وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خاص - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خاص (/Thread-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D9%8A%D9%87-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3-%D8%B3%D9%86%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B5)



RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - فرناز - 2013/11/30

وای وای که دلم آب شدconfusedمردم از بس تجسم کردمangryکاش فیلم داشتیدSmile (16)ای خدا چی بگم!!فقط میتونم بگم خیلی خوشحالم sad2بغض به چه بزرگی توگلومه.اما بگم هاااااااااااااااااااابغض خوشحالیsad2sadخدایا این روزها روازتک تک خواهر برادرهای مانگیرBlushدرضمن قسمت کن منهم مثلا شیطنت های فربود وحتی حتی بتونم تجسم کنم!!!!!!!!Huhیاتک تک صحنه هایی که ندا گفت..........


RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - hadisss - 2013/11/30

آها بابا سجادو یادوم رفت بگوم که
اولین لحظه ای که سجاد وارد شد و قرار گذاشتیم تحویلش نگیریم خیلی باحال بود
سجادی که فکر میکردم یه شخصیت مجازیه و وجود خارجی نداره laughing3
اما با دیدنش وقتی گفتم سجاد چادرم کو و برگشت گفت تو حدیثی اونجا باورم شد
و اینکه آغا این پسر اونقدری آرام و متشخصه که عمرا اگه میشد تصور کرد ایشون همون سجاد شیطونه سایته
احیا رو هم نمیشه ازش نگفت. دختری فوق العاده دوست داشتنی
همه ی بر و بچ عالی بودن
همه و همه


RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - neda.n - 2013/11/30

می خواستم بذارمش آخرین سوتی دلم نیومد بالاخره مربوط به سفر بود آخه :
۱- یه تیکه فیلم دارم از شمال مربوط به لحظه ایه که سجاد chip chip و فربود fireboud دارن جوجه ها رو هم میزنن تا با سسش حسابی قاطی بشه بعد یهو یه دونه دل مرغ اون وسط می بینم و می خوام بگم و طبق معمول که اینجور مواقع هول میشم و یه چیز احمقانه می گم . اینجام می گم واای روده ... نه .. یعنی معده و نه دل . آخه فکرش رو بکن معده؟ confused آخه تا حالا چیزی درباره معده مرغ شنیده بودین ؟؟!! این که از کجا اومد این کلمه معده واقعا نمیدونم
بماند نمی گم یکی از تو ظرف درش آورد خوردش angry3. میدونم هشتاد درصدتون می تونین حدس بزنین کیه
۲- آقا شب دوم بعد مشقاتی که اون بالا نوشتم ما بالاخره خوابیدیم . بعد به نقل از مریم ( م . ه ) می گم که یهو یه صدای گرررووومپ اومد و اون چیزی نبود جز من که از تخت پرت شدم ( خب کوچیک بود تختاش اصن نمیشد غلطید confused ) حالا قسمت خنده دار ماجرا این که مریم مثه تیر از جاش پرید چراغ رو زد و زل زد به من ، منم زل زدم به اون . نمیدونم چرا یه چند ثانیه ای هیچکدوم هیچی نگفتیم بعد من یهو خیلی جدی گفتم ساعت چنده ؟ مریمم گفت پنج . بعد جفتمون بی هیچ حرف دیگه ای خوابیدیم . laughing3


RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - fireboud - 2013/11/30

خب هر چیز گفتنی بود ندا خیلی کامل تو گزارشش گفت دیگه حرف نموند

واقعا بهترین لحظات موقعی هست که شادی و لبخند دوستان رو ببینم از همه ممنونم که همراه بودن اگه شوخی نابجایی شد معذرت می خوام هدف فقط دور هم بودن و شادی بود که اندکی از دغدغه های روزمره به دور باشیم

از کسایی که پشت پرده برای برنامه ها و سفر ها تلاش می کنن و نمخوان ازشون نامی برده بشه ممنونم . از همه دوستانی که در طول سفر برای در کنار هم بودن تلاش میکردن و خودشون رو جز یک تیم می دونستنن سپاسگذارم

میدونم اگه زمان بهتری این سفر بود استفبال بیشتری می شد و به همین خاطر مطمئنم سفر بعدی خیلی بیشتر و پرشور تر هستیم .

خلاصه هر کی نیومد سرش کلاه رفت اساسی ، واقعا جای همگی خالی بود دوست داشتیم همه میومدن


و در نهایت یک تشکر ویژه از بنیاد و تمامی عزیزانی که در بنیاد تلاش کردن تا بهترین سفر ام اس سنتر برگزار بشه . همگی خسته نباشید


RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - nahid - 2013/11/30

(2013/11/30, 09:47 PM)fireboud نوشته است: از کسایی که پشت پرده برای برنامه ها و سفر ها تلاش می کنن و نمخوان ازشون نامی برده بشه ممنونم .
و در نهایت یک تشکر ویژه از بنیاد و تمامی عزیزانی که در بنیاد تلاش کردن تا بهترین سفر ام اس سنتر برگزار بشه . همگی خسته نباشید

آقا چرا پشت پرده برای سفر تلاش میکنن ؟ confused2
خو بیان تو روشنایی تا همه ببیننشون و تشکر کنن !
راستی از بنیاد هم کسی حضور داشت ؟


RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - chipchip - 2013/11/30

اصنم سفر خوبی نیود Dodgy اصنم خوش نگذشت Dodgy آخه چرا بین 35 نفر، کجه ضخیمه بد رنگ باید هم اتاقی من بشه angry3 چـــــــــــرا؟؟؟؟ rolleyes تازه سروشم نبود sad2 سروش اگه بدونی چقد اذیتم کردن sad2 سروش منو مظلوم و غریب گیر آوردن sad2

بعدشم، ندا خانوم فک نکن با تعریفی که کردی نظرم دربارت عوض شده [تصویر:  cheshm_posht2.gif]
ضمنن مطمئنی تختاش کوچیک بود Dodgy شاید کسی که روش خابیده بود خــــــــــــــــــایلی .......... Dodgy منم نهار و شام هفت هش ده تا پرس غذا میزدمو و صوبونم کمه کمش 47 دقیقه (تایم گرفتمــــــآ) طول میکشید نمیتونستم تو تختم بغلطیدم DodgyDodgy

بعد بعدشم، سروش مگه تو نگفتی به ضیــــــــا اینجوری [تصویر:  mahsa_kotak.gif] نیستن ، خـــــــــــایلی اینجوری [تصویر:  mahsa_kotak.gif] بودن که ConfusedConfusedConfusedConfused

بعد بعدترش، من بالاخره تونستم یه بتسه مایه رو از نزدیک ببینم jumping0047.gif یه عالمه خارج رفته jumping0047.gif یه فرش خونشون دارن بیــــــــــــــــــــــــــست میلیون تومن jumping0047.gif قراره اسپانسر من شه love28

بعد بعد بعدشم، هرکی هرچی درباره من گفته تکذیب میکنم Sleepy قوین تکذیب میکنم Sleepy شاهدم دارم Sleepy آقای رارنده Sleepy

حیف شد Rolleyes خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــایلی حیف شد Shy میخواستم همتونو شام بیارم خونمونآآآآآآآآ angel ولی حیف که دیرتون میشد rolleyes حیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــف rolleyes

آهان یادم رفت بگم، ازینامو [تصویر:  chesh_zakhm.gif] نیاورده بودم با خودم angry3 فک کنم چشم زدن angry3 سرما خوردم rolleyes

.
.
.
.
.
و اما صوبتای جدی

تعرفه عکس:
عکس رنگی تک نفره : 100 هزار تومن Sleepy
عکس رنگی دونفره : نفری 70 هزار تومن Sleepy
عکس رنگی سه نفره : نفری 50 هزار تومن Sleepy
عکس رنگی دسه جمعی : نفری 10 هزار تومن Sleepy
همینی که هس Sleepy میخواین نخواین Sleepy



RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - م.ه - 2013/11/30

بچه ها ببخشید من دیر اومدم برای تشکر اگه شماها هم باید 7:30 صبح سرکار میبودین فکر نمکنم زود تر از من میومدین الان اینجا
بهترین بهترین سفر زندگیم بود خیلی عالی بود از حمید فربود و مهسا خیلی ممنونم و تمام بچه هایی که خیلی زحمت کشیدن حتی اون سجاد
خیلی دوستای جدیدی پیدا کردم.خیلی همه تون رو دوست دارم
انقدر هیجان زده هستم که نمیتونم درست احساساتم رو بیان کنم
فقط چند تا نصیحت وقتی دو نفر بصورت کاملا مظلوم اومدن دمه در اتاقتون و گفتن ما کلید اتاقمون رو گم کردیم راه ندین توی اتاقتون چون لاک پشت همراهشون هست برای ترسوندت
همچمین وقتی ساعت 3 صبح مجددا در اتاقتون زده شد زیاد توجه نکنین چون همون دوتا مزاحم هستن که اومدن برات سیب زمینی آوردن
حواستون به هم اتاقیتون باشه که آروم بخوابه نه اینکه ساعت 5:30 صبح از تخت پرت بشه پایین
و در آخر بازهم مرسی که هستین لحظه لحظه بودن با شما برام لذت بخشه


RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - chipchip - 2013/11/30

بشکنه این دس که نمکش یددار نیس Dodgy

بده همش بفکر شیکم بچه ها بودیم Dodgy بده نمیخواستیم گشنه بخوابین Dodgy بده میخواستیم قبل خواب با موجود دوسداشتنی و ملوسی به نام لاکپشت love28 آشنا بشین Dodgy


RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - hamid - 2013/11/30

منم بنویسم یا بهتر بگم میخواستم نکته هایی که یادم میاد رو یادداشت کنم که بعد بنویسم بعدش فکر کردم فی البداهه و به یاد اون لحظات بنویسم قشنگ تره . مخصوصا اینکه همه گزارش دادن و ندا هم نکته ای رو جا نزاشته که از همه ممنونم .

اول از همه از بنیاد امور بیماری های خاص تشکر کنم . از همه مسئولین که واقعا چند روز آخر در تلاش بودن واسه سفر ام اس سنتر
واقعا حس قشنگی بود وقتی میدیدم بدون هیچ چشم داشتی واسه ما تلاش میکنند و دنبال هتل و اتوبوس و رستوران ... هستند
واقعا دست تک تک عزیزان بنیاد درد نکنه و خسته نباشن

از بچه هایی که از چند ماه قبل مستقیم و غیر مستقیم واسه این سفر دارن زحمت میکشن ، مهسا ، فربود ، سجاد ، ندا ، آرزو عزیزی ، حمید147 ، میهن و همه و همه ممنونم . بازم از سجاد که زحمت طراحی بنر رو کشید

کسانی که در طول سفر کمک کردن، واقعا نمیشه اسم برد یعنی میشه، ولی اگه بخوام اسم ببرم باید اسم 35 نفر رو بنویسم.
راستش از برنامه روز دوم میترسیدم یعنی با خودم کلی "نکنه" داشتم : نکنه بریم بارون بیاد ، نکنه نتونیم ناهار بدیم ، نکنه جوجه ها نپزه ، نکنه زیر انداز کم باشه ، نکنه زمین خیلی خیس باشه ، ........ ولی این حس که قبلا همکاری مون رو دیده بودم و مطمئن بودم اگه هممون در بدترین شرایط پیش هم باشیم ، بهترین لحظات رو داریم ، بهم میگفت مطمئن باش میشه . اون حس راست گفت، همکاری اون روز یکی از قشنگ ترین لحظات سفر بود واقعا نمیتونم اسم ببرم بگم کی چی کار کرد چون همه در تلاش بودن . مثل یه خانواده بزرگ

کسانی که میخواستن بیان ولی شرایط محیا نشد واسشون ، سروش (مرسی که واسه استقبال اومدی) ، زوحا و خیلی های دیگه

نکته های این سفر هم کم نبودا smiling
یه سری ها بودن نصف شبی هوس سیب زمینی کردن
یکی میخواست یکی دیگه رو بیدار کنه و ما افراد نیکوکار اطلاع میدادیم
یه سری ها که رفتن ساعت اتاق دامون رو کردن 8 و یکی دیگه رفت رو بالکن فیلم برداری و یکی که اومد دامون و بهمنی رو بیدار کنه بماند که برنامه لو رفت ولی اون بیچاره ای که رفت رو بالکن فیلمبرداری، باطری گوشیش رو به اتمام بود و بعد از 1 دقیقه فیلمبرداری دوربین قطع شد . نمیدونید چه التماسی به این دوربین میکرد که جون مادرت فقط 1 دقیقه دیگه فیلم بگیر laughing3laughing3
یه سری دیگه که اگور پگور و جیگر شدن
یکی که گوشیش رو تو اتوبوس جا گذاشت من حنجرم ترکید انقدر گفتم این واسه کیه و بغل دستم وایساده بود Smile (16)
کلوچه هایی که به زور از اونجایی که تو رودبار خرید کردیم به عنوان اشانتیون گرفتم که تو میدل باس بخوریم ولی کل میدل باس رو زیرو رو کردم پیداش نکردم
سیبیل و مو از دست رفته یه نفر
فوتبال نصف شبی 5 نفر تو زمین فوتبال نزدیک به ورزشگاه ازادی با دروازه 9 متری . نمیدونید چطوری میدوییدن !! انگار جام جهانی بود smiling فقط میخواستن بگن اولین مسابقه تیم فوتسال ام اس سنتر داره برگزار میشه smiling
کسانی که به هم کمک میکردن که در کنار هم خوش باشیم
لحظه های تلخ جدایی و به قول ندا وقتی یکی میرفت انگار یه تیکه از وجودمون داره میره


خلاصه این سفر هم با تمام خوبی ها و بدیهاش تموم شد و یه خاطره دیگه تو ذهن هممون ثبت کرد . خاطره ای که ثابت میکنه بهترین دوستای دنیا رو داریم
ببخشید اگه خیلی جاها شیطنت کردم ، خیلی جاها اذیت کردم

این سفر اولین سفر چند روزه ای بود که با تور سفر نکردیم. خیلی جاها دستمون باز بود برنامه ها واسه خودمون بود و مجبور نبودیم تور رو راضی کنیم ولی 100% ضعف هایی داشتیم ، اشتباهات زیادی کردیم ولی به حساب بی تجربگی بزارید و اشتباهات رو بهمون بگید.


فکر کنم یکی دیگه از قشنگ ترین لحظات این سفر بالون آرزو ها بود با یه عالمه آرزو قشنگ که شک ندارم بخش اعظم آرزوها واسه بچه های ام اس سنتر بود
به آسمون نرفت ولی به قول بچه ها جای درستی رفت. آرزو ها رو در آب رها میکنن ، آرزوهای ما هم چون میخواستن حقیقت بشن راهی دریا شدن


[تصویر:  00090738600092718247.jpg]



RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - یه غریبه - 2013/11/30

عاغاي عكاس شماره حساب بديد براي پول عكس ها!Sleepy