امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات : 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
وجه اشتراك افراد مبتلا به ام اس
#25
خيلي تاپيك جالبيه. خيلي خوبه دقيقا" مي تونه يه راه باشه براي يافتن راهكار و مداواي ام اس. مثلا" پيدا كردن دارو براي فراموش كردن خاطرات تلخ. راستش اينكه تغذيه تو خيلي بيماريها نقش داره انكار ناپذيزه، ولي من احساس مي كنم كه آدمها بعد از يه مدتي خودشون كاملا" متوجه مي شن كه به چه چيزهايي واكنش بد نشون مي دن اين نكته تكراريه فكر كنم يه جايي گفتم مثلا" من قبلنا خوارك لوبيا رو حداقل هفته اي يكبار مي خوردم و خيلي هم دوست داشتم اما الان نسبت به اين غذا معده ام واكنش بد نشون مي ده مثلا" مي دونم كه خرما بخورم آتيش مي گيرم تازه فهميدم كه وقتي در ارتفاعات از خرما استفاده مي كنم اين مشكل رو ندارم. به نظرم اينكه آدم خودش رو از چيزي محروم كنه خيلي بده فقط بهتره كه بفهمه چه چيزهايي رو بايد بخوره چه چيزهاي رو نخوره اونم مقطعي نه اينكه انقده به خودش عسرت بده كه اين خودش بشه يه فشار و استرس. دكتر من يه بار يه حرف خوبي رو زد گفت خانم چقدر سخت مي گيري حالا يه وقت آمپولت جابه جا هم شد كه شد من مريض دارم كه رفته مسافرت اصلا" يادش رفته داروش رو ببره. اين دارو براي بهبوديه نه براي اينكه خودش بشه يه مشغله و دردسر فكري رواني. من احساس مي كنم كه تغذيه نمي تونه در ايجاد ام اس يا مداواي ام اس خيلي دخيل باشه. فكر كنم بيشتر از هرچيزي نوع فكر و ميزان اشتغال به مسائل پيرامون اثر آنچناني داره رو ام اس. روزي كه من دچار مشكل شدم وقتي زنگ زدم به شركت كه بگم من بيمارم و نمي تونم بيام توضيح كه دادم مدير عاملمون گفت آها سيمهاي مغزت داغ كرده آخه اونا فكر كنم ديگه خوب منو مي شناسند 15 سال و اندي كم نيست، رويهمرفته من فكر مي كنم مشكلات روحي رواني نقش پررنگ تري دارند توي ايجاد يا بروز بيماري ام اس چرا كه بيماري من بعد از يه سلسله شوكهاي روحي خودنمايي كرد تا قبلش من به غير از فشارم كه اغلب پايين بود هيچ مشكلي نداشتم به ندرت دارو استفاده مي كردم. من آدم كينه اي، حرص خور، و دلشوره اي، و كمال گرا.
هميشه نگرانم و به قول برادرم يه عمر از ترس كچلي كچل زندگي كردم ترسو هستم جرات ريسك ندارم، به ديگران خيلي بها مي دم برام مهمه كه در موردم چگونه فكر مي كنند البته الان خيلي كمتر شده و داره روبه كمتر شدن هم مي ره. منتها مهمتر از هرچيزي رو يك سلسه ناراحتيهاي روحي رواني مي دونم. بيماري مادر، از دست دادن پدر و... تمام روزگارم رو به هم ريخته بود ام اس وقتي براي من خودنمايي كرد كه يكسال بود كه داشتم اشك مي ريختم.
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
  


پیام های داخل این موضوع
RE: وجه اشتراك افراد مبتلا به ام اس - توسط earth - 2010/09/28, 02:54 PM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نحوه برخورد با فرد مبتلا به ام اس sori3880 15 11,429 2014/10/12, 03:40 PM
آخرین ارسال: movahedi



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان