امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امیتازات : 3.22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
وقتی فهمیدین ام اس دارین چه احساسی پیدا کردین؟(و کی بهتون گفت)
#14
اولين بار خواهرم ام آر آي رو به دكتر نشون داد و تلفني برا مامانم گف! يهو مامانم نشست و رنگش پريد اما چيزي به من نگفت!
من خودم تشخيص يه بيماري ديگه رو داده بودم!!!
وقتي تو بيمارستان بستري بودم هم منو برده بودن تو بخش عمومي!!! كه نفهمم مشكلم چيه!confused ولي يه روز صبح ديدم بالا سرم نوشته شده : ms....
كلي شوكه شدم!!! خواهرم ميخواس ذهنمو منحرف كنه ميگف اين اسم داروته!!!laughing3 بعد رفتم پيش پرستار گفتم اين همون مولتيپل اسكلروزيسه؟!Huh گف رشته ت تجربيه؟ گفتم آره...ديگه جوابي نداد...
يه بار تو بيمارستان وقتي ميخواستن بم سرم بزنن كلي گشتن! آخه ديگه جاي سفيد تو دستم نبود!:55:همش كبود شده بود!!!
خلاصه يه جا زد ديد مناسب نيست!confusedدر آور زد يه جا ديگه!confusedهي چرخوندش تو دستم تا شايد فرجي بشه!!!angry3 نمي دونم چطور صبر مي كردم و جيغ نمي زدم...
agreement2
ارزش تو به اندازه آن چیزی است که به آن دل می بندی
پس مواظب باش که به کمتر از بی نهایت عشق ، دلبسته نشوی...
 تشکر شده توسط : maedeh , nahid , Majid , far :D , eglantine , mohammadreza1369
  


پیام های داخل این موضوع
RE: وقتی فهمیدین ام ای دارین چه احساسی پیدا کردین؟(و کی بهتون گفت) - توسط fatima - 2011/08/16, 03:44 PM



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست