ارسالها: 288
موضوعها: 28
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 1732
تشکر های دریافت شده :3045 بار در 956 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : سلطان زاده
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : زیر سایه خدا
من وقتی متوجه ام اسم شدم پسرم 7 سالش بود وکلاس اول .خیلی ناراحت شدم حتی قبلش می خواستم دومین بچم را به دنیا بیارم که بعد از بیماریم پشیمان شدم...خوب من هم مثل خیلی از مادرها نگرانشم که بی مادر نشه ولی به این فکر میکنم که کیفیت در کنارش بودنم را بالا ببرم با توجه به اینکه شاغل هم هستم!!! و همه چیز ها رو به خدا سپردم چاره ای ندارم جز این کار وسعی میکنم که پسرم را مستقل یار بیارم که بتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشه چه با من چه بی من.....الان 8 سالش است ومن عاشقشم ولی خدا خودش بزرگه ایشااله که سایه همه پدر ومادرها رو بالای سر بچه ها نگه میداره
سرنوشت را کی توان از سر نوشت......
ارسالها: 413
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 1099
تشکر های دریافت شده :968 بار در 320 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : دکتر وحید شایگان نژاد
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : اصفهان
منم دوتا دختر دارم و خیلی نگرانشونم بچه های من هر دوتا شون کوچیکن یکی 4و نیم ساله و یکی دو ساله امیدوارم لااقل تا وقتی مدرسه نرفتن هر دو شون من روپا باشم در ضمن زیاد هم نمیذارم سردی بخورن می ترسم....
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
ارسالها: 70
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 437
تشکر های دریافت شده :381 بار در 100 پست
سال تشخيص بيماري : فروردين1390
دكتر معالج : سعيدي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : مشهد
منم یک پسر 3 ساله دارم و همیشه نگرانم که خیلی اتفاق هایی که نباید بیفته برام بیفته.....من عاشق پسرمم
بزرگترین مصیبت انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور کافی برای خاموش ماندن...
ارسالها: 45
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :112 بار در 43 پست
سال تشخيص بيماري : هنوز هیچی
دكتر معالج : نیکنام
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
وای چقدر مامان مهربون داریم توی سایت
بچه ها این که ما نگران این هستیم که نکنه بچه هامون هم ام اس بگیرند یک طرف و این که نگرانیم که خودمونیم نتونیم تا وقتی که بزرگ و مستقل بشوند در کنارشون باشیم و کمکشون کنیم یک روی دیگه قضیه است.
صحبت های هستی منو دلگرم کرد آخه من فقط یک خواهر دارم که اون سالهاست خارج از کشوره مادرم هم که به رحمت خدا رفته مادر شوهرم هم که سنش بالاست و الان خودش هم احتیاج به مراقبت داره من خیلی تنهام شوهرم هم کارش یک جوریه که از 9 صبح تا 9 شب باید سر کار باشه تمام مسولیت خونه از خرید تا درس دخترم با منه. همه اش نگرانم که اگه بیمار باشم چی میشه
از بچه هایی که یک مدته از بیماریشون می گذره می خواهم راهنمایی کنند که بعد از چند سال ما وضعیتمون چه جوریه؟ هنوز قادریم مثل گذشته کارهامون رو ادامه بدهیم. البته توی سایت که مطالب رو خوندم فهمیدم که همه مثل هم نیستند اما خوب خوبه که این جا از تجربیات هم استفاده کنیم
ارسالها: 102
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2012
تشکر های اهدا شده: 261
تشکر های دریافت شده :577 بار در 164 پست
سال تشخيص بيماري : 90
دكتر معالج : دکتر کاظمی
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : اهواز
کتی جون مرسی بابته تاپیکت
من مامان نیستم ولی دوست دارم تو این تاپیک حضور داشته باشم
من دو سال و 9 ماهه ازدواج کردم
راستش دکتر بهم گفته تا یکسال آمپول بزنم اگه پلاک فعال نداشتم اجازه بارداری دارم
دلم خیلی نی نی میخواد
منم مثل شما نگرانم
البته زیاد نگران این نیستم که نی نیم مریض باشه(چون باتوجه به تحقیقاتم جای نگرانی نیست)
نگران اینم که ناتوان بشم
که نتونم مامان مفیدی واسش باشم
ولی چه میشه کرد
ما که نمیخواستیم مریض بشیم
ایشالا خدا خودش کمکمون کنه
توروخدا واسم دعا کنید بعد ده ماهه دیگه اجازشو پیدا کنم
خدا بچه هاتونو حفظ کنه
باور کن:
همیشه خدا جای شکرشو باقی میذاره.
ارسالها: 118
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 1310
تشکر های دریافت شده :452 بار در 191 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر محمد علی صحراییان
داروي مورد استفاده : زاکرل - آریوژن فارمد
محل سکونت : تهران
عزیزم دختر منم 8 سالشه .ام اس که دیگه الان در حد سرما خوردگی شده اصلا دلیلی برای نگرانی نیست
ارسالها: 530
موضوعها: 25
تاریخ عضویت: Jan 2010
تشکر های اهدا شده: 2409
تشکر های دریافت شده :2925 بار در 1018 پست
سال تشخيص بيماري : مهر1388بیمار شد
دكتر معالج : دکتر بانکی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
اول سلام به همه مامانای مهربون حال و آینده ام اس سنتر
به نظر من نگرانی هایی از این قبیل که آیا در آینده میتونم به فرزندم کمک کنم و یا اینکه آیا همیشه سلامت هستم کاملاً بی مورده!
کتی عزیز هیچ وقت از خودت پرسیدی که آدمایی که در حال حاضر هیچ بیماری ندارند آیا تضمینی برای سالم موندن تا آخر عمرشون رو دارند؟!
می خوام بگم این نگرانی فقط یه جور دیدگاه به زندگیه که هر کسی چه بیمار و چه سالم میتونه داشته باشه و نتیجه ایی جز از ادست رفتن حال و امید به آینده نداره،چون این تو و افکاره تو هستند که آینده ات را میسازند....
آینده را به دست آینده بسپارید که با درست کردن زمان حالمون میتونیم آینده خوبی رو رقم بزنیم.......
الان موقعی نیست که ذهنت رو مشغول این افکار کنی تا زمان حال رو هم از دست بدی.....
از الانت، از کنار فرزندت بودن، از همین قدر توانایی که داری نهایت لذت رو ببر، و با توکل به خدا قوی به آینده فکر کن....
به این فکر کن که تا وقتی تو خودت اینطور فکر میکنی میتونی به راحتی اسباب انتقال استرس رو به دخترت فراهم کنی.....
منم یه دخملی ناز دارم که هنوز زیره یک ساله، ولی با تمام نگرانی هام فقط سعی میکنم که فضای آرامش و بدون استرس رو براش ایجاد کنم و همون طوری که دخترمون من و باباش رو از عشق سیراب کرده ما هم فرشته کوچولومون رو از محبتمون سرشار کنیم، بدون شک در چنین فضایی، جای هیچ گونه نگرانی وجود نخواهد داشت.
شخصيت منو با برخوردم اشتباه نگير!
شخصيت من چيزيه كه "من" هستم اما برخوردِ من بستگي به اين داره كه "تو" كي هستي...!
ارسالها: 45
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :112 بار در 43 پست
سال تشخيص بيماري : هنوز هیچی
دكتر معالج : نیکنام
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
پریا جون عزیزم سلام
اره حق با توست ولی خوب وقتی یک بیماری داری که می دونی مدتها باهاش درگیر هستی نا خودآگاه دیگه به خیلی چیزها فکر میکنی که در شرایط سلامتی کامل به ذهنت هم نمی رسه.
نگفتی که خودت هم ام اس داری یا نه؟
خدا دختر کوچولوتو برایت حفظ کنه عزیزم
ارسالها: 20
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 13
تشکر های دریافت شده :42 بار در 15 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : دکتر یوسفی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : بوشهر
(2012/05/08, 04:57 PM)زهراجون نوشته است: کتی جون مرسی بابته تاپیکت
من مامان نیستم ولی دوست دارم تو این تاپیک حضور داشته باشم
من دو سال و 9 ماهه ازدواج کردم
راستش دکتر بهم گفته تا یکسال آمپول بزنم اگه پلاک فعال نداشتم اجازه بارداری دارم
دلم خیلی نی نی میخواد
منم مثل شما نگرانم
البته زیاد نگران این نیستم که نی نیم مریض باشه(چون باتوجه به تحقیقاتم جای نگرانی نیست)
نگران اینم که ناتوان بشم
که نتونم مامان مفیدی واسش باشم
ولی چه میشه کرد
ما که نمیخواستیم مریض بشیم
ایشالا خدا خودش کمکمون کنه
توروخدا واسم دعا کنید بعد ده ماهه دیگه اجازشو پیدا کنم
خدا بچه هاتونو حفظ کنه
برای من هم دعا کنید چند روز دیگه می خوام برم دکتر بهم اجازه بارداری بده
ارسالها: 45
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :112 بار در 43 پست
سال تشخيص بيماري : هنوز هیچی
دكتر معالج : نیکنام
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
سلام طاهره جونم
ان شالله به سلامتی مامان میشی و یک نی نی تپل و مامانی خدا بهت بده