وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
در آخر این بیماری چه میشود؟ آینده و بیماری MS - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: در آخر این بیماری چه میشود؟ آینده و بیماری MS (/Thread-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF%D8%9F-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-MS)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15


شما و آينده با ام اس - محيا - 2009/10/06

سلام به همه .
آيا تا حالا به آينده بيماري تون فكر كرديد؟
چه تصوري از آينده اين بيماري (� براي خودتون� ) داريد ؟ (خوش بينانه ترين و بد بينانه ترين حالت ممكنه )


پاسخ : شما و آينده با ام اس - khatoon25 - 2009/10/06

مي ترسم


پاسخ : شما و آينده با ام اس - simorgh - 2009/10/06

همون خدایی که منو تا اینجا آورد از حالا به بعدم با منه
خواست خدا� آینده قشنگه منو ترسیم می کنه.ازش می خوام بهترین باشه Wink Wink Wink


پاسخ : شما و آينده با ام اس - negar - 2009/10/06

سلام خدمت همه فرشته های ناز ام اسی :-*
بله
زیاد فکر کردم...گاهی
ترسیدم
گریه کردم و گاهی افسوس و حسرت...گاهی نشستم روی یه تیکه کاغذ نوشتم اخرش چی میشه...ولی نتونستم جواب مناسبی بدم چون هیچ کدوم از ما از آینده خبری نداریم...ولی این میدونم
که خودم در آینده ام نقش مهمی دارم
گاهی به گذشته و اتفاقات افتاده...فرصت های از دست رفته ...فکر میکنم و دلم میخواد آینده ام این نباشه ولی سایه تاریکی به نام بیماری میاد روی ارزو هام
اما یه بار به یه ام اسی خودم یه حرف زدم که خودم مات موندم� برای حرفم???
گفتم
دوست من ام اس بهانه مناسبی برای زندگی کردن نیست

نمیگم نمیترسم دروغ... اما توکل دارم سعی میکنم خوب زندگی کنم و به این اعتقاد� دارم...
که
تاریک ترین لحظه،لحظه پیش از سحرگاه است

پس میرم به طرف جلو با توکل به خدا و فقط ازش همیشه خواستم و� میخوام که:
خدایا...من را محتاج به غیر مگردان
همین

همیشه بهاری باشید



پاسخ : شما و آينده با ام اس - khatoon25 - 2009/10/06

(2009/10/06, 01:33 PM)negar نوشته است: سلام خدمت همه فرشته های ناز ام اسی :-*
بله
زیاد فکر کردم...گاهی
ترسیدم
گریه کردم و گاهی افسوس و حسرت...گاهی نشستم روی یه تیکه کاغذ نوشتم اخرش چی میشه...ولی نتونستم جواب مناسبی بدم چون هیچ کدوم از ما از آینده خبری نداریم...ولی این میدونم
که خودم در آینده ام نقش مهمی دارم
گاهی به گذشته و اتفاقات افتاده...فرصت های از دست رفته ...فکر میکنم و دلم میخواد آینده ام این نباشه ولی سایه تاریکی به نام بیماری میاد روی ارزو هام
اما یه بار به یه ام اسی خودم یه حرف زدم که خودم مات موندم� برای حرفم???
گفتم
دوست من ام اس بهانه مناسبی برای زندگی کردن نیست

نمیگم نمیترسم دروغ... اما توکل دارم سعی میکنم خوب زندگی کنم و به این اعتقاد� دارم...
که
تاریک ترین لحظه،لحظه پیش از سحرگاه است

پس میرم به طرف جلو با توکل به خدا و فقط ازش همیشه خواستم و� میخوام که:
خدایا...من را محتاج به غیر مگردان
همین

همیشه بهاری باشید
منم نه مي گم چرا نه مي گم خدايا خوب شم نه هيچي فقط� از خدا مي خوام به كسي محتاج نشم هيچ وقت


پاسخ : شما و آينده با ام اس - مـه ســـا - 2009/10/06

راستش وقتی دکتر بالاخره تشخیصشو گفت همش فکر آینده بودم اینکه 10 سال دیگه چه وضعیتی دارم
طبیعتا به شدت نگران آینده بودم.مخصوصا اینکه درسامم این وسط قوز بالا قوز شده بود
گاهی می ترسیدم که لیسانسمم نگیرم.اما مگه آینده چی هست؟آینده همین روزهایی هست که دنبال هم میاد اگه به این ام اس� فکر نکنیم به خدا خیلی چیزا حله
مگه بقیه که مشکل ما رو ندارن از آینده مطمن هستند
من فقط وقتی تو یه رابطه جدی قرار میگیرم یه ذره نگران گفتنش می شم که اونم فعلا تعطیله!!!!!!!



پاسخ : شما و آينده با ام اس - yas - 2009/10/06

والا من بگم براتون

كه اصلا فكري در مورد اينده ندارم
و همين باعث شده كه به چيزي به كسي فكر نكنم
يه جورايي بي خيال بي خيال
بي خيال اينده بي خيال روزگار

باورتون ميشه وقتي بهم گفتند ام اس گرفتي هيچ عكس العملي نداشتم
ولي واقعيتش دكترم هم نتونست بهم بگه ام اس گرفتم
چون من اولين دختر مجرد داراي اين بيماري تو شهرمون بودم ولي با اين وجود من هيچ احساسي ندارم و نخواهم داشت
فقط ميگم خوش بحاله خودم كه تو اين شهر تكم
و هيچ كس هم لياقت منو نداره
و در كنار دو فرشته ديگه مادرو پدرم در كمال ارامش به زندگيم ادامه ميدم� Smile


پاسخ : شما و آينده با ام اس - Sina - 2009/10/06

خيام اگر ز باده مستي خوش باش� گر با صنمي دمي نشستي خوش باش
پايان همه چيز جهان نيستي است� پندار كه نيستي، چو هستي خوش باش

من اصلا مهم نیست برام که چی میشه ؟؟؟
همونطور که قبلا واسه آیندم برنامه ریزی کرده بودم ... همون رو دارم ادامه میدم ... هیچ تغییری تو زندگیم ایجاد نشده ... هیچ راهی عوض نشده که هیچ ... روز به روزم داره همه راه ها برام باز تر و راحت تر میشه ...

فکر آینده رو بکنم که چی ؟؟؟ مریضم ؟؟؟ شاید فلان بشه ؟؟ شاید اینجوری بشم؟؟؟ خوب اینکه آینده نمیخواد شاید همین لحظه که دارم تایپ میکنم ساختمون رو سرم خراب بشه و بمیرم ؟؟؟

تا كي غم آن خورم كه دارم يا نه؟� � وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه؟
پر كن قدح باده كه معلومم نيست� � كاين دم كه فرو برم برآرم يا نه
:-X


پاسخ : شما و آينده با ام اس - shahrzad - 2009/10/07

میدونی من نگران ام اس میشم که در آینده بدون من چی میکشه...



پاسخ : شما و آينده با ام اس - Sina - 2009/10/08

Wink
ای ول شهرزاد .... دیگه این دفعه رو شدیدا باهات موافقم ......
خیلی هم مخلصتم .... Wink
:-X