امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات : 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ام اس و ضربه
#31
(2012/06/18, 08:47 PM)yas نوشته است: خب یعنی چی یعنی ضربه به سر ام اس میاره ؟ معمولا ضربه به سر اگه خدایی نکرده خیلی شدید باشه چیزهای دیگه به بار میاره ها بچه ها
شما به چیزهای ریز بینی فکر میثکنید قسمت ما این بوده همین wink2

ضربه به سر ms نمییاره ولی میتونه یکی از عوامل بوجود آورندش برا بعضی ها باشه . چون خودم تجربش رو داشتم گفتم....angry3angry3angry3
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم , موجیم که آسودگی ما عدم ماست ....
 تشکر شده توسط : biparva
#32
با احوالپرسی از خودم خوب خوب هستم . هیچ ضربه ای نداشتم و نخوردم HuhHuh
وقت بخیر

هیچ زخمی نداشتم ولی تا دلتان بخواهد فشارهای روحی

داشتم از سن کم تا حالا منبع استرس هستم

با همه اینها خدا را شکر که یک سلامتی نسبی دارم
وا گر از خدا ضرري به تو رسد هيچ كس جز خدا نتواند تو را از آن ضرر برهاند و اگر از او به تو خيري رسد هيچ كس تو را از آن منع نتواند كرد ، كه او بر هر چيز تواناست . (انعام . ۱۷ )
 تشکر شده توسط : booshveg , نگار1353
#33
منم تو بچگی سرم شکسته که جاشم معلومه و چند روز پیشم تعادلم به هم خورد و چنان وسط اشپزخونه با مغز خوردم زمین که خونریزی کرد و دردش هنوز ادامه داره ، با اولی ام اس گرفتم با این یکی چی نصیبم میشه؟Smile (16)confused
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.
 تشکر شده توسط : salar , ثریا , booshveg , ارزو
#34
من رزمي كار بيدم.ودكترم گفت ديگه نبايد ادامه بديsad.به خاط اين بيماريه لعنتي از خيلي از چيزايي كه دوست داشتم دست كشيدمsad2
حدیث قدسی:
هر گاه عبدی گناه می کند قطعه ای از زمین که در آن محل این گناه را انجام داده است از خدا اجازه می خواهد بنده را در کام خود فرو ببرد و آن سقفی که روی سر آنهاست از سقف بناها یا آسمان است از خدا اذن می طلبند که بر سر آنان خراب شود .
اما خداوند متعال می گوید :
دست از بنده من بردارید و به او مهلت بدهید زیرا شما او را خلق نکرده اید اگر او را خلق کرده بودید به او رحم میکردید.
sad2
 تشکر شده توسط : liliyam
#35
یادم نمیاد والا به خدا. شاید هم ضربه بوده شاید هم نبوده
نمیدونم چی شد که اینجوری شد
اصلا نفرین کی پشت سرم بود
اصلا چرا آخه چرا ؟
چرا ما جوونهای پر از امید و آرزو ؟
love51زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که عمری به اجبار خواهیم خفتlove51
#36
(2012/08/15, 08:12 AM)آیدا نوشته است: یادم نمیاد والا به خدا. شاید هم ضربه بوده شاید هم نبوده
نمیدونم چی شد که اینجوری شد
اصلا نفرین کی پشت سرم بود
اصلا چرا آخه چرا ؟
چرا ما جوونهای پر از امید و آرزو ؟

اولن که اگه کسی اینقدر نفرینش گیراست ، بهتره در حق خودش دعا کنه
ثانیا مگه خدایی وجود نداره که کسی بخواد با یه نفرین زندگی طرفشو تباه کنه..
به نظر من به غیر از هر چیزی تقصیر خودمونه که اینقدر آدمای حساسی هستیم حالا در مورد هر موضوعی..
ان شاالله داروی این بیماری هم کشف می شه
من که حدود 5 ماه قبل از این ماجرا یه تصادف بد داشتم که تمام بدنم به خصوص گردنم سیاه شد، شاید واسه اون خاطر باشهangry3angry3confused2confused2
خدایا من در کلبه حقیرانه خود کسی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری
من چون تویی را دارم وتو چون خود نداری...

#37
من 3بار حمله داشتم تو اين 3سال و خورده اي و هر 3بار هم همراه با ورزش هاي سنگين بوده..اين آخرين بار اي كيدو رفتم ..كلي ضربه خورد توي عصب دستو پام كه بدترين حمله بهم دست داد و فهميدم ام اي دارم
هي فلاني , شايد زندگي همين باشدwink2
 تشکر شده توسط : هلما , نگار1353
#38
منم تا آنجایی که یادمه 6 سالم بود که مثلا داشتم با خودم استوپ هوایی بازی میکردم آجر مینداختم بالا ...


در رفتم ولی دیر ..خورد تو سرم


و جالبتر اینکه دقیقا همونجا که آجر ضربه زده پلاک درومده و پلاک دارم:p

[تصویر:  42733742044706754849.bmp]


:d:
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : امير ريما , ورپریده , نگار1353
#39
منم دوران کودکی یه ضربه محکم از پشت سر داشتم اما نه پلاکی در اون قسمت هست نه مشکل دیگه ای!!!
أللّهُمَ إجعَلْ نَفْسی مُطمَئِنَةً بِقَدَرِک
 تشکر شده توسط : نگار1353
#40
منم وقتی 5 سالم بود، مامانم فرشارو شسته بود و زمین خالی بود.جوراب پام بود و سرسره بازی میکردم..عمم دستاشو داد تا من رو زمین بکشمش سر بخوره ولی یه دفعه دستمو ول کرد و با صورت محکم خوردم زمین..رو پیشونیم هنوز جاش هست..ورم کرد و هیچوقت ورمش نخوابید Sad
به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد..
 تشکر شده توسط : ارزو , نگار1353
  




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان