2010/03/07, 10:03 AM
سلام
حدود 30 دقیقه وقت گذاشتم تمام مطالب دوستان رو بخونم
به نظر من سوءتفاهم ایجاد شده و هر دو گروه احساسی به قضایا نگاه می کنند.
تو یک تاپیک (ام اس بیماری خاص خواهد ماند) مریم جان (شفایافته) تو ارسالی بهبود خودشو با رژیم درمانی و استفاده از داروهای گیاهی اعلام کرد و به بقیه توصیه کرد داروهای شیمیایی رو قطع کنند که البته اولین نفری که با نظرش مخالفت کرد من بودم که پاسخی در زیر مطلبش دادم.
من هم معتقدم که با توجه به پیچیدگی های زیاد این بیماری نباید انتظار داشت که بهبود علائم یک بیمار قابل تسری به همه باشه. هزاران دلیل ناشناخته می تونه روی بهبود علائم تاثیر بذاره همونطور که هزاران دلیل ناشناخته می تونه اون رو بوجود بیاره. از طرفی، قاعدتا حتی اگر روشی تجربی برای بهبود این بیماری کشف بشه زمانی معتبر میشه که تعداد افراد قابل توجهی اون رو گزارش بدن.
اما با این اوصاف نحوه برخورد با این خبر هم زیاد جالب نبود. به نظر من این دو نفر نیت بدی از بیان تجربشون نداشتن فقط نحوه بیانشون صحیح نبود.
هر قانون علمی زمانی یک تئوری بوده و گاهی یک فانوس تو دل تاریکی می تونه نجات بخش باشه.
اینکه حتی یک نفر با رژیم غذایی یا داروهای گیاهی بهبود پیدا کرده حداقل 2 مزیت داره:
1- می تونه برای کسایی که متخصص هستند چراغی روشن کنن و حداقل مسر تحقیقات رو مشخص کنه
2- خود اون فرد از درمانش راضیه و حس خوبی داره و همین هم برای ما خوشحال کنندست چون حتی 1 نفر از ما هم اگه حس کنه کاملا خوب شده قابل شکرگزاریه و دلیلی نداره مرتب بهش القا کنیم که نه تو بیماری و خبر نداری
به نظر من بیان این تاپیک صرفا بایستی با ذکر یه تجربه شخصی همراه می بود و مریم و مینا به ذکر همین نکته می پرداختن که با رعایت الگوی غذایی واستفاده از داروهای گیاهیه خاصی بهبود علایم پیدا کردن و یکم از هیجان تو ذکر مطلب فاصله می گرفتن و بقیه هم به جای نفی کامل موضوع صرفا به توصیه به این نکته می پرداختن که در کنار استفاده از داروهای رایج، استفاده از درمان های جایگزین بی خطر هم شاید بتونه لااقل از نظر روحی و تلقینی به کمک بیماران بیاد.
حدود 30 دقیقه وقت گذاشتم تمام مطالب دوستان رو بخونم
به نظر من سوءتفاهم ایجاد شده و هر دو گروه احساسی به قضایا نگاه می کنند.
تو یک تاپیک (ام اس بیماری خاص خواهد ماند) مریم جان (شفایافته) تو ارسالی بهبود خودشو با رژیم درمانی و استفاده از داروهای گیاهی اعلام کرد و به بقیه توصیه کرد داروهای شیمیایی رو قطع کنند که البته اولین نفری که با نظرش مخالفت کرد من بودم که پاسخی در زیر مطلبش دادم.
من هم معتقدم که با توجه به پیچیدگی های زیاد این بیماری نباید انتظار داشت که بهبود علائم یک بیمار قابل تسری به همه باشه. هزاران دلیل ناشناخته می تونه روی بهبود علائم تاثیر بذاره همونطور که هزاران دلیل ناشناخته می تونه اون رو بوجود بیاره. از طرفی، قاعدتا حتی اگر روشی تجربی برای بهبود این بیماری کشف بشه زمانی معتبر میشه که تعداد افراد قابل توجهی اون رو گزارش بدن.
اما با این اوصاف نحوه برخورد با این خبر هم زیاد جالب نبود. به نظر من این دو نفر نیت بدی از بیان تجربشون نداشتن فقط نحوه بیانشون صحیح نبود.
هر قانون علمی زمانی یک تئوری بوده و گاهی یک فانوس تو دل تاریکی می تونه نجات بخش باشه.
اینکه حتی یک نفر با رژیم غذایی یا داروهای گیاهی بهبود پیدا کرده حداقل 2 مزیت داره:
1- می تونه برای کسایی که متخصص هستند چراغی روشن کنن و حداقل مسر تحقیقات رو مشخص کنه
2- خود اون فرد از درمانش راضیه و حس خوبی داره و همین هم برای ما خوشحال کنندست چون حتی 1 نفر از ما هم اگه حس کنه کاملا خوب شده قابل شکرگزاریه و دلیلی نداره مرتب بهش القا کنیم که نه تو بیماری و خبر نداری
به نظر من بیان این تاپیک صرفا بایستی با ذکر یه تجربه شخصی همراه می بود و مریم و مینا به ذکر همین نکته می پرداختن که با رعایت الگوی غذایی واستفاده از داروهای گیاهیه خاصی بهبود علایم پیدا کردن و یکم از هیجان تو ذکر مطلب فاصله می گرفتن و بقیه هم به جای نفی کامل موضوع صرفا به توصیه به این نکته می پرداختن که در کنار استفاده از داروهای رایج، استفاده از درمان های جایگزین بی خطر هم شاید بتونه لااقل از نظر روحی و تلقینی به کمک بیماران بیاد.
هميشه مردم لباس هاي كهنه و پوسيده اشون رو دور مي ندازن دارم به اين فكر مي كنم كه چرا بعضي ها افكار كهنه و پوسيدشون رو هيچ وقت دور نمي ندازن