مشاوره - -

<style>body{font-family: tahoma; font-size: 13px; direction: rtl;} hr{ display: none;}</style>
(2017/08/15, 07:57 PM)حوريه نوشته است:
(2017/08/15, 01:26 AM)Mehrdad 31 نوشته است: سلام
مرسی از تاپیک خوب و مفید .
من تو ظاهر و حرف زدنم خیلی اکیم در حدی که همه میگن مهرداد روحیه اش خیلی خوبه اما از درون وقتی تنها میشم یا یه ثانیه بیکار میشم سریع به فکر فزو میرم که این بیماری عاقبتش چی میشه چه تاثیری رو آیندم و زندگیم داره و می گذاره.
یکی دیگه از مشکلام که اصلی ترینه من خیلی سریع و بد عصبی میشم اما از وقتی که فهمیدم ام اس دارم خیلی زودتر از سابق و شدید تر عصبی میشم که واقعا موندم چجوری جمعش کنم و خودمو بزنم به بیخیالی

سلام
منهم. مثل شما هستم. به ظاهر همه ميگن. روحيه خوبي
دارم. ولي. تو تنهايي خودم. به بيماريم. زياد فكر ميكنم
گاهي گريه هم ميكنم(گاهي كه چه عرض كنم خيلي )
ولي هر وقت. زياد ناراحتي. ميكنم. بيماريم بدتر ميشه
من اسنترا. 50 ميخورم
بايد سعي كنيم. وقتي براي فكرهاي بد نذاريم
من خودم. اصلا با قرصهاي. أرام بخش موافق. نيستم
بهترين. دكتر روانشناس. براي ادم خودشه
چون خودمون با خودمون ازهركس ديكهاي صادقتري
اينطور نيست
من جديدا به اين نتيجه رسيدم. وواقعا بهم ثابت شده
هر اتفاقي كه قرار بيافته ميافته
پس سعي ميكنم زياد فكرنكنم وبراي چيزي كه در اختيار
من نيست خودمرا اذيت نكنم به اون بالاي سريم بسپارم
كه اون قابل اعتمادترينه
ادم مومني نيستم. ولي به اين نيرو شديدا اعتقاد دارم
حالمو خوب مبكنه

(2017/08/15, 01:26 AM)Mehrdad 31 نوشته است: سلام
مرسی از تاپیک خوب و مفید .
من تو ظاهر و حرف زدنم خیلی اکیم در حدی که همه میگن مهرداد روحیه اش خیلی خوبه اما از درون وقتی تنها میشم یا یه ثانیه بیکار میشم سریع به فکر فزو میرم که این بیماری عاقبتش چی میشه چه تاثیری رو آیندم و زندگیم داره و می گذاره.
یکی دیگه از مشکلام که اصلی ترینه من خیلی سریع و بد عصبی میشم اما از وقتی که فهمیدم ام اس دارم خیلی زودتر از سابق و شدید تر عصبی میشم که واقعا موندم چجوری جمعش کنم و خودمو بزنم به بیخیالی

سلام
منهم. مثل شما هستم. به ظاهر همه ميگن. روحيه خوبي
دارم. ولي. تو تنهايي خودم. به بيماريم. زياد فكر ميكنم
گاهي گريه هم ميكنم(گاهي كه چه عرض كنم خيلي )
ولي هر وقت. زياد ناراحتي. ميكنم. بيماريم بدتر ميشه
من اسنترا. 50 ميخورم
بايد سعي كنيم. وقتي براي فكرهاي بد نذاريم
من خودم. اصلا با قرصهاي. أرام بخش موافق. نيستم
بهترين. دكتر روانشناس. براي ادم خودشه
چون خودمون با خودمون ازهركس ديكهاي صادقتري
اينطور نيست
من جديدا به اين نتيجه رسيدم. وواقعا بهم ثابت شده
هر اتفاقي كه قرار بيافته ميافته
پس سعي ميكنم زياد فكرنكنم وبراي چيزي كه در اختيار
من نيست خودمرا اذيت نكنم به اون بالاي سريم بسپارم
كه اون قابل اعتمادترينه
ادم مومني نيستم. ولي به اين نيرو شديدا اعتقاد دارم
حالمو خوب مبكنه
من آخه اصن نمیخوام زیر بار قرص آرام بخش خوردن برم .من هر روز بلا استثنا با خونواده دعوا دارم .از بیمارستان ۱ ماهه مرخص شدم تقریبا هر روز یا یه روز در میون دعوا و بحث دارم .تنها چیزی هم که با حرفام و دعواهام عایدم شده گزگز بود که امروز به دست درد و سرگیجه هم رسید و مهم تر عکس العمل خونوادمه که میگن ما همینیم عوض نمیشیم تو باید خودتو بیخیال کنی که بعد از ۱ ماه نتونستم .
واقعا موندم دیگه


(2017/08/15, 06:11 PM)siamak.m.h نوشته است:
(2017/08/15, 01:26 AM)Mehrdad 31 نوشته است: سلام
مرسی از تاپیک خوب و مفید .
من تو ظاهر و حرف زدنم خیلی اکیم در حدی که همه میگن مهرداد روحیه اش خیلی خوبه اما از درون وقتی تنها میشم یا یه ثانیه بیکار میشم سریع به فکر فزو میرم که این بیماری عاقبتش چی میشه چه تاثیری رو آیندم و زندگیم داره و می گذاره.
یکی دیگه از مشکلام که اصلی ترینه من خیلی سریع و بد عصبی میشم اما از وقتی که فهمیدم ام اس دارم خیلی زودتر از سابق و شدید تر عصبی میشم که واقعا موندم چجوری جمعش کنم و خودمو بزنم به بیخیالی
سلام. برای عصبانیتت به پزشکت بگو، احتمالا یا آسنترا میده یا به روانپزشک معرفیت میکنه! منم زودجوش هستم پزشکم چند ماه آسنترا ۵۰ داد بهش گفتم فرقی نکردم دوزش رو کرد ۱۰۰ باز گفتم هم زود عصبی میشم هم خیلی احساساتی شدم، به روانپزشک معرفیم کرد اون دوز آسنترا رو ۱۵۰ کرد و یه داروی دیگه داد. الان حس میکنم بهترم.
دوس ندارم اصن آرام بخش استفاده کنم اصلا.از طرفی هم خونوادم فرقی نمی کنن من موندم فقط چیکار کنم