ارسالها: 485
موضوعها: 12
تاریخ عضویت: Nov 2009
تشکر های اهدا شده: 10944
تشکر های دریافت شده :6812 بار در 3496 پست
سال تشخيص بيماري : ......
دكتر معالج : .........
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اصفهان
میلو جان عزیزم مگه الآن پسرا خیلیاشون نمیزارن برن؟ حتی دخترایی هم هستن که بفهمن میزارن میرن
دختره یا پسره بالاخره ضربه رو میخوره اما این راه شاید یکم اونو به فکر ببره و راحت نره
عشــق
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم...
ارسالها: 433
موضوعها: 37
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 2264
تشکر های دریافت شده :4979 بار در 1350 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : Dr.Melissa bloch
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : nevada,us
(2011/02/23, 12:56 PM)sahar نوشته است: به نظر من اول باید برید با طرفتون آشنا بشین با هم برین و بیاین و در مورد ام اس بهشون چیزی نگین بعد که طرف عاشقتون شد همینجوری رو هوا نمیگه چون ام اس داری خدافظ میره تحقیق میکنه بعد عاقلانه تصمیم میگیره
من با حرفت موافق نيستم سحر خانم.
به نظرم يه حقي هم بايد به طرف مقابل داد.
مسئله به اين مهمي بايد همون روزهاي اول مطرح بشه تا صداقت طرف براي طرف مقابل به اثبات برسه. اينكه مخفيش كنيم تا طرف به ما وابسته بشه بعد بگيم اتفاقا به نظر من خطرناكه. چون تصميم به اينكه يه نفر بخواد با ام اس طرف مقابلش كنار بياد يا نه بايد كاملا عاقلانه و بدور از احساسات گرفته بشه تا بتونه هميشه و تو هر شرايطي كنارش بمونه اما اگه بخاطر احساسات و علاقه اين تصميم رو بگيره شايد در آينده مشكلاتي به همراه داشته باشه.
كسي كه بدون تحقيق ميذاره ميره خوب بذار بره زياد نبايد مهم باشه چون اون آدم با حركتش نشون داده آدم منطقي نيست. اما اگه بشه كسي رو پيدا كرد كه عاقلانه تصميم بگيره كنارت بمونه و اين تصميم از روي احساسات گرفته نشده باشه ميشه به تصميمش اعتماد كرد
هميشه مردم لباس هاي كهنه و پوسيده اشون رو دور مي ندازن دارم به اين فكر مي كنم كه چرا بعضي ها افكار كهنه و پوسيدشون رو هيچ وقت دور نمي ندازن
ارسالها: 485
موضوعها: 12
تاریخ عضویت: Nov 2009
تشکر های اهدا شده: 10944
تشکر های دریافت شده :6812 بار در 3496 پست
سال تشخيص بيماري : ......
دكتر معالج : .........
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اصفهان
این درسته آقا مهدی ولی به نظر من آدم منطقی خیلییییی تو این زمانه کم پیدا میشه و این احساس در دختر یا پسر بودن تفاوت داره
به نظر من شاید اگه یه دختر این قضیه رو اول بفهمه بتونه باهاش کنار بیاد چون دخترا بالاخره یه جورایی با احساسترن اما یه آقا خیلی کمتر با این موضوع کنار میاد و این حقیه که از دختری که هیچ گناهی نداره گرفته میشه و ظلمیه که در حقش میشه
بعدم خیلی تصمیمها رو نباید کاملا عاقلانه گرفت ما همه با عقل و احساس زندگی میکنیم و باید با تلفیقی از این دو مورد تصمیم بگیریم
عشــق
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم...
ارسالها: 433
موضوعها: 37
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 2264
تشکر های دریافت شده :4979 بار در 1350 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : Dr.Melissa bloch
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : nevada,us
براي همينم هست كه بچه هاي ام اسي خيلي بايد بگردن تا بتونن شريك زندگيشون رو پيدا كنن. اينكه خيلي از دوستان اينجا تاكيد دارن دو ام اسي با هم ازدواج كنن و خيلياشون هم از روي تجربه زندگي شخصيشون اين حرف و ميزنن دقيقا به اين دليله كه بحث ازدواج فراتر از يه رابطه دوستانه است و بحث زندگي مشترك 30 40 ساله سرشار از پستي و بلنديه. پس وقتي شور و احساسات اوليه فرو نشست دو طرف برمي گردن به ابتداي مسير و فكر مي كنن كه چي شد و اگه اون موقع تصميماتشون در شرايط عاقلانه گرفته شده باشه شايد لااقل ذره اي انصاف ته دلشون بمونه كه من تصميم رو خودم گرفتم و فرصت فكر كردن داشتم و طرفم منو تحت فشار نذاشت.
شما با حميد بودي و اين اتفاق افتاد مطمئنم اگه قبل از اينكه شما بيايد حميد ام اس مي گرفت همون اول بهتون مي گفت.
درسته چه دختر چه پسر گناهي ندارن كه ام اس گرفتن اما بالاخره اين شرايطي هست كه بايد بپذيرن و به طرف مقابلشون هم حق بدن كه اون هم تو حالت عادي بتونه اين شرايط رو بپذيره.
يكي از دلايلي كه بحث تغيير ديد جامعه به اين بيماري بود همين مسئله بود كه آگاهي مردم بالا بره و بدونن ام اس چيه.
مطمئن باشين من اينو از ته دلم ميگم چون همتون منو ميشناسين اگه طرف مقابل آدم خوبي باشه و لياقت شما رو داشته باشه اگه تو همون جلسه اول هم بهش بگين فكر نكرده و تحقيق نكرده جواب نميده و حتما روي اين قضيه فكر مي كنه. حالا چه دختر باشه چه پسر نمونه اش هم تو همين سايت داشتيم
هميشه مردم لباس هاي كهنه و پوسيده اشون رو دور مي ندازن دارم به اين فكر مي كنم كه چرا بعضي ها افكار كهنه و پوسيدشون رو هيچ وقت دور نمي ندازن
ارسالها: 869
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Nov 2009
تشکر های اهدا شده: 4839
تشکر های دریافت شده :5566 بار در 2439 پست
سال تشخيص بيماري : آبان 88
دكتر معالج : رفته خارج ديگه برنمي گرده ...
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : هرجا تو باشي
راستش من با مهدي خيلي موافق ترم حرفش كاملا منطقي و درسته
اما اين و هم ميدونم كه تجربيات حرف سحر و اثبات كردن و سحر درست ميگه هرچند
ولي من خودم به شخصه ادميم كه نميتونم حرفم و نزنم حتي اگه واسه خاطرش هزينه گزافي و متحمل بشم
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
ارسالها: 485
موضوعها: 12
تاریخ عضویت: Nov 2009
تشکر های اهدا شده: 10944
تشکر های دریافت شده :6812 بار در 3496 پست
سال تشخيص بيماري : ......
دكتر معالج : .........
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اصفهان
آقا مهدی کسی که بخواد ازدواج کنه یعنی اینکه تصمیمشو گرفته واسه شریک شدن واسه همراه شدن و کسی که این تصمیم رو گرفت یعنی تو هر شرایطی باید همراه باشه در همه چیز خوشی و ناراحتی یعنی این عهدو با هم بستن که شریک باشن پس شاید این بیماری بعد از ازدواج به وجود بیاد
اگه کسی با تحقیق ام اس رو پذیرفت و ازدواج کرد و بعد پشیمون شد اما به خاطر عهدی که بسته بخواد زندگی کنه همون بهتر که زندگی نکنه
زندگی با یه فرد ام اسی بیشتر از عقل نیاز به عشق داره
عشــق
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم...
ارسالها: 433
موضوعها: 37
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 2264
تشکر های دریافت شده :4979 بار در 1350 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : Dr.Melissa bloch
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : nevada,us
دقيقا درست مي گي سحر خانم
واقعا عشق مهمتر از عقل تو ازدواج با يه ام اسي هست
اما اين عشقي كه مي گي وقتي پيش مياد كه طرف مقابل كوچكترين حس بدي نسبت به ما پيدا نكنه. نه الان نه هيچ وقت. يعني باهاش صادق باشيم. خودتون بذارين جاي طرف مقابل. وقتي من سرم رو بالا مي گيرم مي گم ام اس دارم تو همون روزاي اول و مي گم چيزي نيست لااقل اين فكر توي اون پيدا ميشه كه اين آقا يا خانم نقطه ضعفي براي خودش قائل نيست و از طرفي به شعور من هم احترام گذاشته كه داره همين اول ميگه. حالا دو حالت داره. يا نمي تونه كنار بياد و ميره كه هيچ كدوم ضرري نكردن چون دلبسته نشدن يا ميره مي پرسه مي خونه وضعيت طرف رو مي بينه و مي مونه و عاشقش ميشه و اينجاست كه هر اتفاقيم بيفته اون حس خوبه كه گفتم هست و عشقم هست.
حالا من 3 4 ماه با يكيم كليم طرف عاشقم شده با من رويا ساخته حالا بيام بهش بگم ام اس دارم. الان اون حس قشنگه كه گفتم تاريك مي شه. اون طرف يه لحظه فكر مي كنه بخاطر خودش به من دروغ گفت يا اين قضيه براش نقطه ضعف حساب ميشه. حالا باز دو حالت داره. يا نمي تونه كنار بياد كه در اين حالت دو طرف ضربه بدي مي خورن چون هم ديگه رو دوست داشتن يا بخاطر حسش مي مونه. اما اون لكه تاريكه هميشه تو ذهنش هست.
من خودم فكر مي كنم حالت اول مزاياش بيشتر باشه. چون اگه دنبال عشق واقعي هستيم اول بايد به طرفمون و خواستش احترام بذاريم و خودمون در مرحله بعد باشيم حتي اگه به نفعمون نباشه
هميشه مردم لباس هاي كهنه و پوسيده اشون رو دور مي ندازن دارم به اين فكر مي كنم كه چرا بعضي ها افكار كهنه و پوسيدشون رو هيچ وقت دور نمي ندازن
ارسالها: 15
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 12
تشکر های دریافت شده :14 بار در 9 پست
سال تشخيص بيماري :
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2011/02/23, 12:56 PM)sahar نوشته است: به نظر من اول باید برید با طرفتون آشنا بشین با هم برین و بیاین و در مورد ام اس بهشون چیزی نگین بعد که طرف عاشقتون شد همینجوری رو هوا نمیگه چون ام اس داری خدافظ میره تحقیق میکنه بعد عاقلانه تصمیم میگیره
سلام
ما که از همون اوایل دختره گفت ام اس دارم تحقیقم کردیم، عاشقشم شدیم، اونم عاشقمون شد ولی الان به خاطر همین بیماریش میخاد ازم جدا بشه باید چکار کنم؟
به نظر من بستگی به طرز فکر و شخصیت طرف داره فرق نمیکنه که همون اول بگی یا بعد از مدتی
ارسالها: 433
موضوعها: 37
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 2264
تشکر های دریافت شده :4979 بار در 1350 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : Dr.Melissa bloch
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : nevada,us
محمد جان قطعا يه بيمار ام اس نمي خواد تنها باشه و نياز داره كه كنار يه كسي كه دوسش داره بمونه. يكم واكاوي كن ببين چي شده كه اين طور شده. اميدوارم مشكلتون حل بشه
هميشه مردم لباس هاي كهنه و پوسيده اشون رو دور مي ندازن دارم به اين فكر مي كنم كه چرا بعضي ها افكار كهنه و پوسيدشون رو هيچ وقت دور نمي ندازن
ارسالها: 15
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 12
تشکر های دریافت شده :14 بار در 9 پست
سال تشخيص بيماري :
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2011/02/23, 02:30 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/02/23, 02:34 PM، توسط mohamad-s.)
البته اگه همون اول بگی بنظرم تا حدودی بهتره، چون طرف میتونه راحتتر تصمیم بگیره، نه اینکه مجبور بشه یا بخاطر ترحم بمونه یا بخاطر تعهد،
مطمئن باش اونی که بخاد به خاطر یه بیماری طرف رو نخاد و پشیمون بشه اگه بعد ازدواج هم همچین مشکلی براش پیش بیاد طرفش رو ترک میکنه.
(2011/02/23, 02:30 PM)MAHDI نوشته است: محمد جان قطعا يه بيمار ام اس نمي خواد تنها باشه و نياز داره كه كنار يه كسي كه دوسش داره بمونه. يكم واكاوي كن ببين چي شده كه اين طور شده. اميدوارم مشكلتون حل بشه
مرسی مهدی جان اگه مطالبم رو خونده باشی تو همین تاپیک توضیح دادم(چند صفخه قبل 40-41)، میگه بخاطر بیماریش نمیخاد کسی رو بدبخت کنه، احساس میکنه از رو ترحم میخام باهاش باشم، البته اولش خوب بود ولی بعد اینکه چند هفته پیش پاهاش بی حس شده بود و رفت پیش دکتر، از وقتی که برگشت رفتارش عوض شد.