امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات : 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
شاد زندگی کردن برای ام.اسی‌ها سخت نیست!
#32
دوست خوبم. اتفاقاً پایان‌نامه‌ی جامعه‌شناسی من هم اینطوری شد. کسی که با من شریک بود ابداً همکاری نمی‌کرد و کل کار را خودم انجام دادم. نمره را هم گرفتیم. هرچند موضوع انتخابی ما خیلی بکر بود و استاد راهنما اصلاً تمایلی به موضوع ما نداشت ولی الان دم به دیقه توی رادیو تلویزیون در موردش حرف می‌زنند (مهاجرت معکوس)
القصه.این را می‌خواستم بگویم که شما همان موقع کاری که باید انجام دادید: موضوع را به استاد گفتید و به زعم خودتان از دوستتان انتقام گرفتید. درسته؟
خوب من دفعات قبلی هم گفتم هرگز به فکر انتقام‌گیری نباشید. حالا شما با اینکه انتقام‌تان را گرفته‌اید از خودتان راضی نیستید و این شما را اذیت می‌کند.
کاری که باید انجامش بدهی سخت هست ولی ممکنه. سعی کن آنها را ببخشی. استادت را چون از جریان مطلع نبوده و دوستت را چون آدم جاهل و بدبختی بوده است. آنقدر بزرگ باش که این آدم‌ها را بتوانی ببخشی. اگر 16.5 گرفتی یک نمره واقعی گرفتی. نمره‌ای که حتی اگر کم باشد نمره‌ای است که با تلاش خودت به دست آوردی.
اگر دوستت بیست گرفته است، بیست را با دوز و کلک گرفته است. نمره‌ی دوز و کلک خودش را گرفته است و این نباید آزارت بدهد.
یادمه موقع کارآموزی پرستاری، یک عده مربی داشتیم جوگیر و دهن‌بین. تا دانشجویی می‌گفت چقدر چشم و ابروتان خوشگله، نمره‌ی طرف بدون حضور مرتب در جلسات و بدون کار مفید بیست می‌شد ولی من چون اهل تمجید و اینها نبودم و حواسم به یادگرفتن بود، نمره‌ی کم می‌گرفتم. در عوض کادر بیمارستان و رزیدنت‌ها همیشه از کار من به عنوان یک کار ماهرانه یاد می‌کردند و این برای من کافی بود!

یک خاطره برایت تعریف می‌کنم که بی‌ربط هم نیست:

یک روز که در بخش اتاق عمل ENT(گوش و حلق و بینی) بودیم، زد و یک دخترخانمی زیر عمل ایست قلبی کرد. منو یکی از دوستانم رفتیم کمک و در احیا کار کردیم و به جای ساعت یک، ساعت 3 از اتاق عمل خارج شدیم. رفتیم خوابگاه و مثل خل‌ها ماوقع را تعریف کردیم برای سایر همکلاسی‌ها. می‌دانی فردا چی شد؟ تا مربی آمد یکی از بچه‌ها شروع کرد آنچه از ما شنیده بود را طوری تعریف کرد که انگار خودش حین احیا آنجا بوده و کمک کرده است! نمره را او گرفت ولی نه برای منو نه برای دوستم مهم نبود. ما تجربه‌ی واقعی کسب کردیم ولی آن یکی تنها نمره‌ای گرفت که بعدها هیچ کمکی به او نمی‌کرد.

بخشیدن، کار آدم‌های بزرگ است. خودت را آنقدر بزرگ کن تا ببخشی و خودت را پیروز میدان بدان. ذهنت را به مرور از این خاطره سبک کن و به عنوان یک تجربه بهش نگاه کن. مطمئن باش آرام‌تر می‌شوی icon_question
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
 تشکر شده توسط : MFhealth , arezoo_azizi , TootFarangi , najva , شفا یافته , nahid
  


پیام های داخل این موضوع
RE: شاد زندگی کردن برای ام.اسی‌ها سخت نیست! - توسط havaars - 2012/01/09, 08:47 AM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  زندگی را سخت نگیرید! paeazan 8 6,973 2014/04/22, 02:05 PM
آخرین ارسال: shahrzad.s
  مواد لازم دمنوش برای داشتن اعصاب آرام و سرخوش بودن hamid_147 0 3,686 2014/04/20, 12:13 AM
آخرین ارسال: hamid_147
  ترک عادت های قدیمی،شروع زندگی جدید Escape 3 3,687 2014/02/19, 12:31 AM
آخرین ارسال: spring
  خوب بودن برای چه کسی؟ Escape 6 5,748 2014/02/18, 09:56 AM
آخرین ارسال: سالومه
  چـهار گام برای افزایـش اعتـماد به نفـس 360 0 2,197 2012/10/01, 05:31 PM
آخرین ارسال: 360
  راز داشتن عمر طولانی در دیدگاه و نگرش مثبت به زندگی fereshteh 56 29,544 2012/07/31, 08:23 AM
آخرین ارسال: nazaninamiri70
  5راه ارتقای شوخ طبعی برای ارتقای روابط اجتماعی نازلی 0 2,194 2011/03/17, 10:36 PM
آخرین ارسال: نازلی



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست