وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
در آخر این بیماری چه میشود؟ آینده و بیماری MS - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: در آخر این بیماری چه میشود؟ آینده و بیماری MS (/Thread-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF%D8%9F-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-MS)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15


RE: پرسشی که خیلی ها ازمون می پرسن... - simorgh - 2010/07/01

(2010/06/30, 12:24 PM)nazaninn نوشته است: سيمرغ جان يعني حتي يه فرصت هم نخواست ازت كه راجع بهش تحقيق كنه؟
سريع انصراف داد و رفت؟
پس حتما ادم غير منطقي بوده چون لااقل بايد كمي تحقيق و مطالعه ميكرد بعد ميگفت به اين دليل و اون دليل نميتونه ادامه بده نه همين جوري سرش رو بندازه پائين و بره
خيلي هم غصه رفتنش رو نخور پس
نه بعد از دو سه روز زنگ زد و گفت شما همیشه تو ذهن من خواهید ماند....ولی به این دلیل و اوون دلیل که البته همش الکی بود رفت...


RE: پرسشی که خیلی ها ازمون می پرسن... - nazaninn - 2010/07/01

(2010/07/01, 10:13 AM)simorgh نوشته است: نه بعد از دو سه روز زنگ زد و گفت شما همیشه تو ذهن من خواهید ماند....ولی به این دلیل و اوون دلیل که البته همش الکی بود رفت...

البته همه اونايي هم كه حالا با همچين مشكلاتي مثل بيماري و اينا سر كار ندارند حتما طرفين بعد از اشنايي با هم نمي مونند و به دلايل مختلفي رابطه رو به سرانجام نمي رسونند
اگه دلايلش منطقي نبوده همون بهتر كه خودش رو نشون داد عزيزم و رفت
به هر حال زمان كه ثابت نيست و هزار جور از اين اتفاقا واست رقم خواهد خورد و به اميد خدا بهترين موقعيت رو واسه خودت انتخاب ميكني اوني كه اخلاقيات و روحيات و بيماري تو واسش تو يه كفه ترازو باشه


RE: پرسشی که خیلی ها ازمون می پرسن... - baran - 2010/07/03

(2010/07/01, 10:13 AM)simorgh نوشته است: نه بعد از دو سه روز زنگ زد و گفت شما همیشه تو ذهن من خواهید ماند....ولی به این دلیل و اوون دلیل که البته همش الکی بود رفت...
سیمرغ جون خیلی خودتو ناراحت نکن من به یه نفر گفتم کلی تحقیق کرد بعد گفت : استخاره کردم بد اومد!!!!!!
فکرشو نکرد چقدر ممکنه منو بریزه به هم ولی خوب آدما متفاوتن دیگه هرکی یه جوری حرفشو می زنه یه بارم یکی بعد از کلی تحقیقات گفت بیماریه خیلی سختیه من نمی تونم باش کتار بیام confused انگار که خودش بیمار شده بودlaughing3
کلا برخوردای بعضیا خیلی بامزه اس البته نه اون موقع اولwink2


RE: پرسشی که خیلی ها ازمون می پرسن... - maryamm - 2010/07/03

سیمرغ عزیز با تمام وجود درک می کنم که چی میگی و چقدر اذیت شدی
بچه ها می دونن من بابت بیماریم چقدر عذاب و زجر کشیدم
وقتی میگم عذاب فقط به حرف نیست
با تک تک سلول های بدنم حرف به حرف کلمه ی عذاب رو هزار بار تحمل کردم
سر این موضوع به خیلی از بچه ها هم زحمت دادم
که باز اینجا ازشون از صمیم قلب تشکر می کنم
عزیزم من از بابت خانواده مشکل داشتم
خیلی سخته که خانواده هم مثله این افراد باهات رفتار کنن
می دونم متوجه منظورم هستی.
حالا باز خدا رو شکر تا حدودی مشکل من حل شد
ولی به قیمت آب شدن و له شدنو خورد شدنم.


RE: پرسشی که خیلی ها ازمون می پرسن... - simorgh - 2010/07/03

با وجود دوستای خوبی که اینجا دارم غصه خوردن برای هر چیزی خیلی بی معنیه....برا هرچیزی....
دوستون دارمlove51love51love51love51love51love51


پیشروی - sahand - 2010/07/31

میخاستم بدانم حد نهایت و پیشروی این بیماری تاذ کجاس؟badtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtaste


RE: پیشروی - hamid - 2010/07/31

بستگي به زمان تشخيص .
استفاده صحيح از دارو
ارامش اعصاب و روان
دوري از استرس
و چند مورد كوچك ديگر داره .

ولي با وضعيت كنوني و تشخيص سريع بيماري ، وضعيت داروها و ... پيشروي اين بيماري نهايت حمله هاي كوچك و بزرگ هست و ديگه به ندرت شاهد اين هستيم كه كسي به خاطر ام اس روي ويلچر بشيند


RE: پیشروی - sara - 2010/07/31

سهند جان پيشنهاد مي كنم اصلا به اين موضوع فكر نكني چون همونطوري كه حميد گفت ايشالله تا چند وقت ديگه ام اسم به طور كامل مي ره جزء بيماري هاي قابل درمان.


RE: پیشروی - شفا یافته - 2010/08/01

(2010/07/31, 12:35 AM)sahand نوشته است: میخاستم بدانم حد نهایت و پیشروی این بیماری تاذ کجاس؟badtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtaste

تا هر کجا که خودت بهش فکر کنی. پس به این فکر کن که بزودی درمان میشی. اصلا وقتی مشکل جدی ای نداری چرا بهش فکر میکنی!!
من تا آخرش هم رفتم ولی برگشتم پس نگران نباش.
اگر به بیماری ساده ای مثل سرماخوردگی هم بد فکر کنی و درمان نکنی، آخرش میشه ذات الریه و...

پس حد نهایت، غلبه بر بیماری هست.icon_biggrin


RE: پیشروی - بهرنگ - 2010/08/02

دارو و این جور چیزها چندان موثز نیست.این داروهای فعلی .تنها از گذشته وضع بهتر شده..خویشتندار باش و به خودت مسلط.استرس نداشته باس.به اندازه استراحت کن.عصبی نشو.خودت رو خسته نکن.زود خوب می شی.