[یوسفی نازنین]

ای با با دنیا همینه دیگه فکر کنم پسری اگه پسری مگه قطی دختره یکی بهترش گیرت میاد اگه دختری هم ولش کن چیز ی که زیاده پسر مجرد تا دلش هم بخواد ولی از موفقیتای خودم بگم من فقط درس خوندم ودرس خوند م تا ام اس گرفتم دیگه ادامه ندادم چون خیلی ها معتقدند که ام اس از استرس زیاده منم که استاد استرس هستم حتی کارم هم ول کردم به خاطر اینکه می خوام بدون استرس زندگی کنم دکترا هم بوسیدم گذاشتم کنار واسه بقیه دوستام برن حالشو ببرن البته از من الگو برداری نکنید ها

[paeeze]

منم فعالم عایا؟

به نظرم هرکسی تو زندگیش کاری رو که داره انجام میده ازش راضی باشه و دوست داشته باشه فعال و موفقه
اینحا منظورم از کار، شغل نیست.

خب من الان یه ترم صفری ارشد مخابرات -سیستم هستم و از اینکه رشته گرایش مورد علاقم رو قبول شدم خیلی خوشحالم
یه کار تمام وقت دارم
-خدا منو ببخشه کلی تو فرم های بیمه دروغ که ننوشتم راستش رو نگفتم .فقط همین
مدیرم از کارم راضیه و از وقتی دانشجو شدم باهام کلی راه اومده

ناامید نشید.یکی یاد شماست

[rezami]

سلام بر دوستانه گلم

منم 6 روز هفته رو کلاس برداشتم اون یه روز هم میرم زبان و موسیقی دیگه وقتی برای ام.اس تو زندگیم ندارم چون معتقدم هر چی سرمون شلوغتر باشه ام.اس ناتوانتر از همیشه خواهد شد

با آرزوی موفقیت و بهبود برای همه ام.اس سنتری یای گل

[barzegar]

منم خییییلی فعالم
همش باشگاه ورزش مهمونی با دوستان بیرون کلاس زبان
کل هفته رو بیخودی پر کردم

[ساسان]

سلام به همه بچه های گل و خسته نباشید به مدیران و زحمت کشان سایت .
هر کس دیدش به موفقیت فرق می کنه مثل خوشبختی که فیلسوفایی مثل ژان ژاک روسو و شپنهاور اونو یه امر ذهنی می دونن این موفقیتی که مد نظر ماست موفقیت تو قردادا و مناسبت های اجتماعیه مثلا نمونه شدن تو یه ارگانیو...ولی شاید خوب بودن حال یه ام اسی یه موفقیت باشه
به نظرم ما باید از پوسته فکرای سنتی گذشتگان بیرون بیایم که یه سری ارزشارو به ما منتقل کردن مثلا چرا هر کی که موفق شده ارزشمند ؟ همه ی این ارزش گذاری هارو گذشتگانمون انجام دادنو نسل به نسل به ما منتقل کردن ما می تونیم ارزش هارو و دیدهارو به مسایل تغییر بدیم
به همه بچه ها توصیه می کنم که زندگینامه استفان هوکینگ بخونن ابن فرد دچار بیماری ای ال اس شد و اکثر بدنش فلج و به خاطر ذات الریه هنجرشو برداشتن.. این مرد بزرگترین دانشمند فیزیک نظری جهانه

[سمیرا67]

خودم که فعالم شدید
ولی یه خانم msمیشناسم که یک سال بعد ازدواجشون دوتا کلیه ی شوهرش از کار افتاد(پیش از ازدواجmsداشت)اون خانم شروع کردن به کارکردن وبا پختن نون محلی خرج زندگی شون رو درآوردن خدا بهشون یه پسرهم داده وخداروشکر الان هم خانم وهم شوهرش وهم بچشون خوبه خوبن وخداروشکر زندگی خوبی دارن

[peli]

سلام .
من 13 ساله که ام اس دارم.وقتی بیماریم شروع شد 15 سالم بود،تا اون زمان شاگرد اول بودم ولی بعد افت شدیدی کردم.دوستام که از بیماریم خبر نداشتن مسخرم میکردن و من همچنان با شاگرد اولها دوست بودم،تا اینکه زمان کنکور رسید و با رتبه 2000 مهندسی ارتز پروتز تهران قبول شدم ،الان 4 ساله که کلینیک دارم و کار می کنم.به دروس دینی علاقه زیادی دارم و فعلا دارم دروس حوزوی میخونم.12 ساله که حرفه ای نقاشی میکشم.شمع هم میسازم.الان 3 ماهه عروسی کردم و همسر خیلی خوبی دارم

---

خودم که فعالم شدید
ولی یه خانم msمیشناسم که یک سال بعد ازدواجشون دوتا کلیه ی شوهرش از کار افتاد(پیش از ازدواجmsداشت)اون خانم شروع کردن به کارکردن وبا پختن نون محلی خرج زندگی شون رو درآوردن خدا بهشون یه پسرهم داده وخداروشکر الان هم خانم وهم شوهرش وهم بچشون خوبه خوبن وخداروشکر زندگی خوبی دارن

سلام سمیرا جون
امیدوارم همیشه سالم باشن

[مریم امیدوار]

من خوم فعالم پسرم 4سالش بود که همسرم فوت شدن من 25 سالم بود بعد یک سال تشخیص ام اس داده شد برا من موندم و یک بیماری که شناختی نداشتم ازش و یه بچه 4 ساله الا پسرم 10 سالشه ومنم هنوز خدارو شکر رو پام از خیلی از ادمای سالمم بهتر زندگیمو تنهای تنها اداره میکنم خدارو هزار مرتبه شکر

[منصور91]

سال 91 بود دچار حمله شدیدی از لحاظ دوبینی شده بودم
چهار سری پالس تراپی گرفتم
سه ماه خانه نشین شدم
همه اش به اخبار سیاسی واقتصادی گوش میدادم
خداوند یه نعمت بزرگی به من داده همیشه در هر حالتی فعالیت اقتصادی کنم
در ان موقع شروع به خرید وفروش دلار کردم به برادرم میگفتم امروز برو بخر
چند روز بعد میگفتم برو بفروش
خلاصه سود خوبی کردم
ام اس زندگیتون مختل میکنه اما هدفتون هرگز

[موناامیدوار]

من خودم اخر فعالم...سال87 که ام اس گرفته بودم درگیر کلاسای یه اموزشگاه بودم..اخه سیاه قلم تدریس میکردم
بعد کنکور88 دادم و قبول شدم..رفتم دانشگاه..همزمان باهاش شعرم نفر دوم منطقه شد...نقاشیمم یه جایزه تو منطقه برد
بعد یه مدت مربی مهدکودک بودم...یه سالم معلم نقاشی بودم...یادمه70تاشاگرد داشتم..یادش بخیر
بعد دوره های گریم چهره کودکو گذروندم.شدم گریمورکودک...الان لیسانسمو گرفتم...دارم واسه ارشد میخونم تو خرداد کنکورمه سال اینده..
شاید بالاترین مرتبه رو نگرفته باشم اما بازم شکر میکنم...هدفام خیلی بیشتر از ایناس
من هنوز موفقیت کاملو کسب نکردم...اها یچیز دیگه...درکنارش شیرینی پزی و کیک پزی هم میکنمو اتفاقا همه تعریف میکنن..
ام اس هیچوقت دلیل نیست که خودمو ببازم...هیچوقت