2014/08/01, 05:50 AM
سلام.من معتقدم ازدواج یه امر خیلی مهمه و نمی شه بخاطر ام اسی بودن قیدشو زد.اما مهمتر از ازدواج درست انتخاب کردنه.تنها بودن باهمه ی تنهاییهاش هزاربار بهتر از یه همراه بد داشتنه.ممکنه با احساسی برخورد کردن وتصمیم نادرست روزی برسه که آدم افسوس
لحظه های مجردیش رو بخوره.من فکر می کنم برای شروع یه ازدواج خوب حتما باید طرف مقابلت رو بشناسی .باخانواده وخودش آشنایی داشته باشی تا ازسطح درک وپشتیبانیش یه حدی اطمینان حاصل کنی......نه به خواستگاری کسی برید که ازبیماریتون ونحوه
برخورد بابیمار ام اس خبر نداره ونه خواستگار بدون اطلاع رو تو خونتون راه بدید.طرف مقابل باید اونقد شمارو بشناسه که باوجود بیماری وشرایطتون حاضر به ازدواج باشه.من پیشنهاد می کنم برای ازدواج دنبال کیس هایی تو فامیل, همسایه, محل کارو..........که می شناسیدشون باشید وکمتر به غریبه هایی فکر کنید که پاسخ های بدشون بعد از اطلاع از بیماریتون دردی به دردهاتون اضافه کنه
لحظه های مجردیش رو بخوره.من فکر می کنم برای شروع یه ازدواج خوب حتما باید طرف مقابلت رو بشناسی .باخانواده وخودش آشنایی داشته باشی تا ازسطح درک وپشتیبانیش یه حدی اطمینان حاصل کنی......نه به خواستگاری کسی برید که ازبیماریتون ونحوه
برخورد بابیمار ام اس خبر نداره ونه خواستگار بدون اطلاع رو تو خونتون راه بدید.طرف مقابل باید اونقد شمارو بشناسه که باوجود بیماری وشرایطتون حاضر به ازدواج باشه.من پیشنهاد می کنم برای ازدواج دنبال کیس هایی تو فامیل, همسایه, محل کارو..........که می شناسیدشون باشید وکمتر به غریبه هایی فکر کنید که پاسخ های بدشون بعد از اطلاع از بیماریتون دردی به دردهاتون اضافه کنه
ماه من غصه چرا؟
دل به غم دادن وازیاس سخنها گفتن کار آنهایی نیست که خدا را دارند.
دل به غم دادن وازیاس سخنها گفتن کار آنهایی نیست که خدا را دارند.