وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس (/Thread-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%D9%8A-%DA%86%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - نسترنى - 2012/01/21

من كه آخرش نفهميدم چى شد كه اينطورى شد !!! confused


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - Parastou - 2012/01/21

به نظرم من به خاطر مشكلات خانوادگي و استرس و گريه‏هاي زياد و وقت و بي‏وقت و افسردگي‏‏ شديد مبتلا به ام اس شدم. وقتي فرصتي پيدا مي كردم تنهايي و انزوا رو انتخاب مي كردم و همش افكار منفي بهم هجوم مياوردن و سرم به شدت درد مي گرفت. از وقتي يادم مياد تو فكر اعضاي خانواده و مشكلاتمون بودم. فكر و خيال داغونم كرد.


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - yas - 2012/01/21

منم فکر میکنم قبلا هم بخاطر کنکور هم بخاطر گرما هم بخاطر مهمانهای بی موقع که حالم ازشون بهم میخوره اوناییکه چشم دیدنشون رو ندارم هم بخاطر عصبی بودنم هم بخاطر اینکه زیادی خودخور بودم ام اس جون اومد سراغم laughing3


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - baran1390 - 2012/01/21

منم مثل خِیلیایِ دیگه بعد از کنکور لعنتی متوجه ام اس شدم ، خب البته حساسیتهای زیاد و استرس هم که در درجه اول بود
البته من یک شُک خیلی بد سال 72 با فوت برادرم داشتم sad2sad2sad2 حالا نمیدونم اینم از علتهاش بود یا نه !!!!!!؟؟؟؟؟


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - yas - 2012/01/21

ولی من فکر میکنم بیشتر بخاطر اطرافیانم بود و ادمهاییکه ازشون متنفر بودم و هستم و همیشه در کنارم بودن و روی اعصابم راه میرفتن و الان دیگه شکر خدا قیافه نحسشون رو نمیبینم یا کمتر میبینم روی اعصاب مامانم هم سالهای قبل که من کمودک بودم راه رفته بودن و مامان هم عصبی و روی مخچش تاثیر گذاشته بود و سردردهای زیادی میگرفت ولی الان بهتره و خوبه شکر خدا


بدم میاد ازشون هنوز که هنوزه متنفرم ازشون ولی همیشه میگن ادمای بد همیشه سالم و مظلوم بیمار ه همیشه اینو میگن و دیگه نمیشه کاریش کرد کسیکه ظالمه همیشه سالمه


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - edarzi - 2012/01/21

مرگ یکی که برات عزیزه...حساسیت زیاد به حرفا و رفتار آدما اونم وقتی که نتونی چیزی بگی ،نتونی یا اینکه نخوای با کسی درد دل کنی و بگی و هی بریزی تو خودت ...هی بریزی تو خودت ... گریه اتو فقط پیش خدای خودت ببری و خنده ات رو پیش جمع و خونواده ات .... به نظر من اینا شاید دلیل عود این بیماری باشه angry3ولی نه دلیل به وجود اومدنش. چون من خودم بعد از اینکه بیماریم تشخیص داده شد دیدم قبلا هم مور مور شدن دست و پا و بدنم و سر درد داشتم ولی ازش می گذشتم چون حال روحیم خوب بود ولی دفعه آخر ... حال روحم خیلی بیشتر از حال جسمم خراب بود!!!


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - محبوب - 2012/01/23

من در کل آدم فوق العاده حساس و زودرنجی هستم اما در دورانی مبتلا شدم که با مشکلات عاطفی شدیدی روبرو بودم و استرس ها و تنش های زیادی را متحمل میشدم
من فکر کنم یکی از علل این بیماری تنشهای عصبی باشد(در مورد من که اینطوری بوده)
من در کل آدم فوق العاده حساس و زودرنجی هستم اما در دورانی مبتلا شدم که با مشکلات عاطفی شدیدی روبرو بودم و استرس ها و تنش های زیادی را متحمل میشدم
من فکر کنم یکی از علل این بیماری تنشهای عصبی باشد(در مورد من که اینطوری بوده)


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - بابک57 - 2012/01/28

از بس که تو دانشگاه حرصِ مشروطی خوردم ، ام اسِ مشروط گرفتم دیگه confused


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - yummy - 2012/01/28

از بس غم و غصه ی همه رو تو دلم نگه می داشتمconfused


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - sohaa - 2012/01/28

منو چه به ام اس؟!