امتیاز موضوع:
  • 7 رأی - میانگین امیتازات : 3.71
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ام اسی های بالای 20 سال
#41
ای بابا
یه خبری اخیرا متشر شد دکتر لطفی گفته بود احتمال ابتلا به ام اس مثل احتمال تصادف با کامیونه.یعنی اینقدر اجتمال ابتلای شخص به ام اس کمه.اخیرا تعداد بیمارای ام اس زیاد شده و همین مسئله ترس ابتلا رو برای افراد ایجاد کرده.وگرنه ام اس از دیابت و روماتیسم قلبی و مفصلی خیلی کمتره

agreement2
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد
[تصویر:  1927b880db2a9f321.jpg]

 تشکر شده توسط : movahedi
#42
(2013/05/27, 11:40 AM)parisa2011 نوشته است: یاسی جون کی گفته تا 10 سال آینده 90% مردم ام اس می گیرن !!! بهتره مقالات را با دقت بخونیم
پیش بینی شد ه تا 10 سال آینده در هر خانوار ایرانی یک نفر به ام اس مبتلا میشه
خب همین دیگه میدونی یعنی توی هرخانواده ای یه نفر ام اس بگیره یعنی چنددرصد
؟

همه که نه ولی بیشتر از نیمی

راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار baybay
 تشکر شده توسط : movahedi
#43
(2013/05/27, 04:28 PM)yas نوشته است: خب همین دیگه میدونی یعنی توی هرخانواده ای یه نفر ام اس بگیره یعنی چنددرصد
؟

همه که نه ولی بیشتر از نیمی
هر خانواده منظورش در هر فامیله
نه خانواده ای متشکل از پدر و مادر و فرزند
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد
[تصویر:  1927b880db2a9f321.jpg]

 تشکر شده توسط : nahid , movahedi
#44
توي خوزستان كه ابتلاي 4نفردرهرهفته هم گزارش شده
 تشکر شده توسط : movahedi
#45
(2013/05/27, 04:28 PM)yas نوشته است: خب همین دیگه میدونی یعنی توی هرخانواده ای یه نفر ام اس بگیره یعنی چنددرصد
؟

همه که نه ولی بیشتر از نیمی

منظور از خانوار همون طور که زهرا جون گفت پدر و مادر و فرزندان و پدر بزرگ و مادر بزرگ خاله و دایی و عمه و عمو و بچه هاشون هست پس میبنی که 90 درصد نمیشه خیلی کمتره
چون مبتلایان به ام اس اکثراً قشر جوان هستن اینقدر مهم هست وگرنه درصد مبتلایان به ناراحتی های قلبی عروقی و دیابت خیلی بیشتر از ام اسه
گاهی چه زود دیر میشود.angry2angry2
 تشکر شده توسط : movahedi
#46
(2012/12/12, 11:06 PM)Hasty نوشته است:
با سلام خدمت همه دوستان خوب ونازنینمlove28
در مورد سالهایی که با ام اس زندگی می کنم باید بگم از 20 سال میگذرهsmilingsmiling
باورتون نمی شه اون زمان که دکترم به من گفت ام اس دارم اصلا ناراحت نشدم وصاف رفتم واول به همسرم بعد به مادرم گفتم تازه گفتم که بیماری سختیه شاید تا 6 ماه دیگه بمیرمlaughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3
همه رو حسابی بهم ریختم حقیقتش از توجهی خاصی که به من میشد خیلی احساس خوبی داشتمconfusedconfusedconfusedlaughing3laughing3laughing3
بعدا یک دکتر توی بیمارستان دی تشخیص قطعی دارد که نمی دونم 2 یا 3 سال از مورد اول گذشته بود من اون موقع فقط قرص می خوردم که این وسط متاسفانه حین بارداری دچار نابینایی 100% چشم چپم شدم که خیلی منو ترسوندsad2sad2sad2rolleyeshappy0064.gifSheklak.shabhayetanhayi-17اrolleyesrolleyes
بعد 3 دکتر همزمان با هم تشخیص دادند که چون داخل 5 ماه بودم ایرادی نداره قرص کورتون بخورم.....خوردم و خدارو شکر فورا خوب شد ودر این سالها حین عود بیماری تار شد اما فورا خوب شد وخدارو شکر تا این لحظه هیچ مشکلی ندارمwink2wink2wink2
دختر گلم بدنیا اومد وهمین هفته گذشته تولد 20 سالگیش بود که خدارو شکر اونم مشکلی ندارهicon_questionicon_questionicon_questionicon_question
به نظر من که همه جور تزریق ودارو رو امتحان کردم وحالم خوبه باید به هیچ موردی جز سلامت خودمون فکر کنیم......من که اینجوری خیلی راحتم
اصلا اهمیتی نمی دم وقتی احساس نیاز می کنم کسی که کمکم می کنه ترحم می کنه یا احترام می ذاره آخه چه اهمیتی داره icon_cryicon_cryicon_cry
مهم اینکه من کارم انجام بشه evilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.gifevilgrin0039.giflaughing3laughing3laughing3laughing3
ومن سختی نکشم........خدارو شکر همسر وفرزندان خیلی دانا ومهربونی درام که خیلی رعایت حالم رو می کنند ومن در آرامش کامل به کارهام میرسم
از من به همه نصیحت باید فقط به خودتون وسلامتیتون فکر کنید شک نکنید یک بیمار نمی تونه همسر یا مارد یا فرزند خوبی باشه پس خوب باشید که بتونید به همه کارها به وقت وجای خودش برسیدfighting0030.giffighting0030.giffighting0030.giffighting0030.giffighting0030.giflove28love28love28love28love28
ص
سلام. منم از سال68. بهيكباره. دچار تاري شديد درچشم چپ شدم
بهترين دكتر چشم رفتم پس از معاينه دقيق گفت چيزي نيست
شايدهم فكر كرد دارم تمارض ميكنم اين مساله بعد از چند روزبرطرف شد بعد ها چند بار ديگه تكرار شد تا بالأخره يه دكتر چشم از را
رفتنم متوجه شدم.


هر اتفاقي هم كه بيفتد ،بايد حواس مان باشد كه دو طناب أصلي زندگي
رها نكنيم

إيمان و اميد
انگه كه توانستم بشد دانستم نشد
                               چون كه دانستم بشد توانستم نشد
 تشکر شده توسط : zohrevand , alireza1111 , famoon
  




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان