تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - -

<style>body{font-family: tahoma; font-size: 13px; direction: rtl;} hr{ display: none;}</style>به امید روزی که اینجا ققط تجاربی که منجر به بهبودی بچه هاست گذاشته بشه. نمی دونم چند شب پیش برنامه خندوانه و مهمانش رو دیدید دکتری که تو حوزه طب سنتی کار می کنه. راستش عمل کردن به این توصیه ها خیلی خیلی سخته. یعنی سالیان درازی باید طی بشه تا کسی بتونه تمام و کمال به این روش بتونه زندگی کنه. از همه اینها بگذریم یه چیزی رو گفت که آدمی تو همه مقاطع زندگی دارای یه جور طبع نیست و بنابه گذشت زمان طبعش برمی گرده. بنظرم درست می گفت.
دکترم؛ سری زبونم رو حساسیت فصل عنوان کرد، اما برای اطمینان بیشتر یه ام آر آی و چکاب هم داده که امیدوارم غیر از این نباشه.
چندی پیش از نان سحر یه شیرمال زنجبیلی خریدم. روز اول برای صبحانه که خواستم بخورم یه تیکه کوچولو گذاشتم دهنم که یهو دیدم انقده تند و تیزه که نگو. اما با پر رویی با عسل صبحانه اون روز رو با اون نون خوردم. دیدم خیلی زود سیر شدم و خیلی هم طولانی جلوی اشتهام گرفته شد. این شد که چند روز پیاپی با عسل خوردم. بعد از اون چند روز زبونم اینطوری شد. البته برای ما گفته شده که گرمی خوبه. اما بنظرم می بایست در خوردن همه چیزی محتاط بود.
و در آخر اینکه مواظب روح و روان خودتون باشید بیشتر از هر خوراک و دارویی روحیه افسرده و بدحالی (که من این چندماه بعد از فوت مادرم بدجور باهاش درگیرم) خیلی دامن می زنه به وضعیت ما. مواظب خودتون باشید. love51love51love51love51love51love51