+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: پرسش و پاسخ (https://mscenter.ir/Forum-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE)
+---- انجمن: عوارض و علائم (https://mscenter.ir/Forum-%D8%B9%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B6-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D8%A6%D9%85)
+---- موضوع: فراموشي (/Thread-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%8A)
RE: فراموشي - reza - 2010/01/29
یعنی بازم میکشی ؟
RE: فراموشي - Sina - 2010/01/29
تقریبا
فقط سبکش کردم ... یعنی مارکش و عوض کردم
نیکوتین و قطران پایینه
RE: فراموشي - reza - 2010/01/29
(2010/01/29, 07:44 PM)سینا نوشته است: تقریباخوش به حالت !
فقط سبکش کردم ... یعنی مارکش و عوض کردم
نیکوتین و قطران پایینه
من عادت به برگ دارم ! سیگار کاغذی حالم و بد میکنه !!!
اما 2 3 روز یه بار دود میکنم
RE: فراموشي - nazaninn - 2010/01/30
واااااااااااای چه دودیه اینجا
RE: فراموشي - mojtaba2iran - 2010/02/01
من مجتبی هستم
مدت 6 ماه است که آمپول آونکس مصرف می کنم ولی یک مشکلی برایم پیش آمده و آن اینکه بیمه تکمیلی بنده بعد از 6 ماه یادش افتاده که باید پوکه های آمپول را تحویل می دادم و من هم همه آنها را دور ریخته ام . می خواستم ببینم کسی از دوستان هست که پوکه آونکس داشته باشد چون به من گفته اند برای تکمیل پرونده ات بایستی پوکه ها را تحویل می دادی و تا تحویل پوکه ها دیگر باید از بازار آزاد آونکس تهیه کنم که در وسع مالی بنده نیست . حتی بنده حاضر به خرید پوکه آونکس نیز البته با یک قیمت معقول هستم اگر کسی از دوستان می تونه به من کمک کنه که یا علی .
ممنون می شم .
mojtaba2iran@gmail.com
RE: فراموشي - نادر - 2010/02/01
(2010/02/01, 12:36 AM)mojtaba2iran نوشته است: من مجتبی هستم
مدت 6 ماه است که آمپول آونکس مصرف می کنم ولی یک مشکلی برایم پیش آمده و آن اینکه بیمه تکمیلی بنده بعد از 6 ماه یادش افتاده که باید پوکه های آمپول را تحویل می دادم و من هم همه آنها را دور ریخته ام . می خواستم ببینم کسی از دوستان هست که پوکه آونکس داشته باشد چون به من گفته اند برای تکمیل پرونده ات بایستی پوکه ها را تحویل می دادی و تا تحویل پوکه ها دیگر باید از بازار آزاد آونکس تهیه کنم که در وسع مالی بنده نیست . حتی بنده حاضر به خرید پوکه آونکس نیز البته با یک قیمت معقول هستم اگر کسی از دوستان می تونه به من کمک کنه که یا علی .
ممنون می شم .
mojtaba2iran@gmail.com
دارم به شرط هدیه تقدیم میکنم:35:
RE: فراموشي - sara - 2010/04/20
سلام به همه
واي بچه ها تورو خدا بگين من چيكار كنم
يه مدته احساس مي كنم اصلا هيجي تو حافظم نمي مونه
اصلا نمي تونم شعري رو حفظ كنم
يه آهنگو چندروزه صدبار تاحالا گوش كردم همه حفظش كردن ولي من اصلا.
كتاب كه مي خونم وقتي كه برمي گردم به صفحات قبلش همه مطالبش برام ناآشنا هستن انگار قبلا نخوندم
قبلنم اين حالتو داشتم ولي كمتراما الان چندروزه كه واقعا هيچي نمي تونم حفظ كنم
بگين من چيكار كنم؟
RE: فراموشي - ayda - 2010/04/20
فکر کنم داری آلزایمر میگیری چیز مهمی نیست خودتو زیاد ناراحت نکن
(2010/02/01, 12:36 AM)mojtaba2iran نوشته است: من مجتبی هستم
مدت 6 ماه است که آمپول آونکس مصرف می کنم ولی یک مشکلی برایم پیش آمده و آن اینکه بیمه تکمیلی بنده بعد از 6 ماه یادش افتاده که باید پوکه های آمپول را تحویل می دادم و من هم همه آنها را دور ریخته ام . می خواستم ببینم کسی از دوستان هست که پوکه آونکس داشته باشد چون به من گفته اند برای تکمیل پرونده ات بایستی پوکه ها را تحویل می دادی و تا تحویل پوکه ها دیگر باید از بازار آزاد آونکس تهیه کنم که در وسع مالی بنده نیست . حتی بنده حاضر به خرید پوکه آونکس نیز البته با یک قیمت معقول هستم اگر کسی از دوستان می تونه به من کمک کنه که یا علی .
ممنون می شم .
mojtaba2iran@gmail.com
من یه کارتون سرنگ ربیف دارم جمع کرده بودم که باهاشون مجسمه درست کنم
فکر میکنی به دردت بخوره
RE: فراموشي - sara - 2010/04/20
[QUOTE='ayda' pid='16259' dateline='1271762094']فکر کنم داری آلزایمر میگیری چیز مهمی نیست خودتو زیاد ناراحت نکن
آلزايمر
RE: فراموشي - maryamm - 2010/04/20
(2010/04/20, 02:42 PM)sara نوشته است: سلام به همهسارا جان
واي بچه ها تورو خدا بگين من چيكار كنم
يه مدته احساس مي كنم اصلا هيجي تو حافظم نمي مونه
اصلا نمي تونم شعري رو حفظ كنم
يه آهنگو چندروزه صدبار تاحالا گوش كردم همه حفظش كردن ولي من اصلا.
كتاب كه مي خونم وقتي كه برمي گردم به صفحات قبلش همه مطالبش برام ناآشنا هستن انگار قبلا نخوندم
قبلنم اين حالتو داشتم ولي كمتراما الان چندروزه كه واقعا هيچي نمي تونم حفظ كنم
بگين من چيكار كنم؟
من از 5 سالگی 118 خونمون بودم
شماره ی همه رو حفظ بودم
درسام رو یه بار نخونده همه رو بلد بودم
اسم همه تو یادم می موندو........
ولی الان اسم همکارام یادم میره
تو درسام مشکل دارم هرچی که می خونم تو امتحان یادم میره
کلی طول میکشه تا قیافه ی یه نفر تو ذهنم بمونه
رمان که میخونم وسطاش یادم میره داستان چی بود
از اداره که درمیام یادم میره اون روز ماشینو کجا پارک کردم و یک بار مجبور شدم سه تا کوچه رو بگردم که آخر سر به طور اتفاقی ماشین رو تو خیابون اصلی پیدا کردم
میرم آشپزخونه یادم میره برای چه کاری اونجا رفته بودم
و هزار چیز دیگه
ولی خودم احساس می کنم قسمتی از این فراموشی ها به مشغله ی زیلد فکریم بر می گرده
چون واقعا از طرف همه به من کار ارجاع میشه و جدا از این ها مشکلات هم زیاده.