امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات : 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کنار اومدن با ام اس
#31
آره عزیزم.مرسی.
خیلی بهترم الان هفته ی اول داغون بودم.
تقریبا کناراومدم یوختایی میرم توو خودم ولی خب فک کنم طبیعیه.wink2

ایشالا بهترینا برای همگیمون پیش بیادicon_biggrin
 تشکر شده توسط : glassheart
#32
(2017/03/26, 10:15 AM)mahdiyehriyahi نوشته است: سلام زهرای عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه منم 18سالمه و امسال کنکوردارم واس همین خیلی خوب درکت می‌کنم اصلن همین الان رفته بودم کنار مامانم نشسته بودم زدم زیرگریه که نمیتونم درس بخونم منوببر
مشاوره گفتم تاعصرکه میرم مشاوره بیام توسایت شایداروم شم میدونم خیلی دوران سختیه چون من هنوز بعددوسالوشیش ماه نتونستم درست باهاش کنار بیام چون همش ب گدشتم فکر میکنم میدونم درست نیس ولی هرکاری میکنم مهر93میادتوخاطرم دقیقا شروع دوم دبیرستانوپایه کنکورمن دوسالوشیش ماهه دارم ب کنکورواینده ای ک از دستم رفته فک میکنم تو تازه مث من شدی من چند سال زندگیم بربادفنا رفته جوری ک دیگه نمیتونم کنترلش کنم همش ب خودم میگم زمانی ک من تومطبای دکترا بودم بقیه درس می خوندن حالا من خیلی عقب افتادم میدونی فکرکردن خیلی چیز بد یه من همش ب این فک میکنم ک ی روز ب یکی از بچه های مدرسمون ک سال بالایی ما بود کادویی دادن ک ب منم دادن اون الان تهران دانشگاه قبول شده ومن ام اس گرفتم حتی تو بهمن ماه دوتا حمله داشتم حتی تصور شم سخته من نمیخام بهت نصیحت کنم چون مث خودتم ولی این وبدون ک هیچی تو دنیا مهمترازخودت نیست عزیزم

هعیییی مهدیه جون حالا تو تواین چن سالی نتونستی کنار بیای دیگه خودت حال منو تو این 1ماه خورده ای حدس بزن
همش فکر میکنم چه گناهی کردم که خدا اینجوری عوضشو در آورد
منم تخمین رتبه هام تا بهمن 3یا نهایتا4رقمی بود ولی از اون به بعد دیگه آزمون نرفتم یعنی اصلا درس نخوندم اصلا بوسیدم گذاشتم کنار هعیییی انقدبی انگیزه شدم
 تشکر شده توسط : n70 , glassheart , ارزو ش
#33
بیشتر کسانی که تازه به ام اس مبتلا شدن همینطور هستند ولی به مرور زمان متوجه خواهید شد که واقعا باید با ام اس کنار اومد,یعنی اینکه داروهاتونو به موقع مصرف کنید,سعی کنید استرس نداشته باشید,ورزش کنیدو تغذیه سالم داشته باشیدو از همه مهمتر ام اس رو بخشی از زندگیتون بدونید نه همه ی اون.
بی بهانه بخندیم .....
 تشکر شده توسط : n70 , glassheart , ارزو ش
#34
(2017/04/02, 07:45 PM)zahra k نوشته است:
(2017/03/26, 10:15 AM)mahdiyehriyahi نوشته است: سلام زهرای عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه منم 18سالمه و امسال کنکوردارم واس همین خیلی خوب درکت می‌کنم اصلن همین الان رفته بودم کنار مامانم نشسته بودم زدم زیرگریه که نمیتونم درس بخونم منوببر
مشاوره گفتم تاعصرکه میرم مشاوره بیام توسایت شایداروم شم میدونم خیلی دوران سختیه چون من هنوز بعددوسالوشیش ماه نتونستم درست باهاش کنار بیام چون همش ب گدشتم فکر میکنم میدونم درست نیس ولی هرکاری میکنم مهر93میادتوخاطرم دقیقا شروع دوم دبیرستانوپایه کنکورمن دوسالوشیش ماهه دارم ب کنکورواینده ای ک از دستم رفته فک میکنم تو تازه مث من شدی من چند سال زندگیم بربادفنا رفته جوری ک دیگه نمیتونم کنترلش کنم همش ب خودم میگم زمانی ک من تومطبای دکترا بودم بقیه درس می خوندن حالا من خیلی عقب افتادم میدونی فکرکردن خیلی چیز بد یه من همش ب این فک میکنم ک ی روز ب یکی از بچه های مدرسمون ک سال بالایی ما بود کادویی دادن ک ب منم دادن اون الان تهران دانشگاه قبول شده ومن ام اس گرفتم حتی تو بهمن ماه دوتا حمله داشتم حتی تصور شم سخته من نمیخام بهت نصیحت کنم چون مث خودتم ولی این وبدون ک هیچی تو دنیا مهمترازخودت نیست عزیزم

هعیییی مهدیه جون حالا تو تواین چن سالی نتونستی کنار بیای دیگه خودت حال منو تو این 1ماه خورده ای حدس بزن
همش فکر میکنم چه گناهی کردم که خدا اینجوری عوضشو در آورد
منم تخمین رتبه هام تا بهمن 3یا نهایتا4رقمی بود ولی از اون به بعد دیگه آزمون نرفتم یعنی اصلا درس نخوندم اصلا بوسیدم گذاشتم کنار هعیییی انقدبی انگیزه شدم

ببین عزیزم دیر یا زود باید کنار بیای.
ولی هرچقد دیر شه باعث میشه خودت عقب بمونی.
یکی دوروز گریه هاتو بکن ولی خودتو جم و جور کن.
بشین با خدا دردل کن نماز دعا یاهرچی ک آرومت میکنه.
من الان مث توءم یماهه فهمیدم هنوز کامل هضم نشده ولی توروخدا خودتو اذیت نکن
آخه تقصیر تو نبوده حکمتی داره پس سعی کن آروم آروم باخودت کنار بیای.
 تشکر شده توسط : hadisss , glassheart , ارزو ش
#35
من که زدمش زمین.تا چشت کور بشه ام اسhappy0065.gif
بیا و همیشه کنارم بمان.کنارم که باشی
یعنی<رسما تعطیلی تمام دردها>
 تشکر شده توسط : آنا , n70 , ارزو ش
#36
(2017/04/03, 12:42 PM)ساناز66 نوشته است: من که زدمش زمین.تا چشت کور بشه ام اسhappy0065.gif

آبلین آبلین....happy0065.gif
 تشکر شده توسط : ساناز66 , n70 , ارزو ش
#37
من از اسفند ۹۰ درگیر ام اس شدم ولی تازه الان متوجه شدم ک ام اس چیه 
یه همسر عاشق دارم یه پسر۴ ساله گل
یه خانواده حامی
خداروشکر
ولی کم شدن اختیار مثانه خیلی روی روحیم تاثیرداره
وحشتناک حالمو بد کرده
 تشکر شده توسط : الی کوچولو , alireza1111
#38
(2019/12/29, 09:57 PM)مامان امیرحسین نوشته است: من از اسفند ۹۰ درگیر ام اس شدم ولی تازه الان متوجه شدم ک ام اس چیه 
یه همسر عاشق دارم یه پسر۴ ساله گل
یه خانواده حامی
خداروشکر
ولی کم شدن اختیار مثانه خیلی روی روحیم تاثیرداره
وحشتناک حالمو بد کرده

سلام خانمی ...
خوشحالم که همه عوامل محیطی کنارتون مثبت هستن و کمک کننده ...و اما در مورد مشکلی که گفتین ...اولا توصیه من به شما پذیرش بیماریتون هست ....بیماری هرچی که باشه هیچ فرقی در نوعش وجود ندارد وقتی بدونیم و بپذیریم که جزیی لاینفک از زندگی بشر هست ....هر فردی هم تصور می‌کنه به بدترین نوع ممکن بیماری مبتلا شده در صورتیکه الزاما واقعیت ندارد 

من چون عضو خیلی جدیدی هستم و اصلا تجارب شما دوستان نازنین رو ندارم ....نمیدونم آیا اعمال جراحی براتون امکان پذیر هست یا نه ...ولی چون از بیمار مبتلا به آلزایمر مراقبت میکنم و بی اختیاری جزیی از بیماری این دسته از بیماران هست ، مدتی پیش درباره روش های کنترل بی اختیاری ادراری مطالعه میکردم و متوجه شدم که روش های جراحی هم وجود داره که کمک کننده هست ...برای مثال  گذاشتن اسفنکتر مصنوعی در گردنه مثانه که قابلیت کنترل توسط فرد رو داره 
لینک وبسایت دکتر کرمی رو براتون می‌فرستم که بیشتر با انواع این روش ها آشنا بشین 

https://drkarami.com/1886/روش-های-درمان-...دراری.html

ولی در هرحال توصیه آخرم به شما ، گرچه می‌دونم دوستان عزیز عضو این گروه همگی بسیار با روحیه و پرتوان در حال مبارزه با بیماریشون هستن، پذیرش و عدم اجازه به مغز برای کنترل روحیه شما هست ...
تغییرات در مغز به صورت پلاستیسیته اتفاق میفتن ( وارد بحث آکادمیک نمیشم) به صورت ساده خدمتتون عرض کنم که وقتی مغزتون به چیزی عادت کنه فرمانی که می‌فرسته به عضو درگیر اجرا میشه و اجرای عضو درگیر مجدد برمیگرده به سلولهای مغزی ( در حقیقت مثل یه چرخه همه چیز اتفاق می‌افته) حالا اگر مثبت فکر کنیم این چرخه مثبت خواهد بود و اگر منفی فکر کنیم منفی...
میبینین که انتخاب با خودمون هست 
براتون بهترین ها رو آرزو دارم love51
 تشکر شده توسط : alireza1111
#39
باید هم با ام اس کنار بیایم چون چاره دیگری نداریم  baybay

خاص فقط خداست
 تشکر شده توسط : ارزو ش
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  چطور با عشق های شکست خورده کنار بیاییم؟ paeazan 104 55,176 2015/08/12, 10:33 AM
آخرین ارسال: معصومه عباسی



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست