وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس (/Thread-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%D9%8A-%DA%86%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - shahrzad.s - 2012/04/07

حرص وجوش الکی وغصه خانواده را خوردن باعث شد .خودم کردم که .........
من از وقتی یادم میاد دست وپام خواب میرفت همیشه هم دکترها میگفتن کمبود آهن است angry2تا اینکه پیارسال چشم راستم تار دید و به مرور داشت نابینا میشد که پالس تراپی شدم ودیدش برگشت


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - ثریا - 2012/04/07

دوری از تو.فقط و فقط همین و بس.!!!!!!!!!!!!11angry3angry3angry3angry3angry3angry3angry3sad2sad2sad2sad2rolleyesrolleyesrolleyesrolleyesrolleyesrolleyes
(2012/04/06, 03:58 AM)سارا29 نوشته است: من فکر می کنم دلیل اصلی بیماریم بد غذا بودن و به موقع غذا نخوردنه هیچوقت صبحانه نمیخوردم و خیلی لاغر و ضعیف بودم از بچگی Huh

بیا دلیل از این محکم تر.
بچه ها خودشون هم دارن کم کم متوجه میشن که تغذیه بد، اصلی ترین عامل ابتلا به ام اسشون هست.
بازم گیر بدید!!!!!!!!


RE: تجربه شخصي - yummy - 2012/04/07

(2010/06/15, 04:40 AM)earth نوشته است: من يه ميز تحرير از اين كوچولوها دارم كه نشستني است كشو داره داشتم تو كشوش دنبال يه چيزي مي گشتم اينو ديدم:
آخرين روزهاي فروردين 87 جواب ام آر آي رو بردم و رفتم پيش دكتر گفت چندتا آمپول داري گفتم يكي گفت اون يكي رو هم بزن ديگه لازم نيست دارو تهيه كني فعلا". اومدم خونه روز چهارشنبه اين آخرين آمپولو زدم و داخل اين كاغذ گذاشتم و روش نوشتم اگه تلاش كني اين آخرين آمپول خواهد بود يادت باشه يادت نره خودت بايد بخواهي. رو همين حساب وقتي مجتبي درخواست پوكه داده بود بهش گفتم اولين و آخرين رو نمي دم البته يادم رفته بود كه اولين ها رو من ريختم دور ولي اين آخري هست. اميدوارم كه روزي باشه كه همه عكس آخرين آمپولو براي هميشه [/align]اينجا بگذارند.

داشتم اینجا رو زیرو رو میکردم اینو خوندم.دلمو لرزوندsad2 یعنی میشه یه روزی برسه؟sad2



RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - earth - 2012/04/07

وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند یک زندگی به پایان می رسد
اما وقتی از درون می شکند یک زندگی آغاز می شود
تغییرات بزرگ همیشه از درون انسانها آغاز می شود

به امید روزی که همه شاهد تغییرات اساسی در درونمان باشیم که در پی آن بتوانیم به این بیماری غلبه کنیم. مرضیه جان این آرزو رو من قبلن برای همه کردم الان هم باز برای تو اختصاصی این آرزو رو می کنم. امیدوارم روزی برسه که همه با خیال راحت بدون دغدغه و اضطراب از پیدا کردن مشکل در آینده نیازی به مصرف دارو نداشته باشند یا حداقل در بیماریشون روند خوبی ایجاد بشه که مصرف داروشون تخفیف پیدا کنه.


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - ehsan 10054 - 2012/04/19

من كلا آدمي هستم كه بيخيالم خيلي وقت اين بيماري را دارم
ولي قبول دارم آدم بايد ر فتارهاش را عوض كنه



RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - مینا... - 2012/04/19

من همش در حال فکر کردنم فکر و غصه همه چیز و همه کس رو میخورم باورتون نمیشه تو مغزم در یک ان به 4و5 تا موضوع فکر میکنم نمیدونم شاید این باشه دلیلش
مغزم سوراخ سوراخ شده شاید این بوده angry3
اون روزم یه دکتری تو تلوزیون گفت تو شهری مثله اصفهان چون شرکت زیاده ابتلا به ام اس بیشتر من اصفهان نیستم اما خونمون تو شهر صنعتیه شایدم این باشه
نمیدونیم که والا چی بگیم از کجا اومدهconfused2
به هر حال من اصلا استرس واضطراب ندارم مثله علی بی غم می مونم Huh


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - okhtapus - 2012/05/10

سلام من هم با نظر دوستان موافقم .
من هم آدم عصبي و زود جوشي هستم.
ولي فكر ميكنم يعني تا اونجايي كه متوجه شدم ام اس به چند تا عامل بستگي داره. يكي چون موقع حمله سرعت حركت نورون ها در اعصاب كم ميشه گلبولهاي سفيد به اون قسمت كه حركت كند تر ميشه حمله ميكنن.
همه ميدونن كه اكثر كساني كه سريع عصباني ميشن قبل از اينكه چيزي ببينن شروع به داد و فرياد ميكنن بعضي ها هم با حركت دست يا پا حمله ميكنن. اين موضوع كه هركي تو عصبانيت چه واكنشي از خودش نشون ميده خيلي مهمه. دوم تغذيه بد- چون غذاهاي آماده درسته باعث شكم سيري ميشه ولي سلولهاي بدن به فقر غذايي دچار ميشن و استفاده از غذاهاي آماده مثل تن ماهي و ساندويچ و از اين جور چيزا -البته به نظرم اين عوامل به تنهايي باعث نمي شه چون خودم سالها قبل مجبور بودم 1 ماه تما ساندويچ بخورم و اون موقع هم مريض نشدم چون آدم‌ آرومي بودم -اين بيماريه كه ممكنه دو يا چند علت موجبش بشن. ديگه فعلا باقيشو نميدونمconfused2confused2confused2


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - mehrnaz - 2012/05/10

من فکر می کنم بیشترین عامل استرس،ممکنه خیلیها ژن شو داشته باشند و اصلا بروز پیدا نکنه ولی در بعضی استرسهای زندگی باعث فعال شدن این ژن و رشد این بیماری بشه.


RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - sama - 2012/05/10

1 سال گريه غصه غم فكر و خيال ............. و تاري چشم و ام اس 00000 صد در صد عاملش خودم بودم ........... چرا با خودم اين كارو كردم .... هيچ كس ارزش اينو نداره به خاطرش در گيره اين مريضي بشي .... تنهاترت ميزارن ...........sad2sad2sad2sad2

پشيمونم با هر كسي بايد مثله خودش رفتار كردconfused

راه برگشتي نيست ..... پشيموني سودي ندارهrolleyes



RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - simin - 2012/05/10

کم شانسی مهمترین عامله...........ما همه کم شانس بودیم. مگه هیشکی غصه نمیخوره؟ مگه هیشکی عصبی نمیشه؟ چرا باید اینجوری بشه؟
یه چیز دیگه هم تاثیر داره...دقیق بودن تو کارها و حساسیت داشتن به انجام کارهایی که به من محول میشد عامل مهمی بود. من هیچوقت بدقولی نکردم، دیر سرقرار نرفتم، چیزی رو فراموش نکردم.................