2011/09/16, 05:56 PM
من بعد از مرخص شدن از بیمارستان عروسی پسر داییم بود ... بخاطره کورتون سرم گیج میرفت ..... ولی بزور منو بلند کردن که بلقصم
به خودم گفتم میتونی بهتر از گذشته هم میتونی برو سما که هیچیت نیست
رفتم و ................
10 دقیقه بعد......
نشتم رو صندلی سرم به شدت گیج میرفت و چشمم تار شد .......
ولی کم نیووردم............................یادم نمیره
به خودم گفتم میتونی بهتر از گذشته هم میتونی برو سما که هیچیت نیست
رفتم و ................
10 دقیقه بعد......
نشتم رو صندلی سرم به شدت گیج میرفت و چشمم تار شد .......
ولی کم نیووردم............................یادم نمیره
دارم دلشوره میگیرم
چقدر دنیات ازم دوره
پس چرا هیچ بارونی
تورو از من نمیشوره
چقدر دنیات ازم دوره
پس چرا هیچ بارونی
تورو از من نمیشوره