2012/05/01, 12:16 PM
من این تجربه رو داشتم.
اول در مورد وضعیت خودم توضیح دادم.بعد کم کم ام آر آی هامو آوردم آخر سر هم گفتم اسم این جونور ام اسه.بعد هم با هم رفتیم پیش دکترم.
هیچ حقیقتی رو پنهان نکن.چون باید بپذیریم که موضوع مهمیه.هم از کاستی ها بگو هم از نقاط مثبت و تواناییهات،اینکه هرکسی تو زندگیش دستش یه جوری به یه چیزی بنده،ما هم به ام اس که شاید اسمش از خودش بیشتر آزاردهنده باشه.
هم تو حق داری هم اون.بهش فرصت بده.بذار خوب فکر کنه.ولی در هیچ شرایطی نقش یک قربانی رو بازی نکن.نه برای خودت نه برای اون.به تجربه برام ثابت شده افراد به سمت بیماران مقاوم و با روحیه خیلی بیشتر از حتی افراد سالم جذب میشن.
محکم و صادق باش .
اول در مورد وضعیت خودم توضیح دادم.بعد کم کم ام آر آی هامو آوردم آخر سر هم گفتم اسم این جونور ام اسه.بعد هم با هم رفتیم پیش دکترم.
هیچ حقیقتی رو پنهان نکن.چون باید بپذیریم که موضوع مهمیه.هم از کاستی ها بگو هم از نقاط مثبت و تواناییهات،اینکه هرکسی تو زندگیش دستش یه جوری به یه چیزی بنده،ما هم به ام اس که شاید اسمش از خودش بیشتر آزاردهنده باشه.
هم تو حق داری هم اون.بهش فرصت بده.بذار خوب فکر کنه.ولی در هیچ شرایطی نقش یک قربانی رو بازی نکن.نه برای خودت نه برای اون.به تجربه برام ثابت شده افراد به سمت بیماران مقاوم و با روحیه خیلی بیشتر از حتی افراد سالم جذب میشن.
محکم و صادق باش .
تو منو تنها نذار....ای خدا.....خدا.....