعد از بیماریم پشیمان شدم...خوب من هم مثل خیلی از مادرها نگرانشم که بی مادر نشه ولی به این فکر میکنم که کیفیت در کنارش بودنم را بالا ببرم با توجه به اینکه شاغل هم هستم!!! و همه چیز ها رو به خدا سپردم چاره ای ندارم جز این کار وسعی میکنم که پسرم را مستقل یار بیارم که بتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشه چه با من چه بی من.....الان 8 سالش است ومن عاشقشم ولی خدا خودش بزرگه ایشااله که سایه همه پدر ومادرها رو بالای سر بچه ها نگه میدارهAngel
سرنوشت را کی توان از سر نوشت......
 تشکر شده توسط : Hasty , زهراجون , رزمینا , mehdernet2 , pariya
#52
منم دوتا دختر دارم و خیلی نگرانشونم بچه های من هر دوتا شون کوچیکن یکی 4و نیم ساله و یکی دو ساله امیدوارم لااقل تا وقتی مدرسه نرفتن هر دو شون من روپا باشم در ضمن زیاد هم نمیذارم سردی بخورن می ترسم....
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
 تشکر شده توسط : Hasty , رزمینا
#53
منم یک پسر 3 ساله دارم و همیشه نگرانم که خیلی اتفاق هایی که نباید بیفته برام بیفته.....من عاشق پسرممlove28
بزرگترین مصیبت انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور کافی برای خاموش ماندن...
 تشکر شده توسط : Hasty , رزمینا , kiana
#54
وای چقدر مامان مهربون داریم توی سایتlove51
بچه ها این که ما نگران این هستیم که نکنه بچه هامون هم ام اس بگیرند یک طرف و این که نگرانیم که خودمونیم نتونیم تا وقتی که بزرگ و مستقل بشوند در کنارشون باشیم و کمکشون کنیم یک روی دیگه قضیه است.
صحبت های هستی منو دلگرم کرد آخه من فقط یک خواهر دارم که اون سالهاست خارج از کشوره مادرم هم که به رحمت خدا رفته مادر شوهرم هم که سنش بالاست و الان خودش هم احتیاج به مراقبت داره من خیلی تنهام شوهرم هم کارش یک جوریه که از 9 صبح تا 9 شب باید سر کار باشه تمام مسولیت خونه از خرید تا درس دخترم با منه. همه اش نگرانم که اگه بیمار باشم چی میشهsad
از بچه هایی که یک مدته از بیماریشون می گذره می خواهم راهنمایی کنند که بعد از چند سال ما وضعیتمون چه جوریه؟ هنوز قادریم مثل گذشته کارهامون رو ادامه بدهیم. البته توی سایت که مطالب رو خوندم فهمیدم که همه مثل هم نیستند اما خوب خوبه که این جا از تجربیات هم استفاده کنیمWink
 تشکر شده توسط : رزمینا , Hasty , kiana
#55
کتی جون مرسی بابته تاپیکت
من مامان نیستم ولی دوست دارم تو این تاپیک حضور داشته باشم
من دو سال و 9 ماهه ازدواج کردم
راستش دکتر بهم گفته تا یکسال آمپول بزنم اگه پلاک فعال نداشتم اجازه بارداری دارم
دلم خیلی نی نی میخواد
منم مثل شما نگرانم
البته زیاد نگران این نیستم که نی نیم مریض باشه(چون باتوجه به تحقیقاتم جای نگرانی نیست)
نگران اینم که ناتوان بشم
که نتونم مامان مفیدی واسش باشم
ولی چه میشه کرد
ما که نمیخواستیم مریض بشیم
ایشالا خدا خودش کمکمون کنه
توروخدا واسم دعا کنید بعد ده ماهه دیگه اجازشو پیدا کنم
خدا بچه هاتونو حفظ کنهlove51
باور کن:
همیشه خدا جای شکرشو باقی میذاره.
 تشکر شده توسط : رزمینا , pariya , shahrzad.s , ابراهیم , Hasty , kiana , اميدوار
#56
عزیزم دختر منم 8 سالشه .ام اس که دیگه الان در حد سرما خوردگی شده اصلا دلیلی برای نگرانی نیست
 تشکر شده توسط : Hasty , kiana
#57
اول سلام به همه مامانای مهربون حال و آینده ام اس سنتر
به نظر من نگرانی هایی از این قبیل که آیا در آینده میتونم به فرزندم کمک کنم و یا اینکه آیا همیشه سلامت هستم کاملاً بی مورده!
کتی عزیز هیچ وقت از خودت پرسیدی که آدمایی که در حال حاضر هیچ بیماری ندارند آیا تضمینی برای سالم موندن تا آخر عمرشون رو دارند؟!
می خوام بگم این نگرانی فقط یه جور دیدگاه به زندگیه که هر کسی چه بیمار و چه سالم میتونه داشته باشه و نتیجه ایی جز از ادست رفتن حال و امید به آینده نداره،چون این تو و افکاره تو هستند که آینده ات را میسازند....
آینده را به دست آینده بسپارید که با درست کردن زمان حالمون میتونیم آینده خوبی رو رقم بزنیم.......
الان موقعی نیست که ذهنت رو مشغول این افکار کنی تا زمان حال رو هم از دست بدی.....
از الانت، از کنار فرزندت بودن، از همین قدر توانایی که داری نهایت لذت رو ببر، و با توکل به خدا قوی به آینده فکر کن....
به این فکر کن که تا وقتی تو خودت اینطور فکر میکنی میتونی به راحتی اسباب انتقال استرس رو به دخترت فراهم کنی.....
منم یه دخملی ناز دارم که هنوز زیره یک ساله، ولی با تمام نگرانی هام فقط سعی میکنم که فضای آرامش و بدون استرس رو براش ایجاد کنم و همون طوری که دخترمون من و باباش رو از عشق سیراب کرده ما هم فرشته کوچولومون رو از محبتمون سرشار کنیم، بدون شک در چنین فضایی، جای هیچ گونه نگرانی وجود نخواهد داشت.
شخصيت منو با برخوردم اشتباه نگير!
شخصيت من چيزيه كه "من" هستم اما برخوردِ من بستگي به اين داره كه "تو" كي هستي...!
 تشکر شده توسط : hamed , بهــار , hanie , naz.gigili , shahrzad.s , زهراجون , najva , Hasty
#58
پریا جون عزیزم سلام
اره حق با توست ولی خوب وقتی یک بیماری داری که می دونی مدتها باهاش درگیر هستی نا خودآگاه دیگه به خیلی چیزها فکر میکنی که در شرایط سلامتی کامل به ذهنت هم نمی رسه.confused2
نگفتی که خودت هم ام اس داری یا نه؟
خدا دختر کوچولوتو برایت حفظ کنه عزیزمlove51
 تشکر شده توسط : pariya , رزمینا , Hasty
#59
(2012/05/08, 04:57 PM)زهراجون نوشته است: کتی جون مرسی بابته تاپیکت
من مامان نیستم ولی دوست دارم تو این تاپیک حضور داشته باشم
من دو سال و 9 ماهه ازدواج کردم
راستش دکتر بهم گفته تا یکسال آمپول بزنم اگه پلاک فعال نداشتم اجازه بارداری دارم
دلم خیلی نی نی میخواد
منم مثل شما نگرانم
البته زیاد نگران این نیستم که نی نیم مریض باشه(چون باتوجه به تحقیقاتم جای نگرانی نیست)
نگران اینم که ناتوان بشم
که نتونم مامان مفیدی واسش باشم
ولی چه میشه کرد
ما که نمیخواستیم مریض بشیم
ایشالا خدا خودش کمکمون کنه
توروخدا واسم دعا کنید بعد ده ماهه دیگه اجازشو پیدا کنم
خدا بچه هاتونو حفظ کنهlove51
برای من هم دعا کنید چند روز دیگه می خوام برم دکتر بهم اجازه بارداری بده confused2
 تشکر شده توسط : pariya , رزمینا , زهراجون , najva , Hasty
#60
سلام طاهره جونمwink2
ان شالله به سلامتی مامان میشی و یک نی نی تپل و مامانی خدا بهت بدهlove51
 تشکر شده توسط : رزمینا , Hasty
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6(current)
  • 7
  • 8
  • ...
  • 21
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  داشتن فرزند در بيماران ام‌اس hamdam 67 56,090 2022/11/03, 11:45 PM
آخرین ارسال: غفاري



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
6 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست