وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
ازدواج و ام اس - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: ازدواج و ام اس (/Thread-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%88-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429


RE: ازدواج - farshid - 2011/05/29

اوه اوه کی زن میخواد کی شوهر
به نظر من ازدواج رو بیخیال شید
همین طوری راحتترین



RE: ازدواج - احسان - 2011/05/29

بچه ها خیلی جدی گرفتیداlaughing3laughing3laughing3


RE: ازدواج - طاهره 123 - 2011/05/30

من که 1 سال بعد ازدواج متوجه بیماریم شدم گرچه اطمینان دارم از دوره مجردیم دچار این بیماری بودم با توجه به نشانه هاش میگم با همه این حرفا و با وجود توضیح در موردبیماریم که ممکنه پیشرفت کنه یا نتونم تا کلی وقت بچه دار بشم واسه شوهرم دادم فقط این جواب داد هر چی بشه ترکت نمیکنم و فکر میکنم بارفتار درستش اینو ثابت کردهHeart


RE: ازدواج - O#!!! - 2011/05/30


نامه زیبای نادر ابراهیمی به همسرش

(قابل توجه زوج‌های جوان)


بخشی از یكی از نامه‌های نادر ابراهیمی به همسرش است. توصیه می کنم كه همه زوج‌های ایرانی این نامه را چندین و چند بار و نه به ‌تنهایی بلکه با هم و در كنار یكدیگر ‌بخوانند. برای تمامی زوجهای کشورم آرزوی سعادت و همراهی همیشگی دارم و این نامه را به همه زوج‌های جوانی که امید را دستمایه قرار داده و هدیه ای جز خوشبختی را از زندگی نمی خواهند تقدیم می‌كنم.

تفاوت !
همسفر

در این راه طولانی

که ما بی خبریم

و چون باد می گذرد،

بگذار خرده اختلاف هایمان، با هم باقی بماند

خواهش می کنم !

مخواه که یکی شویم، مطلقا یکی.

مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت، دوست داشته باشم.

و هر چه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد.

مخواه که هر دو، یک آواز را بپسندیم.

یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را

و یک شیوه نگاه کردن را.

مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه مان یکی، و رویاهامان یکی.

هم سفر بودن و هم هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.

و شبیه شدن، دال بر کمال نیست. بلکه دلیل توقف است.

عزیز من !
دو نفر که عاشق اند، و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است؛

واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله ی علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.

اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق.

و یکی کافیست.

عشق، از خودخواهی ها و خود پرستی ها گذشتن است.

اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست.

من از عشق زمینی حرف می زنم، که ارزش آن در "حضور" است،

نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.

عزیز من !
اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد.

بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.

بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.

بخواه که همدیگر را کامل کنیم، نه ناپدید.

بگذار صبورانه و مهرمندانه، درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم.

اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه ی مطلقا واحدی برساند.

بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند، نه فنای متقابل.

اینجا، سخن از رابطه ی عارف با خدای عارف در میان نیست.

سخن از ذره ذره ی واقعیت ها و حقیقت های عینی و جاری زندگیست.

بیا بحث کنیم.

بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.

بیا کلنجار برویم.

اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.

بیا حتی اختلافهای اساسی و اصولی زندگی مان را، در بسیاری زمینه ها، تا آنجا که حس می کنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی می بخشد،

نه پژمردگی و افسردگی و مرگ،... حفظ کنیم

من و تو، حق داریم در برابر هم قد علم کنیم.

و حق داریم، بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم، بی آنکه قصد تحقیر هم را داشته باشیم.

عزیز من !

بیا متفاوت باشیم
...




RE: پاسخ : ازدواج - سامان - 2011/06/01

نظرمن درموردازدواج ام اسیها اینه که اگه بتونی تنها زندگی کنی بهتره طرف ازدواج نری.angry2
یااگه خواستی ازدواج کنی حداقل با یکی مثل خودت ازدواج کنیSleepy
من که فکر نکنم ازدواج کنم.
سعی میکنم با مجردیم حال کنم تا ببینیم چی میشهicon_biggrin



RE: ازدواج - نسیم - 2011/06/01

نه آقاسامان این درست نیست تجدیدنظرکنیدلطفاagreement2


RE: پاسخ : ازدواج - yas - 2011/06/01

(2011/06/01, 07:20 PM)سامان نوشته است: نظرمن درموردازدواج ام اسیها اینه که اگه بتونی تنها زندگی کنی بهتره طرف ازدواج نری.angry2
یااگه خواستی ازدواج کنی حداقل با یکی مثل خودت ازدواج کنیSleepy
من که فکر نکنم ازدواج کنم.
سعی میکنم با مجردیم حال کنم تا ببینیم چی میشهicon_biggrin

البته منم قید ازدواج رو زدم و دوست دارم مجردیم رو با ارامش زندگی کنم ولی اینکه با یکی مثل خودتون ازدواج کنید شاید زیاد جالب نباشه چرا این حق رو از خودت میگیری که با فرد سالم ازدواج نکنی ؟ بعدشم اگه همو درک کنید و دوست داشته باشید و ام اس رو مث یه مگس توی مشتت بدونی چرا که نه ؟agreement2


RE: ازدواج - reach usa - 2011/06/02

سلام به همگی
دوستان من تازگیها با اجازتون تصمیم به ازدواج گرفتم یعنی قبل از مبتلا شدن به ام اس با کسی آشنا شده بودم ولی این ام اس نامرد دستو پا گیر شد
حالا موندم به طرف مقابلم قضیه رو چه جوری بگم اسم مریضی رو بگم قطعا با جواب نه روبرو میشم sad2
مسئله اینجاست که من مثل همه شما سالمم دارم زندگیمو میکنم به نظر شما بهتر نیست اسم این مریضی لعنتی که اصلا معلوم نیست مریضیه یا نه angry3بهش نگم
مثلا بهش بگم یه مدت به خاطر فشار کارم اعصابم ضعیف شده بود که دکتر بهم گفت یکی دو سال هوای خودتو داشته باش تا خوب بشی چون خودتون میدونید جامعه و خانواده ها با ام اس چه جوری برخورد میکنند حالا بری بهشون بگی ام اس چیزی نیست بخدا من سالمم ژیم ناستیک هم بری جلوشون فایده نداره
لطفا نظراتونو بگید دارم داغون میشم


RE: ازدواج - paeeze - 2011/06/02

بگو جانم بگو......


ما هم مشکلی نداریم اکثر بیمارا مثل ما هستند.
برای اینکه مشکل پیش نیاد میگم


RE: ازدواج - reach usa - 2011/06/02

یعنی چی ؟؟ اسم بیماری رو بگم ؟؟