2010/11/13, 04:33 PM
2357965.jpg (اندازه: 150.07 KB / تعداد دفعات دریافت: 27)
پيتر تامپسون استاد دانشگاه يورك، در سال ۱۹۸۰ عكس مارگارت تاچر-نخست وزير وقت انگليس- را دستكاري كرد و اين پديده را در آن اعمال كرد. اين عكس به قدر مشهور شد كه به دستكاريهاي اينچنيني عكسها، اصطلاح پديده يا اثر تاچر اطلاق شد.
درست كردن اين عكسها، كار چندان مشكلي نيست. كافي است كه عكس خودتان يا كس ديگر را تغيير جهت بدهيد ولي قسمت لب و چشمها را تغيير جهت ندهيد.
توضيحات مختلفي براي اين پديده وجود دارد ولي بهترين توجيه به شرح زير است:
مغز ما به وسيله دو فرايند جداگانه اشيا را از هم تميز ميدهد. در فرايند اول، ما به اشيا به عنوان يك كل نگاه ميكنيم و شيء مورد نظر را كه ميتواند چهره يك نفر باشد با نقشه ذهني كه از اشيا و چهرههاي ديگر داريم مقايسه ميكنيم.
اما در فرايند دوم، مغز ما براي افتراق اشيايي مختلف از هم به جزئيات تمركز ميكند و مثلا روي بيني، لب يا چشمها تمركز ميكند.
از آنجا كه ما به ندرت، عكسهاي بالا پايين شده از چهره را ميبينيم، مدلها و نقشههايي از اين طور عكسها را نداريم، در نتيجه فرايند اول به درستي عمل نميكند و فرايند دوم تشخيص چهره، از انجا كه روي جزئيات تمركز دارد، چيز غيرطبيعي در عكس تشخيص نميدهد و نميتواند كشف كند كه چشمها و لبها برعكس شدهاند.
حقيقت اين است كه سيستم بينايي ما با دستگاههاي اپتيك و رايانهاي ثبت و پردازش عكس تفاوت زيادي دارد. گاهي با شگقتي هنگامي كه متوجه توهمات و خطاهاي بينايي خودمان ميشويم، تازه پي به اين مطلب ميبريم. اما اين خطاها، جدا از جالب بودن به دانشمندان عصبشناس در فهم مكانيسمهاي پيچيده مغزمان كمك ميكنند