وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس (/Thread-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%D9%8A-%DA%86%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - nedaaa - 2012/02/22

من میخوام در جواب این سوال بگم اوایل خیلی به این فکر میکردم که علت اینکه ام اس گرفتم چی بود شاید به جوابهایی هم رسیدم مثل خیلی از شماها اما الان به این یقین رسیدم که هر کسی به نوعی تو زندگیش یه اتفاقی براش میوفته که توی اون اتفاق خیلی چیزها متوجه میشه مثل این هست که یهو از یه خواب طولانی بیدار میشی و تازه متوجه میشه خیلی چیزهارو , اون موقع هست که میفهمی چقدر خدا دوستت داره ,زمان بهم ثابت کرد که همه چیز طبق برنامه ایی که خدا از قبل برات نوشته جلو میره و تو هیچ کاره ایی ,وقتی برمیگردم به اتفاقهایی که قبل و بعد بیماریم فکر میکنم میفهمم باید این جور میشده باید آگاهی من بالاتر میرفته باید من از این طریق رشد میکردم اصلا بعضی اوقات مسائلی متوجه میشم که گریم میگیره از فهمیدنشون از اینکه چقدر کار خدا دقیق بوده چقدر همه چیز رویه نظم داره جلو میره , و اگه خدا برای شما چیزی رو بخواد حالا چه خوب چه از نظر ما آدمها بد اون اتفاق باید پیش بیاد
یه مثال کوچولو هم میزنم
یه آقایی رو میبینید روزی یه پاکت سیگار میکشه هفته ایی یه بار هم تریاک مصرف میکنه و مشروب هم مصرف میکنه
بعد از اون طرف جوانی رو میبینید که اصلا سیگار مصرف نمیکنه مواد مخدر و الکل هم مصرف نکرده تا حالا تو زندگیش , اصلا رشتش ورزش هست و تقریبا هر روز ورزش میکنه

اون جوان دچار بیماری سخت میشه و اون آقا سالمه سالم اصلا به ندرت پیش میاد حتی یه سردرد کوچولو یه سرماخوردگی هیچی هیچی اصلا تو زندگیش 1 دونه قرص مسکن هم نخورده

راستی اینم اضافه کنم که هر دو نفر تو زندگیشون از هر نظر ساپورت بودند
خوب میبینید که اون جوون باید بیماری میگرفته تا از طریق بیماری رشد کنه و اون آقا هم حالا به یه جوره دیگه از یه طریق دیگه به رشد معنوی خود ادامه بده
پس هر انسانی برای رشدش یه سری اتفاق رو باید پشت سر بگذرونه


چیزهایی که نوشتم عین حقیقت بود این آدمها رو تو زندگیم دیدم


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - nazanin - 2012/02/23

حسادت
من فکر میکنم مهم ترین عامل بروز ام اس تو من حسادته


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - yummy - 2012/02/23

(2012/02/23, 02:01 PM)nazanin نوشته است: حسادت
من فکر میکنم مهم ترین عامل بروز ام اس تو من حسادته

یا خــــدا
پس بر میگرده به همون استرس ناشی از حسادت




RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - maedeh - 2012/02/24

من مهمترین عمل ام اس تحمل 2 تا فشار عصبی شدید بودکه خودم به تنهایی گذروندم و هنوزم کسی ازش خبر نداره جز یکی از صمیمیترین دوستام


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - ehsan 10054 - 2012/02/24

بزركترين عامل برا من تو خودم بودن بودparty0048.gif


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - Ahoura - 2012/03/18

سها، اين رو درست گفتي... باهات موافقم
كلا ام اسي ها رو چه به ام اس!wink2

مرضيه خانم، دوست عزيز، موروثي بودن ، يعني چي آخه؟
بنده كه اطمينان دارم در كل خاندانمون، يك ام اسي جز خود بنده، موجود نيست؛ بايد بيماريم رو به چي نسبت بدم؟
ديروز صبح برنامه اي از راديو درباره ام اس پخش ميشد. (مسافر تاكسي بودم،‌نميدونم كدوم برنامه و كدوم شبكه). آقايي تماس گرفته بودن و از متخصص ميپرسيدن: آقاي دكتر برنج هاي اصفهان عامل بيماري ام اس هستش؟ آخه اكثر بيماران مبتلا به ام اس در شهر اصفهان زندگي مي كنن! و من ميدونم كه آب اصفهان آلوده است پس برنج اصفهان سبب ام اس هستش!!!
سوالش برام عجيب بود!Huh

نجواي عزيز، به نظر من ارتباطي به ارث نداره!wink2 چون ما اصلا تو خانواده مون بيماريهاي اتوايميون نداريم!
بنده دوازده سال پيش دچار گرفتگي عروق و عضلات و خستگي و ... بودم و اصلا فكر نميكردم ام اس باشه! خدارو شكر كه تشخيص دادن! ام اس كه چيزي نيست. نه استرس داشتم، نه غم و غصه، نه مشكل مالي! اما اومد سراغم... از ظرفيت بالا و داشتن انسانيت و شرافت دچارش شدم! روزي كه منو ميخواست نتونستم بهش بگم نه! نميدونم چرا دچارش شدم...


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - سارا29 - 2012/04/06

من فکر می کنم دلیل اصلی بیماریم بد غذا بودن و به موقع غذا نخوردنه هیچوقت صبحانه نمیخوردم و خیلی لاغر و ضعیف بودم از بچگی Huh


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - مهدی نصیری - 2012/04/06

ماله من که ادثی هست.چون مادرمم داره.ضمن اینکه خودم بسیار آدم پر روحیه و شادی هستم.اما در کل فشارای عصبی و روحیه غمگین به نظرم مهمتریت عامل هستش


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - Saina - 2012/04/06

. . .

فقط فشار عصبی . . . sad2



RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - nazii - 2012/04/06

فشار عصبی,سر هر موضوع و الکی و بی اهميتی هميشه کلی حرص ميخوردمconfused يه چيزه ديگه ام اينکه من وقتايی که سرما ميخوردم زياد دنبال درمانش نبودم انقدر ميگزشت تا خودش خوب ميشد يا درمانمو نصفه قطع ميکردم در کل بودن تو خوابگاه باعث تمام اين مشکلات بودangry3angry3angry3