[naazanin]

وقتی که بخوام منفی بافی کنم اونو مث طوفانی می بینم که بی خبر میاد میزنه داغون میکنه حالا چیزایی که داغون میشه آرزوهامه خواسته هامه تلاشامه که یه عمر کردم که تا اومدم به ثمر برسونمش یهو این طوفان بعد چند سال که خاموش بود اومد و......
اما وقتی که بهش عادت کردم(به اجبار)
اونو مث یه امر واجب تو زندگیم دیدم چون حق انتخابی نداشتم . کلی خاطره باهاش دارم روزای خیلی خوب روزای خیلی بد..........

[yas]

به موجود که نه
به چیزی میتونم تشبیه کنم که زندگیم و اخلاقم رو عوض کرد و بهتر میتونم بقیه رو بشناسم
اخلاقم رو تغییر داد چون دوست دارم تنها باشم و در جمع مثلا قبلا شوخ
و اینکه کم حوصله و عصبی و رک شدم

[شیرین]

ام اس رو اصلا موجودی نمیبینم که بخوام تشبیهش کنم

[sooorooosh]

ام اس رو اصلا موجودی نمیبینم که بخوام تشبیهش کنم

لایک لایک لایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک

[asmg]

به یه توپ قل قلی که شب در میون میخوره به سرم



دااااااااااااانق

[نادیا]

کنه

[baharan]

به یه اب نبات که بی موقع به من چسبیده!کنده هم نمیشه..خاستم همه کمی شیرین شن....

[saeid]

به یه موجود سیریش که ول کنم نیست

[farzaneh20]

من ام اس رو به یک موجود سوء استفاده گر تشبیه می کنم که اگه بهش رو بدی بد جوری اسیرش میشی پس لطفا به حسابش نیارین و بهش رو ندین ...

---

من وقتي كه اسم ام اس مياد يه چيز سياهي تو ذهنم نقش ميبنده كه نيمدونم چه اسمي هم براش بزارم.....شايد..........يه غول بي شاخ ودم سياه رنگ......!!!!!!!!!!!1

---

من ام اس رو به یک موجود سوء استفاده گر تشبیه می کنم که اگه بهش رو بدی بد جوری اسیرش میشی پس لطفا به حسابش نیارین و بهش رو ندین ...

---

من وقتي كه اسم ام اس مياد يه چيز سياهي تو ذهنم نقش ميبنده كه نيمدونم چه اسمي هم براش بزارم.....شايد..........يه غول بي شاخ ودم سياه رنگ......!!!!!!!!!!!1

[امین]

من اصصصصن تشبیهش نمیکنم! آخه بچه پررو میشه فکر میکنه بزرگ شده
اصلا اساسسا بچه خیلییی خوبیه!!! بچه رو باید اینجوری گول زد