امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امیتازات : 3.22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
وقتی فهمیدین ام اس دارین چه احساسی پیدا کردین؟(و کی بهتون گفت)
#24
من چون اوايل عيد دچار حمله شديد شدم و هيچ دكتري نبود و عوارضم رو به يه پرستار گفتم گفت چرا از قبل بهم نگفتي اون ميگفت خدا كنه ام اس نباشه بعد از حدود 10روز كه دكترا تشريف اوردن از سفر پيش يه دكتر رفتم (چشم پزشك)بهش گفتم كه يكي بهم گفته كه شايد ام اس باشه اون هم برام ام ار اي نوشت اورژانسي و من رفتم انجام دادم جواب ام ار اي رو هم بااينكه ريپورتش انگليسي بود منگنه كرده بودن ولي من با ظرافت ريپورت رو در اوردم پايين صفحه داخل پرانتزنوشته شده بود (ms) ومن هم مطمئن شدم ولي نترسيدم البته نترسيدم كه نه خيلي كم ترسيدم ولي به روي خودم نيوردم چون احساس كردم اگر من نشون بدم ميترسم بقيه بيشتر اذيت ميشم وبيشتر ميترسن وبه قولي از همه بيخيال تر من بودم
صبورانه در انتظار زمان بمان، هر چیز در زمان خود رخ می دهد. حتی اگر باغبان، باغش را غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود، میوه نمی دهند.
 تشکر شده توسط : maedeh , nahid , najva , Majid , farkhonde , eglantine , ehsank
  


پیام های داخل این موضوع
RE: وقتی فهمیدین ام اس دارین چه احساسی پیدا کردین؟(و کی بهتون گفت) - توسط Mahdieh - 2011/08/18, 09:36 AM



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان