وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
ازدواج و ام اس - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: ازدواج و ام اس (/Thread-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%88-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430


RE: ازدواج - paeeze - 2012/11/21

(2012/11/20, 09:02 AM)negarrrr نوشته است: اینا فقط شعاره که کسی که میخواد به خاطر بیماری نباشه ازهمون اول نباشه بهتره و....
منم اگه بودم یعنی هر آدم سالمی نه فقط من هرگز حاضر نبودم با یه بیمار ازدواج کنم هرچقدم عاشقش باشم این قانون طبیعته چرا خودمونو گول بزنیم .چقد الان عشقا صادقانه و واقعیه که این چیزارو بخوایم بگیم؟ انقد که مادیات مهم شده متاسفانه عشق فقط حرف شده و توی زبونا میاد نه از ته دل.باید واقیتو دید کور که نیستیم بگیم نمیبینیمDodgy

کلا نظرت در مورد اونایی که متوجه میشن طرفشون بیماره ولی نمیرن و باهاش زندگی میکنن چیه؟confused0006.gif




RE: ازدواج - ghaside - 2012/11/21

paeez جون همچین آدمای باشعور و فهمی کم گیر میاد و هستن که گیر ماها نمیاد عزیزم تا دردتو میگی از خدا خواسته میپیچن به بازی wink2


RE: ازدواج - nazanin - 2012/11/21



"چرا تو شب‌ها آن‌قدر خرخر می‌کنی؟"، "وقتی داری چای می‌خوری، هورت نکش"، "چقدر با تلفن حرف می‌زنی؟یک ساعته پشت خطم!"، اینها فقط نمونه‌ای از جملاتی است که بعد از پایان دوران خوش مجردی از زبان همسر جان خواهید شنید. هرکسی یک مقدار باهوش باشد، می‌داند که یک آدم مجرد خیلی راحت‌تر زندگی می‌کند، بدون مسئولیت‌های سنگین زندگی دونفره اما یک آدم عاقل به وقتش می‌فهمد که باید ازدواج کند و از لذت‌های دنیای مجردی خداحافظی کند اما چند نفر این زمان را درست تشخیص می‌دهند، چند نفر هول می‌شوند و انتخاب درستی انجام نمی‌دهند و زندگی مشترک خوبی را تجربه نمی‌کنند؟ هنوز هم خیلی‌ها هستند که به محض تمام شدن درس به فکر ازدواج می‌افتند، بی‌آنکه بدانند واقعا از نظر شخصیتی آمادگی ازدواج دارند یا نه. برای اینکه مطمئن شوید حتما آمادگی و شرایط ازدواج را دارید، این موارد را در خودتان چک کنید.

همه قاطی مرغ‌ها نمی‌شوند

بعضی‌ها فکر می‌کنند حتما باید در زمان خاصی که معمولا بزرگترها بهتر تشخیص می‌دهند، ازدواج کنند. اصلا هم مهم نیست که هدفشان را از ازدواج نمی‌دانند. ازدواج برای این افراد کاری است که باید انجام شود، مثل سربازی رفتن یا مدرسه رفتن اما برخی واقعا آمادگی ازدواج ندارند، ربطی هم به سن و سال ندارد. ازدواج یک کار جدی است و هرکسی اهل به دوش گرفتن این مسئولیت بزرگ نیست.

ازدواج شبیه دانشگاه رفتن است، هرکسی به درد دانشگاه رفتن نمی‌خورد. از بین کسانی هم که به دانشگاه می‌روند، فقط بعضی‌ها موفق می‌شوند. پس اول باید این موضوع را کاملا درک کنیم که ازدواج مسئله ساده‌ای نیست، ضمن اینکه از طرفی هم نباید بیش از حد ازدواج را بزرگ کنیم که دچار وسواس بشویم.

شش خان ازدواج

هرکسی می‌خواهد ازدواج کند، باید به یک حداقل‌هایی در زمینه‌های مختلف شخصیتی رسیده باشد. ازدواج بچه بازی نیست و اگر به اندازه کافی در این زمینه‌ها به بلوغ نرسیده باشیم، حتما یک جای کارمان می‌لنگد. رسیدن به این بلوغ‌های شش گانه همان درست بزرگ شدن است. با توجه به شرایط اجتماعی و خانوادگی، پسرهای ایرانی معمولا تا 28،27 سالگی به این بلوغ‌های شش گانه نمی‌رسند، پس خانم‌ها باید حواسشان به سن و سال همسر آینده هم باشد.

بلوغ جنسی

آمار بالای طلاق به دلیل مشکلات جنسی، میزان اهمیت این بلوغ را نشان می‌دهد اما هرطور شده باید رودربایستی را با خودتان بگذارید کنار و رک و رو راست نیازهای جسمی‌تان را بشناسید. سلیقه‌های خودتان را پیدا کنید و موقع انتخاب همسر حواستان به این چیزها هم باشد. قبل از ازدواج باید تکلیفتان را با نیازهای روحی و جسمی‌تان مشخص کرده باشید. سواد و کفایت مدیریت روابط جنسی از قبل ازدواج شروع می‌شود.

بلوغ شخصیتی

بلوغ شخصیتی ابعاد مختلفی دارد. قبل از ازدواج حتما باید یک سری اختلالات شخصیتی را در خودتان و طرف مقابل بررسی کنید. اختلالاتی مثل خود کم‌بینی، تاییدطلبی، کمال گرایی، شکاکیت(پارانویا)، توجه طلبی، مهرطلبی، بیماری دوقطبی، اعتیاد‌ها و وسواس. افرادی که به این اختلالات مبتلا هستند تا وقتی که درمان نشده‌اند، به درد ازدواج نمی‌خورند. علاوه بر این باید تیپ ارتباطی خودتان و طرف مقابل را بشناسید، اینکه سمعی هستید، لمسی یا بصری. این‌طوری نوع رفتارتان را بر اساس تیپ شخصیتی همسرتان تنظیم می‌کنید. یک نکته مهم دیگر هم این است که ببینید بند ناف طرف از خانواده‌اش جدا شده یا نه، چقدر مستقل از خانواده فردیت دارد و می‌تواند زندگی کند.

بلوغ عاطفی

بعضی‌ها با اینکه ازدواج هم کرده‌اند، هنوز درست نمی‌دانند که از چه تیپ و شخصیتی خوششان می‌آید. اینها هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده‌اند و با احساسات و عواطف خودشان آشنا نیستند. باید سهم رابطه‌های قبلی‌تان را در دوست داشتن فعلی مشخص کنید و همین‌طور اینکه تا چه میزان هنوز تحت تاثیر آنها هستید. متوجه باشید که چقدر آگاهانه دوست دارید و چقدر ناآگاهانه. باید این واقعیت را قبول کنیم که بعد از ازدواج هم ممکن است از کسی خوشمان بیاید اما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشیم می‌توانیم از این مسئله بگذریم و تمام زندگی‌مان را خراب نکنیم.

بلوغ اجتماعی

سوال "شما مشغول چه کاری هستید؟"، یکی از اولین سوال‌هایی است که در هر مراسم خواستگاری تکرار می‌شود. شغل و موقعیت اجتماعی هرکس، تقریبا میزان بلوغ اجتماعی او را مشخص می‌کند؛ مثلا خانم‌ها باید بدانند که خواستگار حول و حوش آینده کاری خودش را در کجا می‌بیند و چقدر می‌تواند با شرایط تطابق پیدا کند. قطعا کسی که هنوز سربازی نرفته و مرتب شغل عوض کرده، هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیده. البته شغل عوض کردن اگر همراه با پیشرفت باشد، مطمئنا خوب است. مثلا اگر پسری اول جایی شاگرد بوده و بعد رفته یک جای دیگر صاحب کار شده و ‌ترقی کرده، موقعیتش فرق می‌کند. پسرها هم باید برنامه همسر آینده‌شان را بپرسند. باید ببینند که زن زندگی‌شان چقدر بلوغ اجتماعی دارد.

بلوغ مالی

کسی که هنوز حساب دخل و خرجش را ندارد، نمی‌تواند همسر قابل اعتمادی هم باشد. قبل از ازدواج باید توقعات و خواسته‌های مالی طرفین معلوم باشد. یکی به فکر زندگی در کاخ نباشد و دیگری به یک زندگی متوسط قانع. برآوردی از هزینه‌هایتان داشته باشید، راجع به چیزهایی که برایشان پول خرج می‌کنید با هم حرف بزنید. ممکن است طرف مقابلتان اهل خرید مجله و کتاب باشد و شما این خریدها را پول هدر دادن بدانید. در مورد سطح رفاه زندگی آینده‌تان هم باید به تفاهم برسید تا بعدا سر برنامه‌های بلند مدت زندگی به مشکل برنخورید.

بلوغ معنوی

سوال‌های کلی موقع خواستگاری و ملاقات‌های اولیه همیشه می‌تواند دردسرساز باشد. در خصوص مسائل اعتقادی و دینی هم این ابهامات بیشتر می‌شود. مثلا یک نفر دین داری را فقط در اعتقاد به خدا می‌داند و همین قدر برایش کفایت می‌کند. دیگری اما برایش مهم است که همسرش به تمام احکام دین مومن و معتقد باشد. در یک کلام باید جنس دین داریتان با هم یکی باشد و هردو قرائت مشابهی از دین داشته باشید. افرادی که شدیدا تحت تاثیر نوسانات فلسفی و عرفانی هستند برای ازدواج مناسب نیستند. چون هر آن ممکن است همسرتان برای پیدا کردن خودش سر به کوه و بیابان بگذارد! به طور کلی فردی به بلوغ معنوی رسیده که تا حدی جایگاه خود را در هستی پیدا کرده باشد و درگیر مسائل فلسفی پیچیده نباشد.

ازدواج‌های ممنوع به درد نمی‌خورند!

اگر این نشانه‌ها را در رفتار طرف مقابل‌تان دیدید، به ازدواج با او فکر نکنید چون بعدا دچار مشکل می‌شوید:

خودکم بینی

آدم‌های خود کم بین و تایید طلب به درد زندگی نمی‌خورند، دائم نیاز به تایید و توجه دیگران دارند و شما هم باید مدام در حال تعریف و تمجید باشید. این افراد معمولا زود رنجند و اعتماد به نفس ندارند.

کمال گرایی

اما کمال طلب‌ها با کمال گرایی افراطی‌شان می‌خواهند در هر زمینه‌ای بهترین باشند و همین مسئله نهایتا به بی‌عملی منجر می‌شود. چون این افراد فقط سراغ کاری می‌روند که مطمئن باشند در آن موفقند.

مهرطلبی

زود خودشان را لو می‌دهند. همیشه در زندگی‌شان به دنبال راضی کردن همه هستند و همین کار آزارشان می‌دهد. هر تغییر برای این افراد یک تهدید است و مدام باید بهشان سرویس عاطفی بدهید.

پارانویا (شکاکیت)

شکاک‌ها با لحن بازجویانه با شما صحبت می‌کنند و همیشه در حال چک کردنتان هستند. شکاک‌ها به صورت پیش فرض شما را مجرم می‌دانند، منتها مجرمی که هنوز جرمش ثابت نشده است.

توجه طلبی

توجه طلب‌ها معمولا دخترند و در آن واحد چند ارتباط دارند. اینها در دوران کودکی از طرف پدر و مادر توجه نداشتند و برای همین از شما توجه زیادی می‌خواهند.

خودشیفته

خود شیفته‌ها از یک چیزی در وجود خودشان خیلی راضی هستند؛ مثلا اگر صدای خوبی داشته باشند، آن‌قدر صدای خودشان در ذهنشان بلند است که صدای بقیه را اصلا نمی‌شنوند.

اعتیاد

غیر از اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد اینترنتی و هیجانی هم دو موردی است که باید حواستان بهشان باشد.

دو قطبی

تغییرات شدید خلقی دارند. مثلا یک دوره دو هفته‌ای خیلی پرحرف، ولخرج و اهل برنامه‌ریزی‌های دور و دراز هستند و در دو هفته بعدی ناگهان افسرده و منزوی می‌شوند.

وسواس

اختلال وسواس یک زمینه شخصیتی است که فرد در آن بیش از حد دقیق است. زندگی با وسواسی‌ها بعد از چند وقت خیلی سخت می‌شود.


RE: ازدواج - Yanis - 2012/11/21

نازنین خانوم خیلی خوب بود ممنونicon_question


RE: ازدواج - paeeze - 2012/11/21

نقل قول: افرادی که شدیدا تحت تاثیر نوسانات فلسفی و عرفانی هستند برای ازدواج مناسب نیستند

خب خداروشکر ....Angelنزدیک بودااااااا....

بطور ناخود آگاه اینو میدونستم!confused




RE: ازدواج - paeazan - 2012/11/21

تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۱
این زنان مردان خود را دل سرد می کنند
سردی و یک فاصله پرنشدنی، از همین اتفاقات ساده جان می‌گیرد. همین چیزهایی که گاهی به دلیل صمیمیت و گاهی به دلیل حق به جانب بودن‌، آنها را نادیده می‌گیرید.

مجله ایده آل: سردی و یک فاصله پرنشدنی، از همین اتفاقات ساده جان می‌گیرد. همین چیزهایی که گاهی به دلیل صمیمیت و گاهی به دلیل حق به جانب بودن‌، آنها را نادیده می‌گیرید. همین چیزهای ساده‌ای که برای مردها یک دنیا اهمیت دارد و می‌تواند نظرشان را نسبت به شریک زندگی‌شان زیر و رو کند. شما فکر می‌کنید هیچ اتفاقی نیفتاده؛ فکر می‌کنید تغییری نکرده‌اید و اشتباهی مرتکب نشده‌اید اما همسرتان روزبه‌روز بیشتر فاصله می‌گیرد و سردتر می‌شود. تقصیر شما نیست. کسی این چیزها را به شما گوشزد نکرده. ما در این صفحه می‌خواهیم شما را با اشتباه‌های کوچکی که زندگی‌تان را یخبندان می‌کند آشنا کنیم و چشم‌هایتان را بیشتر از قبل روی رفتار‌تان باز کنیم.

سردکننده شماره 1: به خودتان اهمیت نمی‌دهید

زن‌های هپلی

مردی که عاشق‌تان باشد، حتی می‌تواند در سخت‌ترین روزها هم کنار شما بماند و در روزهای بیماری هم از شما خسته نشود. مرد‌ها یک زن همیشه زیبا و سالم نمی‌خواهند. بلکه زنی را دوست دارند که بیمارنما و ژولی‌پولی نباشد و اهمیت کافی را به سلامت و زیبایی‌اش بدهد. اگر هنوز هم منظور‌مان را نفهمیده‌اید، چند شکایت اصلی مرد‌ها از همسرشان را بخوانید:
دوست ندارم همسرم کار کند. چون خسته و بدبو از سرکار برمی‌گردد و دیگر حتی حوصله یک دوش گرفتن مجدد را هم ندارد. ساعات زیبایی و مرتب بودنش، تنها اول صبح است و بدبویی و خستگی‌اش را برای من به خانه می‌آورد.
اشتیاق زیادش به غذا خوردن نه تنها خوشحالم نمی‌کند، بلکه برایم عذاب‌آور هم شده. نمی‌دانم خودش را نمی‌بیند؟ متوجه نیست که چطور هر روز وزنش بالاتر می‌رود و مجبور می‌شود لباس‌های قدیمی‌اش را کنار بگذارد؟
همسرم 10 نوع سشوار و اتوی مو دارد اما هر روز باید با موهای وز شده ببینمش. حسرت دیدن یک لباس خانه هماهنگ و آراسته به تنش، بر دلم مانده. تنها وقتی که مهمان داریم می‌توانم به آراسته بودنش امیدوار باشم.

مردها چه فکر می‌کنند؟

مردها از زنانی که به بهداشت، سلامت و زیبایی‌شان اهمیت نمی‌دهند، بیزارند. شاید یک زن هم از هپلی بودن همسرش آزرده شود اما آسیبی که یک مرد از این ماجرا می‌بیند به مراتب بیشتر است؛ چراکه مردها در جریان این ارتباط، بیشتر تابع چشمشان هستند. شاید دیدن یک لباس خوشرنگ، مرتب و یک خانه تمیز، بیشتر از هر چیز دیگری بتواند آنها را دلگرم کند اما شکایت‌هایی که در بالا گفته شد، کافی است تا یک مرد عاشق هم به یک مرد سرد تبدیل شود.

چرا زن‌ها به اینجا می‌رسند؟

بسیاری از زن‌ها در درک مفهوم «صمیمیت» دچار مشکل هستند. آنها بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک، به بهانه صمیمی بودن با همسرشان، رسیدن به خود و شادابی‌شان را فراموش می‌کنند. اگر شما هم در چنین موقعیتی قرار دارید، نباید این اصل را فراموش کنید که برای یک مرد، هر روز روزی تازه است و تنها با تازه نگه داشتن این زیبایی‌های کوچک است که می‌توانید دل این موجود مریخی را به دست بیاورید.


سردکننده شماره2: کمبود اعتماد به نفس دارید

زن‌هایی که خود را دست‌کم می‌گیرند

حتی زشت‌ترین آدم‌های جهان هم، دلیلی برای دلفریب بودن در خود دارند. یادتان نرود که مردها از زنانی که مدام خود را تحقیر می‌کنند و هیچ وقت از ظاهر‌شان راضی نیستند، بیزارند و اگر مدام در مورد ظاهرتان غر بزنید، نه تنها او شما را یک زن فروتن نمی‌بیند، بلکه از شما دلسرد هم می‌شود. اگر هنوز هم منظور‌مان را نفهمیده‌اید، چند شکایت اصلی مرد‌ها از همسرشان را از زبان زن‌ها بخوانید:
دماغم باز هم ورم کرده. با این صورت چطور به مهمانی بیایم؟ من امشب باز هم زشت‌ترین زن جمع خواهم بود. اصلا همین هفته باید سراغ یک جراح زیبایی بروم و از دست این چهره مسخره راحت شوم.
نه! این لباس را نمی‌پوشم! ببین چقدر چاقم می‌کند. این پهلو‌های گنده را بزرگ‌تر هم نشان می‌دهد. نگاه کن شکمم چندبرابر شده و از هر گوشه لباسم یک تکه چربی بیرون زده.
هرقدر موهایم را سشوار می‌کشم صاف نمی‌شود. با این موهای وزوزی حالم از قیافه خودم به هم می‌خورد. دلم می‌خواست کچل باشم اما این موهای زشت روی سرم نباشد.
مرد‌ها چه فکر می‌کنند؟

برای همسرتان زشت بودن یا زیبا بودن شما آنقدر اهمیت ندارد که تصور شما نسبت به خودتان. مردها عاشق زن‌های با اعتماد به نفس هستند. زن‌هایی که خوب بلدند زیبایی‌هایشان را بهتر نشان دهند و از ظاهری که دارند، راضی هستند. مدام شکسته‌نفسی کردن و شرمنده بودن از ظاهر خود، می‌تواند عاشق‌ترین مرد را هم دلسرد کند. شما با این کار، ایرادهایی که تا کنون در شما نمی‌دیده را در نگاهش پررنگ‌تر جلوه می‌دهید.

چرا زن‌ها به اینجا می‌رسند؟

برخی زن‌ها گمان می‌کنند که دیگران ایراد‌های ظاهری‌شان را برجسته‌تر از آنچه که هست می‌بینند. به همین دلیل و برای نشان دادن شکسته نفسی‌شان، سعی می‌کنند قبل از دیگران، خودشان ایرادها را به زبان بیاورند اما باید بدانید که چنین رفتاری نتیجه معکوس بر روابط شما می‌گذارد. پس زیبایی‌های ظاهر‌تان را تحسین کنید و به خودتان باور داشته باشید. هرگز خود را در مقابل همسرتان تحقیر نکنید؛ این موضوع می‌تواند حس او را نسبت به شما زیر و رو کند.


سردکننده شماره3: زیاد به ظاهرتان اهمیت می‌دهید

زنانی که همیشه نگران ظاهر‌شان هستند

هر مردی دوست دارد زنی زیبا و آراسته داشته باشد اما زن‌هایی که مدام درگیر ظاهرشان هستند مردها را عذاب می‌دهند. یک مرد دوست دارد با خیال راحت با همسرش کوه برود و مدام نگران خاکی شدن کفش‌هایش نباشد. دوست دارد گاهی چهره همسرش را بدون آرایش ببیند و وقتی با عجله می‌خواهند جایی بروند، او ساعت‌ها مقابل آینه ننشیند. اگر هنوز هم منظور‌مان را نفهمیده‌اید، چند شکایت اصلی مرد‌ها از همسرشان را بخوانید:
دوست دارم گاهی دستش را بگیرم و روی یک تپه کنارش بنشینم اما او حاضر نیست مانتواش را خاکی کند یا به دلیل نشستن روی زمین شلوارش را چروک کند. هیچ وقت کنارش احساس راحتی نمی‌کنم.
هزینه زیادی که برای لوازم آرایشی می‌پردازد مرا دیوانه می‌کند. من مخالف کار او نیستم و دوست هم دارم که آراسته باشد اما از اینکه نیمی از بودجه ماهانه ما برای لوازم آرایشی مصرفی هزینه می‌شود ناراحتم.
حاضر نیست لباس‌های تکراری بپوشد و ست کردن لباس‌ها برایش شبیه یک بحران غیرقابل حل است. ما هیچ وقت نمی‌توانیم تصمیم ناگهانی‌ای برای تفریح بگیریم. چون باید زمان کافی برای حاضر‌شدن را داشته باشد.
مردها چه فکر می‌کنند؟

همان‌طور که گفتیم مردها از دیدن زیبایی همسرشان لذت می‌برند اما دوست دارند بخش اصلی این آراستگی را زیبایی طبیعی تشکیل دهد. آنها دوست ندارند کنار یک عروسک بی‌عیب و نقص زندگی کنند، بلکه ترجیح می‌دهند کنار یک همسر ساده، اما مرتب باشد. کنار زنی که اگر به موهایش دست بزنید، آشفته و مضطرب نشود.

چرا زن‌ها به اینجا می‌رسند؟

با دیدن تصویر بازیگران زیبا، برخی از زن‌ها تصویری بی‌عیب را در ذهن‌شان حک می‌کنند؛ تصویری که تمام تلاش‌شان را برای شبیه شدن به آن به خرج می‌دهند و با دیدن تفاوت‌هایشان با آن، ناامید و مضطرب می‌شوند. گرچه این زن‌ها فکر می‌کنند در صورت شبیه نبودن به این تصویر، دیگران آنها را رد یا سرزنش می‌کنند اما واقعیت این است که این افراد خیلی زود همسرشان را از خود می‌رانند.


سردكننده شماره 4: ضعیف هستید
زنان وابسته و دست و پا چلفتی
مرد‌ها احساس قدرت را دوست دارند و اینکه زنی با استقلال بیش از حدش آنها را تحت سلطه در بیاورد، آزارشان می‌دهد. در عین حال، مردها از زنان ناتوان و وابسته هم خوش‌شان نمی‌آید. آنها دوست ندارند عین یک نگهبان مدام مراقب همسرشان باشند و اینکه زنشان رفتاری کودکانه و منفعلانه هم داشته باشد، برایشان مثل یک کابوس است. اگر هنوز هم منظور‌مان را نفهمیده‌اید، چند شکایت اصلی مرد‌ها از همسرشان را بخوانید:
برای همسرم اتومبیل خریدم و کمکش کردم تا گواهینامه بگیرد اما او بدون من حاضر نیست رانندگی کند. انتظار دارد من مثل یک راننده شخصی در کنارش باشم و به دلیل ترسش، حاضر نیست از امکانی که برایش فراهم کرده‌ام استفاده کند.
اگر من مراقب همه چیز نباشم، زندگی‌مان از دست می‌رود. همسرم حتی نمی‌تواند یک خرید ساده را انجام دهد. همه جا باید کنارش باشم و همه مسئولیت‌های زندگی را باید به‌تنهایی برعهده بگیرم.
همسرم با یک بحث ساده زیر گریه می‌زد و از بدبختی‌هایش شکایت می‌کرد. ما اختلافات زیادی داشتیم و یک‌بار که تلاش کردم او را به جدایی راضی کنم، تهدید کرد که خودش را می‌کشد.

مردها چه فکر می‌کنند؟

زن‌های مظلوم‌نما، ضعیف و ناتوان برای هیچ مردی جالب نیستند. یک مرد دوست دارد بداند که همسرش در هر شرایطی از عهده کارهای خودش برمی‌آید و می‌تواند روی پای خودش بایستد. مردها دوست دارند در زندگی حرف اول را بزنند اما نمی‌خواهند بار تمام مسئولیت‌های ریز و درشت خانه بر دوش‌شان باشد.

چرا زن‌ها به اینجا می‌رسند؟

این مشکل ریشه در اعتمادبه‌نفس زنان دارد. کسانی که اعتمادبه‌نفس پایین دارند، گمان می‌کنند با این مظلوم‌نمایی‌ها می‌توانند دل دیگران را به رحم بیاورند و زندگی‌شان را پیش ببرند. بعضی از زنان هم به دلیل بحران‌هایی که در کودکی برایشان به‌وجود آمده، همیشه نوعی احساس ضعف همراه‌شان است و ترس از ترک شدن باعث می‌شود که به چنین ابزار‌هایی متوسل شوند؛ ابزار‌هایی که به‌جای درست کردن ماجرا، می‌تواند روابط آنها را از هم بپاشد.



RE: ازدواج - negarrrr - 2012/11/26

منم با قصیده موافقم اینجور آدما کم گیر میاد که ما ازین شانسا نداریم کلا گیر ما نمیاد ولی در کل باید بگم که اصلا گیر نمیاد !!!!
مثل اینکه یادمون رفته چه دوره ای داریم زندگی میکنیما... یا شاید از خونه در نمیایم ببینیم بیرون چه خبره....دوتا دوست صمیمی الان نیست که واقعا واقعا دوست باشه بعدش دنبال یه شوهری هستیم که......HuhHuh
الی بابا یه کمن واقع بین باشیمConfused


RE: ازدواج - leili - 2012/11/26

(2012/11/20, 09:02 AM)negarrrr نوشته است: نه به نظر من اگه بگم نگاه طرف عوض میشه شاید واقعا این اتفاق نیفته ها ولی من اینطوری فکر میکنم.
الان اون داره مثل یه آدم عادی باهام بر خورد میکنه منم مثل یه آدم عادی رفتار میکنم و با ام اسم میجنگم که خودشو نشون نده .به نظر من این بهترین کاره که میتونم انجام بدم این فقط ممکنه نظرمن باشه اشتباه یا درست!!!!Shy
اینا فقط شعاره که کسی که میخواد به خاطر بیماری نباشه ازهمون اول نباشه بهتره و....
منم اگه بودم یعنی هر آدم سالمی نه فقط من هرگز حاضر نبودم با یه بیمار ازدواج کنم هرچقدم عاشقش باشم این قانون طبیعته چرا خودمونو گول بزنیم .چقد الان عشقا صادقانه و واقعیه که این چیزارو بخوایم بگیم؟ انقد که مادیات مهم شده متاسفانه عشق فقط حرف شده و توی زبونا میاد نه از ته دل.باید واقیتو دید کور که نیستیم بگیم نمیبینیمDodgy

نگار جون من همون اوایل گفتم ام اس دارم مشکلی نداشت به خانوادشم گفت.شاید مسخره باشه اما حالا که یکی پیدا شده نشستم فکر میکنم به خاطر شرایطم باید از ایده آلام بگذرم یا نهHuhراستش از نظر مذهبی خانواده هامون خیلی همکف نیستن.
راستی میگی نگفتی پس چه جوری بتا مصرف میکنی؟




RE: ازدواج - negarrrr - 2012/11/26

مصرف نمی کنم تحت نظرم بدون بتا چند ماهی میشه اگه خوب بوذد شرایط کلا میذارمش کنار
خب این خیلی کم اتفاق میفته قبول کن شرایطت واسه هر کسی بیش نمیادlove51


RE: ازدواج - نازی ی - 2012/11/26

وای بازم مبحث شیرین ازدواجangry3angry3angry3fighting0030.giffighting0030.giffighting0030.gif
بابا روز تاسوعایی رفتم دسته ببینم دختره همسن وسال خودم پیشم وایساده با مامانش باهاشون حرف زدم بعد خداحافظی کردن رفتن یهو می بینم بدو بدو برگشته میگهن شمارتو بهم بده می گم می خوای دوستم شی میگه نه می خوام فامیلت شم!!!badtastebadtastebadtastebadtaste
بعد روز عاشورا دیدم بازم اومدن این دفعه با شاهدوماد!!!!!!!!!!!!!angry3angry3angry3badtastebadtastebadtaste
حالا منم وسط جو عرفانی و دعا برای بچه های ام اس و چشمای پر اشک !!angry3angry3angry3
یعنی می خواستم خفش کنم هاfighting0030.giffighting0030.giffighting0030.gif