2012/09/09, 11:20 AM
خوبه...سایت خودتونه....صاحابش خودتونین...تصمیم گیری هم با خودتونه.....
حالا صلاح بر بستن دیدین خو باید ببندین دیگه...
خوبی های خیلی زیادی داشت ..
البته مشکلات خیلی زیادی هم داشت که نمی شد چشم پوشی کرد...در گیری خیلی زیاد میشد بعضی وقتا...
خوبی گفتگواعضا اینه که نوشته ها مکتوب باقی می مونه و کسی نمیتونه از حد خودش خارج بشه...
ولی خوب مثل چت بچه ها نمی تونن راحت با هم حرف بزنن و درد و دل کنن...
من دوستای خیلی خوبی اینجا پیدا کرده بودم...کسایی که بی نهایت برام عزیز بودن....تو بیمارستان که بستری بودم اقوام و آشنا بهم سر نمیزدن خدا شاهد هست...ولی خدا میدونه دو ستام اینجا مرتب بهم زنگ میزدن ...احوالم رو میگرفتن....صداشون التیام بود...دوستی ماها از همین اتاق چت شروع شد و انقدر محکم شد....خوب وقتی نباشه فکر کنم شکل گیری این رفاقتا یه مقدار سخت بشه....با توجه به اینکه هر کدوممون هم یه جا ایرانیم...شیراز و کرج و تهران و ارومیه و ...
همون دوستان هم که تهران هستن اینجا اول با هم آشنا میشدن و بعد همدیگرو ملاقات میکردن...میدونین به هر حال باید قبول کرد...من پدر مادرم و خانوادم که نزدیکترین کسانم هستن دردمو نمیفهمن...بعد از خدا اگر بخوام با کسی هم درد و دل کنم هم نوعم و هم دردم هست...اونه که میفهمه من چی میکشم....
البته یکبار هم خودم تو چت روم درگیر شدم که نتیجش شد یک حمله...این یک چیز طبیعیه که هر چیزی در کنار خوبیاش یه بدی هائی هم داره...
بازم ممنون هستم ازتون...بخاطر زحماتی که میکشین...
در کل دستتون نکنه که بستینش چون هر کسی وارد میشد و هر حرفی میزد...بازم از زحماتتون ممنونم
حالا صلاح بر بستن دیدین خو باید ببندین دیگه...
خوبی های خیلی زیادی داشت ..
البته مشکلات خیلی زیادی هم داشت که نمی شد چشم پوشی کرد...در گیری خیلی زیاد میشد بعضی وقتا...
خوبی گفتگواعضا اینه که نوشته ها مکتوب باقی می مونه و کسی نمیتونه از حد خودش خارج بشه...
ولی خوب مثل چت بچه ها نمی تونن راحت با هم حرف بزنن و درد و دل کنن...
من دوستای خیلی خوبی اینجا پیدا کرده بودم...کسایی که بی نهایت برام عزیز بودن....تو بیمارستان که بستری بودم اقوام و آشنا بهم سر نمیزدن خدا شاهد هست...ولی خدا میدونه دو ستام اینجا مرتب بهم زنگ میزدن ...احوالم رو میگرفتن....صداشون التیام بود...دوستی ماها از همین اتاق چت شروع شد و انقدر محکم شد....خوب وقتی نباشه فکر کنم شکل گیری این رفاقتا یه مقدار سخت بشه....با توجه به اینکه هر کدوممون هم یه جا ایرانیم...شیراز و کرج و تهران و ارومیه و ...
همون دوستان هم که تهران هستن اینجا اول با هم آشنا میشدن و بعد همدیگرو ملاقات میکردن...میدونین به هر حال باید قبول کرد...من پدر مادرم و خانوادم که نزدیکترین کسانم هستن دردمو نمیفهمن...بعد از خدا اگر بخوام با کسی هم درد و دل کنم هم نوعم و هم دردم هست...اونه که میفهمه من چی میکشم....
البته یکبار هم خودم تو چت روم درگیر شدم که نتیجش شد یک حمله...این یک چیز طبیعیه که هر چیزی در کنار خوبیاش یه بدی هائی هم داره...
بازم ممنون هستم ازتون...بخاطر زحماتی که میکشین...
در کل دستتون نکنه که بستینش چون هر کسی وارد میشد و هر حرفی میزد...بازم از زحماتتون ممنونم