سفر كاشان - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1) +--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7) +--- موضوع: سفر كاشان (/Thread-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%83%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%86) |
RE: ديدار كاشان - mirali - 2010/05/15 بچه ها خيلي خوشحالم كه بهتون خوش گذشته.خوش به حالتون.من بيچاره هم صبح ساعت 3 پاشدم رفتم كنكور و شب ساعت 11 برگشتم خونه.ولي خيلي بهتر از پارسال دادم اين كنكورو .از همتون ميخوام واسم دعا كنيد تا قبول بشم.اگه قبول بشم تو يكي از ديدارا از شرمندگيه دعاهاتون در ميام.هم اكنون نيازمند دعاهاي خيرتان واسه قبولي هستيم. RE: ديدار كاشان - hamed - 2010/05/15 دوستان سلام ؛ باز هم يه روز خوب و به ياد موندني رو تو جمع دوستاي مهربونم سپري كردم ، روزي كه بعد از اون وابستگي شديدتري رو به تك تك اونها احساس مي كنم ، واقعاً از اينكه تونستم تو اين سفر همراهتون باشم خوشحالم و به خودم مي بالم ، سفري كه لحظه لحظه هاش براي من و همه شما پر از شادي و خاطره هاي قشنگ و فراموش نشدني بود . اميدوارم بتونم باز تجربه بودن در كنارتون رو تو سفرهاي بعدي داشته باشم . سينا جان ، ميدونم با سختي زياد خودتو به اين سفر رسوندي ، از صميم قلب سپاسگذارم . حميدجان ، مرسي از هماهنگيهات براي اين سفر ؛ خيلي عالي بود . علي جان ، ممنونم ، ممنونم كه با وجود اين همه فاصله مي يايي و تو قرارها شركت مي كني ؛ بدون كه وجود تو براي من و همه بچه ها خيلي با ارزشه . مرتضي جان اين سفر با وجود تو به من خيلي خوش گذشت ، لذت اين سفر با بودن در كنار تو براي من چندين برابر شد . واقعاً خسته نباشي . مهدي جان ، دوست خوب من واقعاً خوشحالم كه تو اين سفر همراه و هم سفر ما بودي . از تو تشكر مي كنم . سعيده خانوم ، متشكرم ، شما واقعاً مهربون و دوست داشتني هستي . مهسا خانوم ، واقعاً به داشتن دوستي مثل شما افتخار مي كنم . از اينكه تو اين سفر همراه ما بودي متشكرم . نازنين خانوم ، اميدوارم بهت خوش گذشته باشه و حالت خوب باشه ، از شما و جد بزرگوارتون به خاطر همه زحماتشون تو حفظ اين آثار تاريخي متشكرم . آقا مجيد ، با اينكه خيلي ساكت بودي ولي مهروبي تو چشمات موج مي زنه ، برات آرزوي سلامتي مي كنم . حميد جان ، ممنونم كه بچه ها رو تو اين سفر همراهي كردي . مريم خانوم ، از آشنايي با شما خيلي خوشحالم و اميدوارم تو سفرهاي بعدي هم با هم همسفر باشيم . مجتبي جان ، ممنونم كه خودت رو رسوندي و حتي براي مدت كمي هم كه شده با ما بودي . پريا خانوم ، خيلي خيلي ممنونم ، به خاطر همه زحمتهايي كه براي برگزار شدن هر چه بهتر اين سفر متحمل شدي . به داشتن همسري مثل تو افتخار مي كنم . و جاي همه كساني كه تو اين سفر همراهمون نبودن واقعا خالي بود ان شا ا... تو قرارهاي بعدي بتونيم در كنار هم باشيم . RE: ديدار كاشان - maryamm - 2010/05/15 سلام من امروز که نرفتم سرکار تا الان هم به جز دو ساعتش همش خواب بودم انگار یه تریلی 18 چرخ رو حمل کردم. خوب بریم سراغ دیدار کاشان دوستا عزیز اول یه تشکر دسته جمعی از همتون می کنم خیلی خوش گذشت عالی بود پریای عزیز خیلی خوش حالم که دیدمت و واقعا ممنون از زحمت هایی که کشیده بودی خیلی خجالت کشیدیم آقا حامد خیلی لطف کردین واقعا همه چی عالی و مرتب بود کلی شرمنده آقا مهدی ممنون از راهنمایی در مورد دکتر ولی خیلی کم حرف زدین و من خودمو کشتم تا یه بحثی ایجاد کنم که شما هم صحبت کنید ( البته با آقایون حرف می زدید ها ) و موفق هم شدم. آقا حمید از چهرتون مثبتیه مثبتی می باره آخی که تا حالا از گوشیتون صدای دختر بیرون نیومده آقا سینا که خیلی بهش زحمت دادم خیلی ممنون. فقط همش بهم می خندیدی چرا! :35::35: کلی زحمت کشیدی که اومدی راستی قضیه ی خواهش با سیگار به کجا کشید آقا مرتضی خیلی لطف کردی که اومدی خوش حالم که دیدمت ولی یه کم اذیتم کردی یا ولی من جبران می کنم حالا ببین کی گفتم. :35::35: مهسای عزیز خیلی باحال بودی از دیدنت کلی خوش حالم راستی گوجه سبز هم خوش مزه بود ( راستی گوجه سبز که سعیده آورده بود ) سعیده ی عزیز واقعا ممنون از خوراکی هایی که آورده بودی و واقعا ممنون از خوبی هات نازنین عزیز خیلی خوش حالم که دیدمت از همه چی ممنون آخه من بیچاره کی زل زدم به شما! شماها که همش غیبتون می زد ولی جدا بازم خیلی خوش حالم عزیزم بمیرم که پات درد گرفت علی آقا خیلی زحمت کشیدی که اومدی ( ولی بیشتر نازنین باید از اومدنت تشکر کنه ) ماشااله خوب تو ماشین خوابیدی ها!! آقا حمید هم که خیلی خیلی زحمت کشید ( کلی هم خسته شد ) از همه چی ممنون خوش حالم که شما رو دیدم بابت اون سوغاتی ها هم ممنون واقعا عزیزم خوش حال شدم که دیدمت و ممنون که کلی زحمت کشیدی که بیای و اما آقا مجتبی: خیلی ممنون که این همه لطف کردین و اومدین بابت موزها واقعا ممنون دوست داشتیم بیشتر باهاتون آشنا بشیم ماتیلات عزیز هم خوش حال شدم که صدات رو شنیدم و ناراحت از اینکه نبودی آنارام عزیز جات خیلی خالی بود آقا میرعلی یادم بود که داری کنکور میدی نگار عزیز بچه ها خیلی تلاش کردن که پیدات کنن همه ی دوستانی که نبودین جاتون خالی و اما خودم: من بیچاره صدام عین این جیغ جیغو ها شده بود ( البته چون گلوم درد می کرد) به خاطر همین سر همو رو درد آوردم. واقعا خوش حالم که دیدمتون راستی از آقای راننده هم کمال تشکر رو دارم چون می دونست چی کار کنه که ما بیشتر کنار هم باشیم دیدی من چقدر باهوشم هیچ کدومتون متوجه کار با ارزش آقای راننده نشده بودید RE: ديدار كاشان - maryamm - 2010/05/15 ای وای خاک عالم من چرا آقا مجید گل رو جا انداخته بودم هزار بار متنم رو خوندم دیدم مثله اینکه جا انداختم برق سه فاز از سرم پرید مجید خیلی خیلی خیلی خوش حالم که دیدمت ما که دیدیم مثلا قائمکی چی کار می کردی:35: اصلا هم کار خوبی نیست چون می دونم تازه شروع کردی اکیدا بهت می گم دیگه ادامش نده شبیه پسر دایی من بودی خیلی مودب و آروم من از اول مینی بوس شروع کردم به تشکر کردن جنابعالی هم چون صندلی کنار پنجره نشسته بودی و مرتضی کنارت نشسته بود تقصیر مرتضی شد که نذاشت تو روببینم:35: ( البته منظورم الانه که داشتم تو ذهنم یه لحظه از مینی بوس رو تجسم می کردم و ترتیت نشستن ها رو بررسی می کردم. ) RE: ديدار كاشان - Majid - 2010/05/15 (2010/05/15, 09:15 PM)maryam22 نوشته است: ای وای خاک عالم مرسی مریم جون !!! می تونی از سینا بپرسی که چقدر تازه کارم !!! چشم دیگه ادامه نمی دم ! :55: RE: ديدار كاشان - حمید - 2010/05/15 سلام به همگی خیلی خیلی سفر خوبی بود خیلی خوش گذشت اول از آقا حامد و پریا خانوم باید تشکر کنم که واقعا تو این دیدار سنگ تموم گذاشتن ایشالله که بتونیم جبران کنیم حمید که خیلی زحمت کشید و میدونم چه حرصی میخورد وقتی پشت مینی بوس رانندگی میکرد سینا عزیز که با اومدنش هممون رو خوشحال کرد و واقعا وجودش باعث دلگرمی همه بچه هاست مهسا هم که خیلی خانومه(مثل ندا خانوم) البته همون اول باعث ناراحتیش شدم ولی امیدوارم تونسته باشم از دلش در بیارم علی هم که خیلی خوشحال شدم که چند ساعتی در کنارش نشسته بودم و با هم همکلام شدیم مرتضی هم که خیلی دوسش دارم و وقتی که داشتم ازش جدا میشدم و یاد این میوفتادم که باید تا شمال بره واقعا داشت دلم واسش کباب میشد نازنین خانوم هم وقتی که دیدم چقدر مثل من به صدای آقا شماعی زاده علاقه داره داشت قند تو دلم آب میشد مجید جان هم با اینکه خیلی کم حرف زد ولی خیلی دوست داشتنیه البته نزدیک بود بخاطر یک عکس جونشو تو آبشار نیاسر .... مجید جان من واقعا متاسفم ولی عکست خیلی قشنگ شده آقا مهدی هم که همیشه تو چهره اش آرامش رو احساس میکنی خلاصه هم کلام شدن باهاش خیلی لذت بخشه سعیده عزیز هم که پر از انرزی و روحیه است سعیده جان از بابت گوجه سبز ها هم خیلی ممنون خیلی خوشمزه بود آخه من گوجه سبز خیلی دوست دارم آقا مجتبی که خیلی مشتاق دیدارشون بودم و از دیدارشون خیلی خوشحال شدم و اما مریم خانوم حالا به میگی بچه مثبت حالا آماره منو میگیری بعد به خودم بر میگردونی حالا واسه من حسابدار بازی در میاری(چه ربطی داشت)بالاخره نوبت منم میرسه مطمئن باش طلافیشو سرت در میارم(ولی جدای از شوخی از دیدنتون خوشحال شدم) جای اونایی که نیومدن خیلی خالی بود در آخر باز هم از آقا حامد و پریا خانوم بخاطر زحماتشون تشکر میکنم انشالله ه یک در دنیا و صد در آخرت نسیبتون بشه اینم دوتا عکس از گل گلاب که تو نیاسر با گوشی خودم گرفتم RE: ديدار كاشان - maryamm - 2010/05/15 (2010/05/15, 09:36 PM)Majid نوشته است: مرسی مریم جون !!!لازم نیست از کسی بپرسم مگه خودم کور بودم که بلد نبودی حتی دستت بگیری مرده و قولش:35::35: ببینیمو تعریف کنیم RE: ديدار كاشان - earth - 2010/05/15 عجب همه منو واسه ماديات دوست دارند همه از خواراكي هاي سعيده گفتند. بيچاره سعيده خودش هيچي فقط اين خواركي ها بود كه تعريف داشت آي مسلمونا گريه كنيد گريه ثوابه. RE: ديدار كاشان - maryamm - 2010/05/15 (2010/05/15, 10:10 PM)earth نوشته است: عجب همه منو واسه ماديات دوست دارند همه از خواراكي هاي سعيده گفتند. بيچاره سعيده خودش هيچي فقط اين خواركي ها بود كه تعريف داشت آي مسلمونا گريه كنيد گريه ثوابه. وای سعیده ی عزیز من که گفتم تو خیلی خوبی آخه من یاد گوجه سبز ها افتادم خوب آخه خودت خوبی که به فکر ما بودی و برامون کلی خوراکی آورده بودی قربونت برم مگه میشه خودت خوب نباشی من که کلی تو کف خوب بودن و ناز بودن تو موندم هنوز عزیزم RE: ديدار كاشان - Morteza - 2010/05/16 (2010/05/15, 09:15 PM)maryam22 نوشته است: تقصیر مرتضی شد که نذاشت تو روببینم:35: ( البته منظورم الانه که داشتم تو ذهنم یه لحظه از مینی بوس رو تجسم می کردم و ترتیت نشستن ها رو بررسی می کردم. )بابا به من چه الکی تقصیر گردن من ننداز آخه مجید انقده کوچیک ریزمیزه اس که دیده نمی شه سعیده جون دستت درد نکنه یعنی ما به خاطر خوراکیات به یادت بودیم تو همیشه دوست داشتنی هستی مهربونی |